احکام شرعی - احکام مزارعه - تطابق با فتوای آیت الله العظمی مکارم

2228 - مزارعه آن است که مالک با زارع به این قسم معامله کند که زمین را در اختیار او بگذارد تا زراعت کند ( و سهم معيني از حاصل را به مالك بدهد.) و مقداری از حاصل آن را به مالک بدهد.

2229 - مزارعه چند شرط دارد: اول : ( قرارداد نمودن . قرارداد مزارعه ممكن است با صيغه لفظي باشد، مثلابگويد من اين زمين را در برابر يك سوم حاصل آن براي مدت دو سال در اختيار تومي گذارم ، و زارع بگويد قبول كردم ، يا بدون اين كه صيغه اي بخواند زمين را براي زراعت در اختيار او بگذارد و او تحويل بگيرد. البته گفتگوهاي لازم درباره مدت ومقدار حصه و مانند آن بايد قبلا شده باشد. دوم : صاحب زمين و زارع هر دو بايد بالغ و عاقل باشند و با قصد و اختيار خود مزارعه را انجام دهند، و حاكم شرع آنها را ازتصرف در اموالشان جلوگيري نكرده باشد، و سفيه نباشند. سوم : همه حاصل زمين به يكي از آن دو اختصاص داده نشود.) آنکه صاحب زمین به زارع بگوید زمین را به تو واگذار کردم و زارع هم بگوید قبول کردم ، یا بدون اینکه حرفی بزنند،مالک زمین را واگذار کند برای مزارعه و زارع تحویل بگیرد. دوم : صاحب زمین وزارع هر دو مکلف و عاقل باشند و با قصد و اختیار خود مزارعه راانجام دهند وحاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده باشد بلکه اگر در حال بالغ شدن سفیه باشند اگر چه حاکم شرع جلوگیری نکرده باشد نمی توانند مزارعه را انجام دهند و این حکم در همه معاملات جاری است . سوم : همه حاصل زمین به یکی اختصاص داده نشود.

2230 - اگر مالک با زارع قرار بگذارد که مقداری از حاصل برای او باشد وبقیه را بین خودشان قسمت کنند ( اگر مالك يا زارع قرار بگذارند كه مقدار حاصل (مثلا يك خروار) مال او باشد و بقيه را ميان هر دو تقسيم كنند، اشكال دارد.) چنانچه بدانند که بعداز برداشتن آن مقدارچیزی باقی می ماند مزارعه صحیح است .

2231 - اگر مدت مزارعه تمام شود و حاصل به دست نیاید، ( چنانچه بر اثر كوتاهي زارع باشد، صاحب زمين مي تواند زارع را واداركند كه زراعت را بچيند ولي اگر به خاطر عقب افتادن سال باشد (طبق آنچه متعارف است ) مالك بايد صبر كند و اگر هيچكدام نباشد و چيدن زراعت باعث ضرر و زيان زارع شود و مالك ضرري نبيند، نيز بايد صبر كند اما در صورتي كه ضرر متوجه اوشود حق دارد زارع را وادار به چيدن زراعت كند.) چنانچه مالک راضی شود که با اجاره یا بدون اجاره زراعت در زمین او بماند و زارع هم راضی باشدمانعی ندارد و اگر مالک راضی نشود می تواند زارع را وادار کند که زراعت رابچیند واگر برای چیدن زراعت ضرری به زارع برسد لازم نیست عوض آن را به او بدهد.ولی زارع اگرچه راضی شود که به مالک چیزی بدهد نمی تواند مالک را مجبور کند که زراعت در زمین بماند.

2232 - اگر به واسطه پیش آمدی زراعت در زمین ممکن نباشد مثلا آب از زمین قطع شود در صورتی که مقداری از زراعت به دست آمده باشد حتی مثل قصیل (علف )که می توان به حیوانات داد آن مقدار مطابق قرارداد مال هر دوی آنها است و دربقیه ، مزارعه باطل است و اگر زارع زراعت نکند چنانچه زمین در تصرف او بوده ومالک در آن تصرفی نداشته است باید اجاره آن مدت را به مقدار معمول به مالک بدهد. ( و اگر به واسطه ترك زراعت خسارت و ضرري به زمين وارد شده ، زارع بايد خسارت را بپردازد.)

