نمایش نهج البلاغه - خطبه : 1 - ستایش و تعظیم خداوند


خطبه : 1 - ستایش و تعظیم خداوند
ترجمه : علامه جعفری

ستایش و تعظیم خداوندی،آفرینش جهان، فرشتگان،توصیفی از خلقت آدم،برگزیده شدن پیامبران،بعثت خاتم الانبیاء،قرآن،انواع تکلیف، حج بیت الحرام.

ستایش و تعظیم خداوندی

سپاس خدای را که حق ستایشش بالاتر از حد ستایشگران است، ونعمت هایش مافوق اندیشه شمارشگران، حق جویان کوشا از ادای حقش ناتوانند، و همت های دور پرواز آدمیان از درک و احاطه به مقام شامخش نارسا، و حوزه اعلای ربوبی اش از نفوذ هشیاری هشیاران بدور.

صفات ذات پاکش به مقیاسات و حدود برنیاید، و هیچ ترسیم و تصویری مشخصش نسازد، اوصاف جلال و جمالش فراسوی زمان است و ماورای برهه های معدود و مدت های محدود.

با قدرت متعالی اش هستی به مخلوقات بخشید، و بادهای جانفزا برحمتش وزیدن گرفت، و حرکات مضطرب زمین را با نصب کوه های سربرافراشته تعدیل فرمود.

آغاز و اساس دین معرفت خدا است، و کمال معرفت او تصدیقش، غایت تصدیق او توحیدش، حد اعلای توحید او اخلاص بمقام کبریایی اش، و نهایت اخلاص به او نفی صفات از ذات اقدسش، چون هر صفتی به دوگانگی با موصوفش گواه است، و هر موصوفی به مغایرت با صفتش شاهد گویا.

آن کس که خداوند سبحان را توصیف کند،همسان برای ذات بی همتایش سازد، و دوئی در یگانگی اش در آورد، و مقام والای احدیت را تجزیه نماید، پندار تجزیه در وحدت ذاتش نشان نادانی است، که خدا را قابل اشاره انگارد، و با آن اشاره محدودش سازد، و چون معدودها بشمارشش درآورد.

کسی که بپرسید:خدا در چیست؟خدا را در آن گنجانیده، و اگرخدای را روی چیزی توهم کند،آن را خالی از خدا پنداشته است، هستی اورا هیچ رویدادی سبقت نگرفته، و نیستی بر هستی اش تقدم نداشته است.

او با همه موجودات است،بدون پیوستگی،و غیر از همه موجودات است،بدون دوری و گسیختگی، اوست سازنده همه کاینات بی نیاز از آنکه خودحرکتی کند و ابزاری را وسیله کار خود نماید، اوست بینای مطلق بی احتیاج به دیدگاهی از مخلوقاتش، یگانه خداوندی که نیازی بدمساز ندارد،تااز جدایی اش وحشتی بر او عارض گردد.

آفرینش جهان

بساط هستی را بی ماده پیشین بگسترانید و نخستین بنیاد خلقت را بی سابقه هستی بنا نهاد. در امر آفرینش نه اندیشه و تدبیری به جولان آورد و نه تجربه و آزمایشی او را درخور بود، کاخ مجلل هستی را بدون حرکت و تحولی درذات پاکش برافراشت، و بی نیاز از آنکه قوای مضطربی در درونش متمرکزشود،چراغ هستی را برافروخت.

موجودات را در مجرای قانونی اوقات خود بجریان انداخت، و حقایق گونه گون را در عالی ترین نظمی هماهنگ ساخت، هر یک از آن حقایق را به طبیعتی معین اختصاص داد و ملتزم به تعین خود فرمود، او به همه مخلوقاتش پیش از آغاز وجودشان دانا، و بهمه حدود و پایان جریان آنهامحیط و به هویت و جوانب کل کاینات عالم است.

