احکام شرعی - احکام ضامن شدن - تطابق با فتوای آیت الله العظمی خویی

2310 - اگر انسان بخواهد ضامن شود که بدهی کسی را بدهد، ضامن شدن او در صورتی صحیح است که به هر لفظی اگر چه عربی نباشد ( يا به عملي به طلبكار بفهماند كه من ضامن شده ام ...) به طلبکار بگوید: که من ضامن شده ام طلب تو را بدهم ، و طلبکار هم رضایت خود را بفهماند ولی راضی بودن بدهکارشرط نیست .

2311 - ضامن و طلبکار باید مکلف و عاقل باشند و کسی هم آنها را مجبور نکرده باشد ( و نيز بايد سفيه نباشند و طلبكار هم مفلس نباشد ولي اين شرطها دربدهكار نيست مثلا اگر كسي ضامن شود كه بدهي بچه يا ديوانه را بدهد صحيح است .(توضيح : نظرآيةالله خويي طبق منهاج الصالحين ، جلد دوم ، صفحه 182، مسأله 850 نوشته شده شده است .)) و نیز باید در حال بالغ شدن سفیه نباشد که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف کنند ولی اگر بعد از بالغ شدن سفیه شده باشند و حاکم شرع آنان را از تصرف جلوگیری نکرده باشد، اشکال ندارد و کسی که به واسطه ورشکستگی حاکم شرع او را ازتصرف در اموالش جلوگیری کرده بابت طلبی که دارد دیگری نمی تواند ضامن او شود.

2312 - ( هرگاه كسي كه ضمانت مي نمايد چنين بگويد : اگر بدهكار قرض تو رانداد من مي دهم به اين معني كه بالفعل عهده دار قرض شود كه در صورت ندادن بدهكاراز عهده برآيد، بعيد نيست ضمان صحيح باشد و طلبكار در صورت ندادن بدهكاربتواند از ضامن مطالبه نمايد.) هرگاه برای ضامن شدن خودش شرطی قرار دهد، مثلا بگوید: "اگر بدهکارقرض تو را نداد من می دهم "، احتیاط واجب آن است که به ضامن شدن او ترتیب اثر ندهند.

2313 - ( اگر كسي بخواهد از ديگري قرض كند و شخص به قرض دهنده بگويد : كه من ضامن قرض هستم ، بعيد نيست در صورتي كه قرض گيرنده ادا نكند طلبكار بتواند ازضامن مطالبه كند.) کسی که انسان ضامن بدهی او می شود باید بدهکار باشد، پس اگر کسی بخواهد از دیگری قرض کند تا وقتی قرض نکرده انسان نمی تواند ضامن او شود.

2314 - در صورتی انسان می تواند ضامن شود که طلبکار و بدهکار و جنس بدهی ( همه در واقع و نفس الامر معين باشد. پس اگر دو نفر از كسي طلبكارباشند...)همه متمیز باشد یعنی مبهم یا مردد نباشد. پس اگر دو نفر از کسی طلبکار باشند وانسان بگوید: "من ضامن هستم که طلب یکی از شماها را بدهم "، چون معین نکرده که طلب کدام را بدهد، ضامن شدن او باطل است . و نیز اگر کسی از دو نفر طلبکارباشد و انسان بگوید: "من ضامن هستم که بدهی یکی ازآن دو نفر را به تو بدهم "، چون معین نکرده که بدهی کدام را می دهد، ضامن شدن او باطل می باشد. و همچنین اگرکسی از دیگری مثلا ده من گندم و ده تومان پول طلبکار باشد و انسان بگوید: "من ضامن یکی از دو طلب تو هستم " و معین نکند که ضامن گندم است یا ضامن پول ، صحیح نیست .

2315 - اگر طلبکار طلب خود را به ضامن ببخشد، ضامن نمی تواند از بدهکارچیزی بگیرد و اگر مقداری از آن را ببخشد، نمی تواند آن مقدار را مطالبه نماید.

2316 - اگر انسان ضامن شود که بدهی کسی رابدهد نمی تواند از ضامن شدن خودبرگردد.

2317 - ضامن و طلبکار ( بنابر احتياط نمي توانند شرط كنند كه ...) می توانند شرط کنند که هر وقت بخواهند ضامن بودن ضامن را به هم بزنند.

2318 - هرگاه انسان در موقع ضامن شدن ، بتواند طلب طلبکار را بدهد اگرچه بعدفقیر شود طلبکار نمی تواند ضامن بودن او را به هم بزند و طلب خود رااز بدهکاراول مطالبه نماید وهمچنین است اگر در آن موقع نتواند طلب او را بدهد ولی طلبکاربداند و به ضامن شدن او راضی شود.

2319 - اگر انسان در موقعی که ضامن می شود نتواند طلب طلبکار را بدهد و طلبکاردر آن وقت نداند ( و بخواهد ضامن بودن را به هم بزند، اشكال دارد علي الخصوص در صورتي كه ضامن پيش از اين كه طلبكار ملتفت شود قدرت پيدا كرده باشد.) و بعد ملتفت شود می تواند ضامن بودن او را به هم بزند.

2320 - اگر کسی بدون اجازه بدهکار ضامن شود که بدهی او را بدهد نمی تواند چیزی از او بگیرد.

2321 - اگر کسی با اجازه بدهکار ضامن شود که بدهی او را بدهد، می تواند مقداری را که ضامن شده ( پس از پرداخت آن از او مطالبه نمايد، ولي اگر...) از او مطالبه نماید. ولی اگر به جای جنسی که بدهکار بوده جنس دیگری به طلبکار او بدهد نمی تواند چیزی را که داده از او مطالبه نماید، مثلااگر ده من گندم بدهکار باشد و ضامن ده من برنج بدهد نمی تواند برنج را از اومطالبه نماید، اما اگر خودش راضی شود که برنج بدهد اشکال ندارد.

خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,444,343