مناسبت ها - قمری - 1 صفر المظفر - وقوع جنگ صفین (37 ق)

1 صفر المظفر

وقوع جنگ صفین (37 ق)

امام علی‌ بن ابی‌ طالب(ع) پس از نایل شدن به خلافت اسلامی‌، برای‌ سامان بخشی‌ به نارسایی‌ های‌ حکومت و برگرداندن سیره و سنت پیامبر(ص) اقدامات ارزنده ای‌ به انجام رسانید.
مهمترین اقدامات تاثیرگذار آن حضرت عبارت بود از عزل حاکمان و عاملان نالایق و ستمگر و جانشینی‌ فرمانداران شایسته و خداجوی‌، که خدمت به مردم را سرلوحه کار خویش قرار داده و از ظلم و تعدی‌ به مردم پرهیز داشته باشند.
در این راستا، تصمیم به عزل معاویه بن ابی‌ سفیان از حکومت شام و نصب حاکمی‌ دیگر در جایگاه وی‌ گرفت .
ولی‌ معاویه به این تصمیم حضرت(ع) ترتیب اثری‌ نداد و شیوه سرکشی‌ و یاغی‌ گری‌ در پیش گرفت .
امام علی‌(ع) برای‌ وی‌ نامه هایی‌ ارسال نمود و او را به فرمان بری‌ از خلیفه منتخب مردم فراخواند، ولی‌ معاویه با پاسخ های‌ زننده و تهدیدآمیز زمینه جنگ و جدال را فراهم ساخت و برای‌ هجوم به سرزمین عراق به بهانه واهی‌ خون خواهی‌ عثمان مقتول آماده گردید.
حضرت علی‌(ع) برای‌ مشارکت عمومی‌ مردم در امر حکومت و حل تنگناهای‌ پدید آمده، نامه‌هایی‌ به فرمانداران خود در شهرهای‌ مختلف و سران قبایل و بزرگان عرب ارسال نمود و همگان را ترغیب به شرکت در این امر عظیم کرد.
معاویة بن ‌ابی‌ ‌سفیان نیز در شام سپاه بزرگی‌ را به حرکت درآورد و آنان را به سوی‌ عراق گسیل داشت.
پیش‌تاز سپاه امام علی‌)ع(، مالک ‌اشتر نخعی‌ بود که با چهارهزار مرد جنگی‌ به سوی‌ شام اعزام شد.
و پیش‌تاز سپاه معاویه، سفیان ‌بن ‌عمرو، معروف به ابوالأعور سلمی‌ بود که پیش از ورود مالک ‌اشتر، وارد سرزمین صفین شد و راه‌های‌ هموار برداشت آب از رود فرات را به تصرف خویش درآورد و از برداشت آب، از سوی‌ سپاهیان مالک‌ اشتر، جلوگیری‌ به عمل آورد.
مالک ‌اشتر و سپاهیان او، با این که بسیار خسته و تشنه بودند، بنابر سفارش امیرمؤمنان)ع(، بردباری‌ پیشه کرده و از اقدام به نبرد خودداری‌ نمودند.
ولی‌ ابوالأعور و سپاهیان شام، بردباری‌ مالک ‌اشتر را حمل بر ترس و رعب آنان نموده و بر آنان حمله‌ور شدند.
مالک ‌اشتر که حجت را تمام شده یافته بود، دستور مبارزه و دفاع را صادر کرد و برای‌ نخستین بار، دو سپاه در برابر یک دیگر قرار گرفتند.
ولی‌ دلیری‌ مالک ‌اشتر و هدف‌دار بودن مبارزات سپاهیان او، صحنه را بر ابوالاعور و شامیان تنگ کرد و در نتیجه، نه تنها تهاجم بی‌‌حاصل آنان را دفع کرد، بلکه آنان را از اطراف رود فرات نیز به عقب راندند و خود بر آب فرات تسلط کامل یافتند.
در این نبرد تعداد زیادی‌ از شامیان کشته و زخمی‌ شدند و بازماندگان شکست خورده، از آب فرات محروم شدند.
یکی‌ از قهرمانان شامی‌ به نام عبدالله‌ بن‌ منذر تنوخی‌ به دست یک نوجوان رزمنده از سپاه مالک ‌اشتر به نام ظبیان ‌بن ‌عماره ‌تمیمی‌ کشته شد و رسوایی‌ بزرگی‌ برای‌ شامیان به بارآورد.
(4) سپاهیان شامی‌ برای‌ جبران شکست فضاحت بار خویش، بارها اقدام به حمله و تهاجم نمودند ولی‌ با هوشیاری‌ و مدیریت رزمی‌ مالک‌اشتر و دیگر فرماندهان حضرت علی‌)ع(، کاری‌ از پیش نبرده و برعکس، متحمل شکست دیگر شدند.