سپس خداوند سبحان جوها را از هم شکافت و جوانب و ارتفاعات فضا را باز نموده، آب انبوه و پرموج و خروشان را که بر پشت باد تندوز و پرقدرتی قرار داده بود،در لابلای فضاهای باز شده بجریان انداخت، با این بادتندوز آب را از جریان طبیعی بازداشت و آنگاه باد نیرومند را بر آب مسلطکرد و آب را در بر آن قرار داد، فضا در زیر باد پر قدرت باز و آب در روی باد،جهنده و جنبان.

سپس خداوند سبحان باد دیگری بیافرید که فرمانی جز به حرکت درآوردن آب نداشت، این باد دست بکار زد و تحریک آب را ادامه داد، جریان این باد را تند و منبعش را دور از مجرای طبیعی قرار داد.

خداوند سبحان همان باد را به برهم زدن آب انبوه و برانگیختن امواج دریاها دستور داد، و چونان مشک شیر که برای گرفتن کره جنبانده شود،آب را بحرکت و زیر و رو شدن درآورد، وزش باد بر آن آب چنان بود که درفضای خالی وزیدن بگیرد، آب در مقابل جریان باد مقاومتی از خود نشان نمیداد،آب را سخت به حرکت درآورده اولش را به آخرش،متحرکش رابه ساکنش برگرداند، در این هنگام انبوهی از آب سر ببالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمانهای هفتگانه را بساخت، پایین ترین آسمانها را از موجی مستقر بنا نهاد که حرکت انتقالی باین سو و آنسو ندارد، و بالاترین آسمانها را سقفی محفوظ در مرتفع-ترین فضا قرار داد، بی ستونی که آن را برپا دارد، و بدون میخ و طنابی که آنها را بهم بپیوندد.

آنگاه آسمان را با زینت و زیور ستارگان و روشنایی ها بیاراست، وخورشید را با فروغ گسترده و ماه فروزان را با روشنایی اش در فلکی گردان و سقفی در دوران و صفحه ای منقوش با ستارگان بجریان انداخت.

فرشتگان

سپس خداوند سبحان آسمانهای بلند را از هم باز کرد و میان آنها راپر از انواعی از فرشتگان ساخت، برخی از فرشتگان سجده کنندگانی هستند رکوعی ندارند، برخی دیگر برای رکوع خمیده اند و قامت برای قیام راست نمی کنند، گروهی از آنان صف کشیدگانی هستند که هرگز دگرگونی در وضع خود نمی دهند، تسبیح گویانی هستند که خستگی و فرسودگی راهی بآنان ندارد، نه بر چشمانشان خوابی پیروز می گردد و نه بر عقولشان اشتباهی، نه بر کالبدهایشان سستی روی می آورد و نه به آگاهی هایشان غفلت فراموشی، دسته ای از فرشتگان را امنای وحی و زبان گویا بر پیامبرانش قرار داد، و دسته دیگری را وسایط اجرای فرمان قضا و امر ربوبی اش، جمعی از آنان را نگهبانان بندگانش فرمود، و جمع دیگری را پاسبانان درهای فردوس برینش.

بعضی از آن فرشتگان پاهایی در سطوح پایین زمین دارند و گردنهایی بالاتراز مرتفع ترین آسمانها، و اعضای کالبدی گسترده تر از پهنه صفحات کیهان بیکران، و دوش هایی همسان پایه های عرش، این موجودات مقدس در برابرعرش خداوندی از روی تعظیم چشم به پایین دوخته اند، و در زیر عرش ربانی به بال های خویشتن پیچیده اند.

میان این فرشتگان و کائنات پایین تر،حجابی از عزت ملکوتی و پرده هایی ازقدرت فوق طبیعی زده شده است، آنان هرگز خدا را با تصویر و ترسیم های محدود کننده نمی پندارند، و صفات ساخته ها را به مقام شامخش نسبت نمی دهند، و او را با تصور در جایگاه ها محدود نمی سازند، و با امثال ونظایر اشاره به ذات اقدسش نمی کنند.

