دهم - دعاء ایمنی از سلطان و بلاء و ظهور اعداء و خوف فقر و تنگی سینه
كفعمي در مصباح دعائي نقل كرده و فرموده سيّد بن طاوس اين دعا را براي ايمني از سلطان و بلاء و ظهور اعداء و خوف فقر و تنگي سينه ذكر كرده و آن از ادعيه صحيفه سجّاديّه است پس،هرگاه ترسيدي از ضرر آن چه ذكر شد بخوان آن را، اين است دعا:
يا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكارِهِ، وَيا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدآئِدِ، وَيا مَنْ
ای که گشوده شود به وسیله او گره گرفتاری ها و ای که شکسته شود به وسیله او تندی سختی ها و ای که از
يُلْتَمَسُ مِنْهُ المَخْرَجُ اِلي رَوْحِ الْفَرَجِ، ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعابُ،
او خواهش شود برای رهایی یافتن (از غم هاو آمدن) به سوی فضای روح بخش گشایش
کارهای دشوار در برابر قدرتت آسان
وَتَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبابُ، وَجَري بِقُدْرَتِكَ الْقَضآءُ، وَمَضَتْ عَلي
گشته و اسباب و وسایل به سبب لطف تو فراهم گشته و قضا و قدر به قدرتت جاری گشته و همه چیز برطبق
اِرادَتِكَ الْأَشْيآءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَبِاِرادَتِكَ دُونَ
اراده تو گذشته است پس تمام چیزها به محض اراده تو بدون این که نیازی به گفتن باشد مطیع و فرمانبردارند و به محض
نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ، اَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، واَنْتَ الْمَفْزَعُ في المُلِمَّاتِ،
اراده ات بدون احتیاج به نهی و بازداشتن بازداشته اند تویی که برای رفع دشواری ها خوانندت و تویی پناهگاه در سختی ها
لايَنْدَفِعُ مِنْها اِلاَّ ما دَفَعْتَ، وَلا يَنْكَشِفُ مِنْها اِلاَّ ما كَشَفْتَ، وَقَدْ نَزَلَ
دور نشود از آن سختی ها مگر آنچه را که تو دور کنی و برطرف نگردد چیزی از آنها مگر آنچه را تو برطرف کنی و براستی
بي يا رَبِّ ما قَدْ تَكَأَّدَني ثِقْلُهُ، وَاَلَمَّ بي ما قَدْ بَهَظَني حَمْلُهُ،
ای پروردگار من چیزی بر من رسیده که سنگینی آن مرا به زحمت انداخته و وارد شده بر من آنچه به دوش کشیدنش وامانده ام
وَبِقُدْرَتِكَ اَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَبِسُلْطانِكَ وَجَّهْتَهُ اِلَيَّ، فَلا مُصْدِرَ لِما
کرده و البته به نیروی خودت آن را بر من وارد کردی و به سلطنت و قدرت خویش آن را متوجه من کردی پس آنچه را تو
اَوْرَدْتَ، وَلا صارِفَ لِما وَجَّهْتَ، وَلا فاتِحَ لِما اَغْلَقْتَ، وَلا مُغْلِقَ لِما
فرستادی بازگرداننده برایش نیست و آنچه را تو متوجه ساخته ای برگرداننده ندارد و آنچه را تو بسته ای گشاینده ندارد و آنچه را
فَتَحْتَ، وَلا مُيَسِّرَ لِما عَسَّرْتَ، وَلا ناصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ، فَصَلِّ عَلي
تو گشودی کسی نتواند بست و آن چه را تو دشوار سازی آسان کننده ندارد و آن کس را که تو خوار کنی یاور برایش نیست پس درود فرست
مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاْفْتَحْ لي يا رَبِّ بابَ الْفَرَجِ بِطَولِكَ، وَاكْسِرْ عَنّي
بر محمد و آلش و بگشا به فضل خود پروردگارا بر من در گشایش را و قدرت تسلطی را که اندوه و غم
سُلْطانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَاَنِلْني حُسْنَ النَّظَرِ فيما شَكَوْتُ، وَاَذِقْني
بر من پیدا کرده به نیروی خود درهم شکن و خوش بینی خودت را در آن چه شکوه کردم به من عنایت کن
حَلاوَةَ الصُّنْعِ فيما سَاَلْتُ، وَهَبْ لي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَفَرَجاً هَنيئاً،
و شیرینی رفتارت را درباره خواسته ام به من بچشان و از نزد خویش رحمت و گشایش گوارایی به من ببخش
وَاجْعَلْ لي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً، وَلا تَشْغَلْني بِالْإِهتِمامِ عَنْ
و هم از نزد خود راه چاره فوری برایم قرار ده و سرگرمم مکن به اهمیت دادن به گرفتاری های دنیا از
تَعاهُدِ فُرُوضِكَ، وَاسْتِعْمالِ سُنَّتِكَ، فَقَدْ ضِقْتُ لِما نَزَلَ بي يا رَبِ
انجام واجبات و بکار بستن سنت ها و دستوراتت زیرا که براستی ای پروردگار من
ذَرْعاً، وَامْتَلَأتُ بِحَمْلِ ما حَدَثَ عَليَّ هَمّاً، وَاَنْتَ الْقادِرُ عَلي كَشْفِ
سینه ام از این پیش آمدی که برایم کرده تنگ شده و برای تحمل این حادثه سر تا پایم را اندوه گرفته و تو بر دفع آنچه بدان
ما مُنيتُ بِهِ، وَدَفْعِ ما وَقَعْتُ فيهِ، فَافْعَلْ بي ذلِكَ وَاِنْ لَمْ اَسْتَوْجِبْهُ
گرفتارم شده ام و برطرف کردن آنچه بدان درافتاده ام توانایی پس تو این کار را درباره من بکن اگرچه من سزاوار این محبت
مِنْكَ، يا ذَا الْعَرْشِ الْعَظيمِ، وَذَاالْمَنِّ الْكَريمِ، فَاَنْتَ قادِرٌ يا اَرْحَمَ
تو نیستم ای صاحب عرش عظیم و دارنده نعمت بزرگ زیرا که تو توانایی ای مهربانترین
الرَّاحِمينَ، آمينَ رَبَّ الْعالَمينَ.
مهربان ها آمین رب العالمین