2233 - اگر مالک و زارع صیغه خوانده باشند بدون رضایت یکدیگر نمی توانندمزارعه را به هم بزنند و همچنین است اگر مالک به قصد مزارعه زمین را به کسی واگذار کند و طرف هم به همین قصد بگیرد ولی اگر در ضمن خواندن صیغه مزارعه شرط کرده باشند که هر دو یا یکی از آنان حق به هم زدن معامله را داشته باشندمی توانند مطابق قراری که گذاشته اند معامله را به هم بزنند.

2234 - اگر بعد از قرارداد مزارعه مالک یا زارع بمیرد مزارعه به هم نمی خورد،و وارثشان به جای آنان است ولی اگر زارع بمیرد و شرط کرده باشند که خود زارع زراعت را انجام دهد مزارعه به هم می خورد و چنانچه زراعت نمایان شده باشد بایدسهم او را به ورثه اش بدهند ( ولي ورثه نمي توانند صاحب زمين را مجبور كنند كه زراعت در زمين باقي بماند مگر اين كه چيدن آن موجب ضرر و زيان آنها شود.) و حقوق دیگری هم که زارع داشته ، ورثه او ارث می برند ولی نمی توانند مالک را مجبور کنند که زراعت در زمین باقی بماند.

2235 - اگر بعد از زراعت بفهمند که مزارعه باطل بوده چنانچه تخم مال مالک بوده حاصلی هم که به دست می آید مال اوست ( و بايد اجرت زارع را مطابق معمول بپردازد و اگر بذر از زارع باشدزراعت مال اوست و بايد مال الاجاره زمين را مطابق معمول به صاحب زمين بدهد.) و باید مزد زارع و مخارجی را که کرده و کرایه گاو یا حیوان دیگری را که مال زارع بوده و در آن زمین کار کرده به او بدهد مگر آن که بطلان مزارعه از جهت قرار دادن تمام حاصل برای مالک زمین باشد که در این صورت چیزی را برای عامل ضامن نیست و اگر تخم مال زارع بوده زراعت هم مال اوست و باید اجاره زمین و خرجهایی را که مالک کرده و کرایه گاویا حیوان دیگری که مال او بوده و در آن زراعت کار کرده به او بدهد. مگر آن که بطلان مزارعه از جهت قرار دادن تمام حاصل برای عامل باشد که در این صورت اجرت زمین و عوامل را برای مالک ضامن نیست .

2236 - اگر تخم مال زارع باشد و بعد از زراعت بفهمند که مزارعه باطل بوده ،چنانچه مالک و زارع راضی شوند که بااجرت یا بی اجرت زراعت در زمین بماند اشکال ندارد و اگر مالک راضی نشود ( زارع بايد آن را بچيند، مگر اين كه اين كار موجب ضرر و زيان او گرددو باقي ماندن در زمين و پرداختن مال الاجاره موجب ضرر و زياني براي مالك نباشد.) پیش از رسیدن زراعت هم می تواند زارع را وادارکند که زراعت را بچیند و زارع اگرچه راضی شود چیزی به مالک بدهد نمی تواند او رامجبور کند که زراعت در زمین بماند و نیز مالک نمی تواند زارع را مجبور کند که اجاره بدهد و زراعت را در زمین باقی بگذارد.

2237 - اگر بعد از جمع کردن حاصل و تمام شدن مدت مزارعه ریشه زراعت در زمین بماند وسال بعد دو مرتبه حاصل دهد ( چنانچه صاحب زمين و زارع از آن صرف نظر نكرده باشند، حاصل سال دوم مطابق سال اول بايد تقسيم شود.) چنانچه قرارداد بین زارع و مالک براشتراک در زرع و اصول آن بوده حاصل سال دوم را هم باید مثل سال اول قسمت کنند. ولی اگر قرارداد فقط بر اشتراک در آنچه از زراعت در سال اول حاصل می شودبوده باشد حاصل سال دوم متعلق به صاحب بذر خواهد بود

خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,441,137