نمایش نهج البلاغه - خطبه : 17 - مغبوض ترین مردم در نزد خدا


خطبه : 17 - مغبوض ترین مردم در نزد خدا
ترجمه : علامه جعفری

خطبه ای است از آن حضرت (علیه السلام):
 در توصیف کسی است که در میان امت، بدون شایستگی متصدی منصب قضاوت می گردد. در این خطبه دو صنف از مردم مطرح می شوند که مغبوض ترین مردم در نزد خدایند.

دو کس در نزد خدا مبغوض ترین مردمند. 1- کسیکه (رابطه خود را با خدا بریده و) خدا او را به حال خود واگذاشته است. (آن خود محور خود رو) از راه اعتدال منحرف گشته. با سخنان ضد اصل و دعوت به گمراهی دل خوش می دارد. (این صنف از مردم اصل شکن) وسیله ای برای برانگیختن آشوب و تشویش فتنه جویانند، و راه گم کردگانی منحرف از هدایت و ارشاد رادمردان پیشین. (این نابخردان نابکار) هم در دوران زندگی خود عامل گمراهی و تباهی پیروان و سرسپردگانشان می باشند، و هم پس از آنکه دیده از این جهان برمی بندند. اینان بار خطاها و انحراف دیگران را به دوش می کشند و گروگان خطاهای خویشتن اند. 2- کسی است که انبوهی از نادانی ها را در خود جمع کرده، در میان نادانان امت برای فریفتن مردم به همه سو می شتابد. (این صنف کور دل ظلمت جو) در تاریکی آشوبها و تشویش ها می تازد، و به آنچه که در پیمان صلح است، نابینا است. انسان نماها عالمش می خوانند، با اینکه از علم بهره ای نبرده است.
بامدادان که از خواب برمی خیزد، کاری جز رویهم انباشتن چیزهائی که اندکش بهتر از بسیارش است، ندارد. همینکه (مانند حشرات پست) از گندیده ها سیراب گشت و بیهوده ها را رویهم انباشت، در میان مردم به قضاوت می نشیند و روشن ساختن حقایقی را بر عهده می گیرد که بر دیگران مشتبه است. در آن هنگام که با یکی از مسائل ابهام آمیز رویاروی می گردد، برای روشن ساختن آن، افکار بیهوده و پوسیده اش را به میان می کشد و قاطعانه حکم می کند. فهم و درک این نادان همانند آن مگس ناتوان است و مشکلات چونان تارهای عنکبوت، که مگس در آن تارها گرفتار می شود و راه خلاص ندارد. این (غوطه ور در جهل مرکب) احکامی را که صادر می کند، نمی داند آیا مطابق واقع است، یا به خطا رفته است، اگر حکمش مطابق واقع بوده باشد، از آن می ترسد که مرتکب خلاف واقع گشته باشد، و اگر به خطا رفته است، امید دارد که حکمش مطابق واقع از آب در آید. این متصدی (ناشایسته قضاوت) نادانی است گمگشته در جهالتهای خود و همانند آن شب کور است که در تاریکی مسائل مشکل و ابهام آمیز فرو می رود و هیچ مسئله ای را با مبنای علمی، قاطعانه حل و فصل نمی کند. درک و عقل آن (غوطه ور در جهل مرکب) روایاتی را که ماخذ حکم و قضاوتند، می پراکند و می گذرد، همانند باد ناآگاه که گیاهان خشکیده را می پراکند و به راه خود می رود. سوگند به خدا، این نادان نه در حل مسائلی که به او وارد می شود، مورد اطمینان است و نه شایسته مدحی که مداحان درباره آنان سر می دهند، او درباره آنچه که انکار کرده است، دانشی را که بر خلاف انکار او باشد، سراغ ندارد. او (چنان در لابلای جهالتهایش پوشیده است که) هیچ رای و نظری را برای دیگر صاحب نظران، جز درک شده خود، نمی بیند. در آن هنگام که در تاریکی و ابهام مسئله ای فرو رفت و نادانی خویش را دریافت، جهل شناخته شده خود را از دیگران می پوشاند. از جور و ستم این اشغال کننده ناحق منصب قضاوت است که خونهای به ناحق ریخته شده به فریاد و ناله درمی آیند. وارثهای تقسیم شده به باطل، شیون می نمایند. شکایت به خدا دارم از این گروه که نادان زندگی می کنند و گمراه می میرند. در نزد اینان (این نابخردان نابکار) کالائی کسادتر از کتاب الهی که شایسته خوانده شود (و تفسیر گردد) وجود ندارد و کالائی رایج تر و گرانبهاتر از کتاب الهی به شرط آنکه از معانی واقعی خود تحریف شود، مطرح نیست اینان (این شناوران در امواج جهل مرکب و اسیران هوی و خودخواهی ها) چیزی بد و ناشناخته تر از نیکوئی ها و بهتر از بدی ها و ناشناخته ها سراغ ندارند.


بزرگتر  کوچکتر 
تصاویر نهج البلاغه مرکز طبع و نشر قرآن کریم با ترجمه استاد انصاریان
نهج البلاغه مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 20 نهج البلاغه مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 21






با متن عربی جستجو فراز بعد فراز قبل 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,434,866