توصیفی از خلقت آدم

سپس خداوند سبحان از خاک زمین مقداری ماده سخت و نرم و شیرین وشور را جمع نموده آبی در آن پاشید و تصفیه اش کرد، آنگاه خاک تصفیه شده را با رطوبت آب به شکل گل چسبان درآورد، و صورتی با اعضاء وجوانب گونه گون از آن گل چسبان بیافرید که با یکدیگر پیوستگی ها داشتند وگسیختگی ها، این گل چسبنده را خشکانید،تا اجزای آن بهم پیوست، و تاوقت معین و برهه ای از زمان سخت و جامدش نگهداشت،با گذشت زمان

مدت مقرر سپری گشت، و آنگاه از روح خود در آن ماده جامد در دمید و به آن قطعه جامد تجسم و حیات انسانی بخشید.

در این انسان نوساخته ذهن ها و عقل ها بوجود آورد،تا آنها را بکاربیاندازد، اندیشه ها در مغزش بجریان انداخت که در تنظیم حیات خویش وتصرف در جهان طبیعت دست بکار شود.

اعضایی به او عنایت فرمود که بخدمت خویشتن درآورد، ابزارهایی دراختیارش گذاشت که با تسلط بر آن و بکار انداختنش،زندگی خود را بپردازد، معرفتی به او عطا فرمود که حق را از باطل بازشناسد و آن دو را را از یکدیگرتفکیک نماید.

خداوند سبحان به این انسان نورسیده قوای چشایی و بویایی و نیروی تشخیص رنگ ها و اجناس درآمیخته از رنگ های مختلف را بذل نمود، وانواعی از همسان های قابل ائتلاف و اضداد تکاپوگر و اخلاط گونه گون از گرمی و سردی و رطوبت و خشکی را بوجود آورد.

آنگاه خداوند سبحان ادای امانتی را که درباره آدم به فرشتگان سپرده ووصیتی را که به آن موجودات مقدس برای اعتقاد و انجام سجده به آدم و خضوع و تعظیم به او نموده بود،مطالبه کرده، فرمان سجده را صادر فرمود:که به آدم سجده کنید فرشتگان فرمان الهی را اطاعت و به آدم سجده کردند،مگرشیطان، که تعصب بر او چیره گشت و شقاوت مغلوبش ساخت و به منشا آفرینش خود که آتش بوده است،بالید و تکبر ورزید و ماده خلقت آدم را که گل پاره ای بوده است پست و خوار شمرد، خداوند متعال برای نشان دادن استحقاق شیطان به غضب ربانی و تکمیل دوران آزمایش او و عمل به وعده خویش،مهلتی به شیطان داده، فرمود:

تو ای شیطان،از جمله کسانی هستی که تا وقت معین به آنان مهلت داده شده است، امر خلقت آدم ابو البشر پایان یافت و خداوند او را در جایگاهی که معیشتش را بی رنج و تلاش بدست می آورد،سکونت داد و محل زندگی او را

ایمن نمود و از شیطان و خصومت نابکارانه اش برحذرش داشت، شیطان که دشمن آدم بود، به اقامتگاهی عالی که نصیب آدم شده بود و به آمیزش او با کمال یافتگان نیک کردار حسادت ورزید و فریبش داد.

پدر انسان ها یقین خود را به تردید و تصمیمش را به تزلزل و سستی که شیطان عاملش را به وجود آورده بود،فروخت، شادمانی بهشتی او تبدیل به ترس شد و فریب خوردنش به پشیمانی پایان یافت.

سپس کردگار مهربان انبساطی به آدم بخشید و شکوفانش ساخت تا از غفلتی که بر او ذشت باز پس گردد،و توبه بدرگاهش آورد،کلمه رحمتش رابه آدم تعلیم نموده،بازگشت او را به بهشت وعده داد، آنگاه آدم را به این دنیا که جایگاه آزمایش و تکثیر فرزندانش بود،فرود آورد.