پس از ورود طلایه‌داران دو سپاه به صفین، حضرت علی‌)ع( نیز در رأس سپاهی‌ به استعداد یکصدهزار نفر، در 22 محرم سال 37 قمری‌ وارد صفین شد و به مالک‌اشتر پیوست.
هم چنین در همین ماه، معاویة بن‌ ابی‌‌ سفیان وارد صفین شد و به سپاه شکست خورده ابوالاعور سلمی‌ ملحق گردید و عملاً دو سپاه بزرگ در کنار یک دیگر قرارگرفتند.
(2) حضرت علی‌)ع( پس از تصرف رود فرات از سوی‌ سپاهیان رزمنده‌اش، دستور داد که برداشت آب، برای‌ دو سپاه آزاد باشد و کسی‌ حق منع از دیگران را نداشته باشد.
دو سپاه در ماه محرم، به حرمت این ماه از جنگ و نبرد خودداری‌ کرده و چشم امید به صلح و سازش دوختند.
امیرمؤمنان)ع( با ارسال نمایندگانی‌ چند به نزد معاویه، تلاش زیادی‌ به عمل آورد که رویارویی‌ دو سپاه، بدون خون‌ریزی‌ به پایان رسد.
ولی‌ معاویة بن ‌ابی‌‌ سفیان که از تعداد لشکریان خود مغرور بود، به تمام درخواست‌های‌ حضرت علی‌)ع( پاسخ منفی‌ داد و بر مجازات قاتلان عثمان مقتول، پافشاری‌ نمود و زمینه نبرد خونین را فراهم کرد.
سرانجام پس از پایان ماه محرم و حلول ماه صفر، سپاهیان عراق و سپاهیان شام در دسته‌های‌ چند منظم شده و به صف آرایی‌ پرداختند.
از آن روز نبرد بی‌‌امان آغاز گردید و هر روز دسته‌هایی‌ از طرفین به مبارزه برخاسته و یک دیگر را آماج تیر و تیغ قرارمی‌‌دادند.
(3) مالک ‌اشتر نخعی‌ که از مشاوران و یاران نزدیک حضرت علی‌)ع( بود، در بسیاری‌ از این عملیات‌ها شرکت می‌‌کرد و با فتح و ظفر برمی‌‌گشت.
در اکثر درگیری‌‌ها، پیروزی‌ با سپاهیان امام علی‌)ع( بود.
افرادی‌ چون مالک‌ اشتر نخعی‌، عمار بن ‌یاسر، امام حسن مجتبی‌)ع(، امام حسین)ع(، محمد حنفیه، عبدالله‌ بن ‌عباس، هاشم ‌بن ‌عتبه و بسیاری‌ دیگر از سپاهیان امام علی‌)ع( در این درگیری‌‌ها، دلاوری‌‌های‌ فراموش نشدنی‌ از خود بر جای‌ گذاشتند و سپاهیان دشمن را به شکست و عقب نشینی‌ وادار کردند.
خود امام علی‌)ع( نیز در بسیاری‌ از عملیات‌های‌ فردی‌ و گروهی‌ شرکت نمود و دلاوری‌‌های‌ آن حضرت، مایه دلگرمی‌ سایر سپاهیان اسلام می‌‌گردید.
در این نبرد تعدادی‌ از یاران نزدیک حضرت علی‌)ع( مانند: عمار بن ‌یاسر، هاشم ‌بن ‌عتبة )معروف به هاشم مرقال(، اویس ‌بن ‌قرنی‌، صفوان و سعد از پسران حذیفة الیمان، عبدالله‌ بن‌حارث )برادر مالک‌اشتر(، خزیمة بن ‌ثابت )معروف به ذوالشهادتین(، و عبدالله‌ بن‌ کعب به شهادت رسیدند.
هم چنین از سرداران معاویه، افرادی‌ چون: ذوالکلاع حمیری‌، عبیدالله‌ بن ‌عمر بن ‌خطاب، کریب ‌بن‌ صباح، عبدالله‌ بن ‌ذی‌ ‌الکلاع، حوشب‌ ذا ظلیم، عوف ‌بن ‌مجزئه ‌کوفی‌، عروة بن ‌داودد مشقی‌ کشته شدند.
مهم‌ترین عملیات این جنگ بزرگ، واقعه " لیلةالهریر" بود.
در این واقعه که سپاهیان امام علی‌)ع( پس از نماز عشا، اقدام به حمله سراسری‌ نمودند، ضربه مهلکی‌ بر سپاهیان شام وارد آمد.
این عملیات تا شب بعد ادامه یافت و از طرفین تعداد زیادی‌ کشته و زخمی‌ گردیدند.
بنا به روایت نصر بن ‌مزاحم، در حدود هفتاد هزار تن از طرفین کشته شدند که بیشتر آنان از لشکریان معاویه بودند.
(4) اما معاویه، با اشاره و دسیسه عمرو بن ‌عاص، پانصد جلد قرآن مجید را بالای‌ نیزه کرد و در میان دو سپاه به اهتزاز در آورد و همگان را به حکمیت قرآن فراخواند.
امام علی‌)ع( و یاران نزدیک او، چون مالک ‌اشتر، عبدالله‌ بن ‌عباس، عدی‌ ‌بن ‌حاتم و بسیاری‌ از فرماندهان جنگی‌، دست معاویه را خوانده و اقدام وی‌ را چیزی‌ جز یک نیرنگ جنگی‌ نمی‌‌دیدند.
به همین جهت، دستور ادامه عملیات را صادر نمودند.
ولی‌ برخی‌ از فرماندهان و سپاهیان امام علی‌)ع(، مانند اشعث‌ بن ‌قیس، مِسعر بن ‌فدکی‌ و زید بن ‌حصین، فریب نیرنگ‌های‌ معاویه و عمرو بن ‌عاص را خورده و بر پایان یافتن عملیات، اصرار نمودند.
آنان چون حضرت علی‌)ع( را مصمم به ادامه عملیات می‌‌دیدند، وی‌ را تهدید به جنگ داخلی‌ و قتل آن حضرت کردند.
امیرمؤمنان)ع( برای‌ جلوگیری‌ از جنگ داخلی‌، به فرماندهان و سایر رزمندگان دستور عقب‌نشینی‌ داد.
سپاهیان عراق به فرمان آتش‌بس امیرمومنان)ع( گردن نهاده و با ناباوری‌ تمام، به پادگان برگشتند.
مالک ‌اشتر که خود را پیروز میدان می‌‌دید و تا فتح خیمه‌گاه معاویه، چندگامی‌ فاصله نداشت، ناچار شد به خاطر نفاق و دودستگی‌ گروهی‌ از سپاهیان امام علی‌(ع) و به دستور آن حضرت به خیمه‌گاه برگردد.
وی‌ از این بابت بسیار ناراحت و خشمگین بود و بر آنان فریاد زد و آنان را به خاطر نیرنگ و خیانت و بی‌‌وفایی‌ سرزنش و ملامت کرد.
معاویه و عمرو بن ‌عاص که با این نیرنگ، از هلاکت رهایی‌ یافته بودند، با ارسال نامه‌هایی‌ چند برای‌ امام علی‌)ع( از وی‌ خواستند که برای‌ پایان جنگ از قرآن مدد گیرند و آن را حَکَم و داور خویش قرار دهند.
حضرت علی‌)ع( که نیرنگ آنان را می‌‌دانست و آنها را اساساً پیرو قرآن نمی‌‌دید، چندان به پیام‌هایشان اهمیتی‌ نمی‌‌داد ولی‌ ناچار شد با اصرار برخی‌ فرماندهان فریب خورده و قاریان سپاه خویش پیشنهاد آنان را بپذیرد.
اشعث ‌بن ‌قیس که در ظاهر از فرماندهان حضرت علی‌)ع( ولی‌ در باطن نسبت به آن حضرت دلِ خوشی‌ نداشت و تمایل به معاویه و حکومت‌های‌ اشرافی‌ داشت، خود پیش‌قدم شد و از حضرت علی‌)ع( درخواست کرد که به نمایندگی‌ از آن حضرت با معاویه سخن گوید.
امیرمؤمنان)ع(، به وی‌ اجازه دیدار با معاویه داد.
وی‌ به لشکرگاه شامیان رفت و پس از گفت‌وگو با معاویه، تصمیم گرفتند یک تن از سوی‌ سپاه شام و یک تن از سوی‌ سپاه عراق به عنوان حَکَم و داور انتخاب شده و با بررسی‌ آیات قرآن، حق را از ناحق تشخیص داده و خلیفه شایسته را معرفی‌ نمایند.
از سوی‌ شامیان، عمرو بن ‌عاص که مبتکر اصلی‌ عملیات‌های‌ شامیان و نیرنگ‌های‌ جنگی‌ آنان بود، انتخاب شد و از سوی‌ حضرت علی‌)ع(، مالک ‌اشتر معرفی‌ گردید.
ولی‌ منافقان داخلی‌ اعتراض کرده و مالک‌ اشتر را جنگ‌طلب خوانده و راضی‌ به انتخاب وی‌ نشدند.
آنان بر انتخاب ابوموسی‌‌ اشعری‌ که در کوفه عزلت گزیده و از کمک به طرفین جنگ امتناع ورزیده بود، اصرار کردند.