برگزیدن پیامبران

خداوند سبحان در این کره خاکی،پیامبرانی از فرزندان آدم برگزید و ازآنان برای سپردن وحی و امانت در تبلیغ رسالت پیمان گرفت، در آنهنگام که اکثر مردم تعهد الهی را نادیده انگاشتند و حق خداوندیش را بجای نیاوردندو شرکای موهوم در برابرش اتخاذ کردند، شیاطین با گستردن دام های حیله گری آنان را از معرفت ربانی محروم ساختند و رابطه عبودیتشان را با معبود بی همتا از هم گسیختند.

خداوند رسولانی را برانگیخت و پیامبرانش را پیاپی به سوی آنان فرستاد، تا مردم را به ادای پیمانی فطری که با آفریدگارشان بسته بودند،وادار نمایند ونعمت فراموش شده او را بیادشان بیاورند، و با تبلیغ دلایل روشن وظیفه رسالت را بجای آورند، و نیروهای مخفی عقول مردم را برانگیزانند و باروربسازند، آیات با عظمت الهی را که در هندسه کلی هستی نقش بسته ست به آنان بنمایانند: آسمانهایی برافراشته بالای سرشان و گهواره گسترده زمین زیرپایشان، معیشت هایی که حیاتشان را تامین نماید و اجل هایی که آنان را به کام نیستی بسپارد، سختی ها و ناگواری ها که پیرو فرسوده شان سازد و رویدادهایی که آنان را در مجرای دگرگونی و فراز و نشیب ها قرار دهد.

خداوند سبحان هرگز خلق خود را خالی و محروم از پیامبران و کتاب وحجت و برهان لازم و رساننده به مقصود رها نساخته است.

این پیامبران خدا ساخته پیروزمندانی بودند که نه کم بودن عددشان اخلالی به انجام ماموریتشان وارد کرد و نه فراوانی تکذیب کنندگان تبهکار از اجرای تصمیم الهی شان بازداشت.

سنت الهی بر آن بود که نام پیامبران آینده را به گذشتگان ابراز کند و نام انبیای گذشته را به آیندگان معرفی نماید.

بعثت خاتم الانبیاءمحمد بن عبد الله (صلی الله علیه و آله)

قرون و اعصار بدنبال هم فرا رسیدند و بگذشته در خزیدند، نیاکان جای خود را به فرزندان بازگذاشتند.

تا آنگاه که خداوند سبحان «محمد رسول الله » (صلی الله علیه و آله) را که پیمان پذیرش پیامبری او را از همه پیامبران گرفته بود،برای انجام وعده خویش و اتمام اصل نبوت مبعوث نمود،پیامبری با علامات مشهور و ولادت شریف.

در آن روزگاران که خداوند ذو الجلال خاتم الانبیاء را برانگیخت،مردم روی زمین مللی پراکنده و اقوامی با تمایلات متفرق،در پیچاپیچ طرق درهم وبرهم سرگردان و حیرت زده بودند، گروهی از آنان خدا را تشبیه بمخلوقاتش می کردند و گروه دیگر در اسماء مقدسش الحاد می ورزیدند، جمع دیگری بانام های الهی اشاره به موهومات و موجودات پست می نمودند، خداوند سبحان آنان را بوسیله پیامبر اکرم از گمراهی ها نجات داد و با موقعیت والایی که به اوعنایت فرموده بود،آن گمشدگان را از سقوط به سیه چال جهالت رها ساخت.

آنگاه که ماموریت الهی خاتم الانبیاء پایان یافت،خداوند ذو الجلال،دیدارخود را نصیبش ساخت و به آن تقرب ربوبی که در انتظارش بود،نایلش فرمود، با فراخواندن او از این دنیا به پیشگاه اقدس خود اکرامش نمود

و برای او عالم برین را بجای دمسازی با ابتلائات و کشاکش حیات طبیعی برگزیده،سرانجام او را با نهایت اکرام ببارگاه ربوبی خویش برکشید.