ولی‌ امام علی‌)ع(، وی‌ را شایسته این امر مهم ندانست و عبدالله‌ بن‌ عباس را معرفی‌ کرد.
اشعث ‌بن ‌قیس و سایر طرفداران حکمیت، اصرار بر انتخاب ابوموسی‌ نموده و حضرت علی‌(ع) را با اکراه، وادار به پذیرش او کردند.
بدین ترتیب با نوشتن قراردادنامه حکمیت و تعهد طرفین بر اجرای‌ آن، در روز چهارشنبه 17 صفر سال 37 قمری‌ آتش‌بس برقرار گردید و از آن پس به تدریج نیروهای‌ دو طرف، به سوی‌ شهرهای‌ خویش بازگشت نمودند.
(5) حضرت علی‌)ع( تمامی‌ اسیران شامی‌، غیر از آنانی‌ که مرتکب قتل سپاه او شده بودند، آزاد کرد و معاویه نیز ناچار شد اسیران عراقی‌ را آزاد گرداند.
(6) ابوموسی‌‌ اشعری‌ و عمرو بن ‌عاص، مدتی‌ در دومة الجندل (شهری‌ در میان عراق و شام) به گفت‌وگو نشسته و جوانب قضایا را بررسی‌ کردند.
سرانجام با پیشنهاد عمرو بن ‌عاص، تصمیم گرفتند که در مجمع عمومی‌ مسلمانان، هم حضرت علی‌)ع( و هم معاویة بن ‌ابی‌‌ سفیان را از خلافت برکنار کرده و انتخاب خلیفه را بر عهده شورای‌ مسلمین بگذارند تا آنان هرکسی‌ را برگزیدند، خلافت اسلامی‌ را بر عهده گیرد.
روز موعود فرارسید و ابوموسی‌ و عمرو بن ‌عاص با دلهره و وسواس ویژه، وظیفه مهمی‌ را بر گردن گرفته و آن را می‌‌بایست در جمع مسلمانان بیان کنند و زمینه انتخاب خلیفه منتخب را فراهم کنند.
ولی‌ عمرو بن ‌عاص با نیرنگ تمام، ابوموسی‌ را به اظهار نظر وادار کرد و او را پیش از خود، به منبر فرستاد.
ابوموسی‌ که از جانب عمرو بن ‌عاص، اطمینان داشت، پس از بیان مقدمه، گفت: ما بعد از بررسی‌ جوانب مختلف، به این نتیجه رسیدیم که هر دو خلیفه را عزل و انتخاب خلیفه بعدی‌ را بر عهده شورای‌ مسلمانان بگذاریم.
به این جهت، من از سوی‌ سپاهیان عراق، علی‌‌ بن ‌ابی‌‌ طالب)ع( را از خلافت مسلمانان عزل می‌‌نمایم! از منبر به زیر آمد و نوبت به عمرو بن ‌عاص رسید.
او نیز پس از مقدمه‌ای‌ گفت: حال که ابوموسی‌، علی‌)ع( را از خلافت عزل کرد، من معاویة بن ‌ابی‌ ‌سفیان را به خلافت مسلمانان برمی‌‌گزینم و همگان را به بیعت وی‌ فرامی‌‌خوانم! ابوموسی‌ که انتظار چنین خیانتی‌ را از عمرو بن ‌عاص نداشت، بر او برآشفت و میان آنان مشاجره لفظی‌ بالا گرفت.
شیعیان و هواداران امام علی‌)ع( اعتراض کرده و این تصمیم را باطل، اعلام کردند و ابوموسی‌ را خائن به دین و امت دانستند و او را از خود طردکردند.
شامیان با خوشحالی‌ به شام برگشته و به جشن و سرور پرداختند و سرانجام نبرد بزرگ صفین، بدون این که طرف پیروزی‌ در میدان داشته باشد و نتیجه قطعی‌ به دست آورده باشد، با نیرنگ عمرو بن ‌عاص و خیانت افرادی‌ چون اشعث ‌بن ‌قیس و ابوموسی‌‌ اشعری‌ به پایان رسید.
(7) 1- وقعة صفّین (نصر بن مزاحم) ، ص 3 2- بحارالانوار (علامه مجلسی) ، ج32، ص 430 و شرح نهج‌البلاغه (ابن ‌ابی‌‌ الحدید)، ج3، ص 215 3- وقعة صفّین، ص 206 و 213 4- همان، ص 475 5- همان، ص 507 6- همان، ص 518 7- نک: وقعة صّفین؛ أنساب‌الأشراب (بلاذری) و کشف‌ الغمه (علی بن عیسی اربلی) ، ج 1، ص 334






لیست مناسبت ها مناسبت بعد مناسبت قبل بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,243,793