خاتم الانبیاء همه آنچه را که پیامبران گذشته در میان امت های خود میگذاشتند،در میان شما مسلمانان برنهاد، رسولان الهی که از مجرای طبیعت رخت بربسته اند،هرگز امت خویش را مهمل و بدون گستردن راه روشن پیش پای مردم و بدون علائم محکم و دائم در دیدگاهشان رها نساخته اند.

قرآن

علامت و طریقی واضح که پیامبر اکرم در دسترش شما گذاشته است،کتاب پروردگار شما است، این پیام آسمانی همه مصالح و مفاسد حیات دنیوی واخروی شما را بیان نموده است: حلال و حرام،فرایض و شایستگی ها،ناسخ ومنسوخ،مباحات و واجبات،خاص و عام،داستان ها و اصول عبرت انگیز و امثال و حکم،مطلق و مقید،محکم و متشابه را توضیح داده،حقایق ابهام انگیز را تفسیرو مشکلاتش را روشن ساخته است.

تحصیل علم و یقین به برخی از مطالب قرآنی،مطابق پیمانی که از بندگان گرفته شده است، لازم است و در برخی دیگر که اسرار و رموز قرآنی محسوب می شوند،مردم را به تنگنای لزوم معرفت آنها مجبور ننموده است.

گروهی از مسائل در کتاب آسمانی ثابت و نسخ آن در سنت روشن است، دسته ای از مسائل وجود دارد که التزام به آنها در سنت واجب است و در کتاب الهی مورد اختیار مقرر شده است، وجوب بعضی از تکالیف تاوقت معینی است که با سپری شدنش مرتفع می گردد، کتاب آسمانی انواع محرمات را از یکدیگر تفکیک نموده،به معصیت کبیره وعده آتش و به گناهان کوچک امید بخشش داده است.

موضوعات دیگری در قرآن است که انجام دادن اندکی از آنها مقبول و دروصول به نهایت آنها، بندگان را آزاد گذاشته است.

حج خانه خدا

شما را به حج خانه مقدس خداوندی که آن را قبله مردم قرار داده موظف فرموده است، تا چون جانداران که به چشمه زلال وارد می شوند،در حال تسلیم به آن معبد سترگ درآیند و کبوتروار وجدکنان و شادمان به آن حرم الهی پناهنده شوند، حکمت خداوندی در این ماموریت کمال بخش،سر فرودآوردن آزادانه مردم در برابر عظمت ربوبی و پذیرش عزت کبریایی او است.

شنوندگانی از بندگانش را برگزید که دعوت او را لبیک گویند و مشیت او را بپذیرند، این بندگان بهره ور از گوش شنوا می روند و در آن جایگاه قدس که پیامبران الهی وظایف بودیت بجای آورده اند،رو به معبود می ایستند وشباهتی به فرشتگان گردنده به گرد عرش کبریایی اش بخود می گیرند، درتجارتگاه عبادت خداوندی سودها می برند و به وعده گاه عفو و بخشایش،شتابان روی میآورند.

خداوند سبحان کعبه و وظایفش را شعار جاودانی برای اسلام و جایگاه امن برای پناهندگانش مقرر فرموده است، در آن معبد والا،اعمالی را واجب وادای حقش را بر بندگانش لازم و ورود به آن معبد و دیدارش را به کسانی که توانایی دارند حتمی نموده، فرموده است.

«خداوند به کسانی که توانایی رهسپار شدن به بیت الله را دارند،حج خانه خود را واجب نموده است،کسی که با اعراض از این فرمان الهی کفر بورزد خداوند[نه تنها از او بلکه]از همه جهانیان بی نیاز است ».


بزرگتر  کوچکتر 
تصاویر نهج البلاغه مرکز طبع و نشر قرآن کریم با ترجمه استاد انصاریان
نهج البلاغه مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 2 نهج البلاغه مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 3 نهج البلاغه مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 4 نهج البلاغه مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 5 نهج البلاغه مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 6 نهج البلاغه مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 7 نهج البلاغه مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 8





با متن عربی جستجو فراز بعد 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,245,420