صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - توطئه منعزل كردن اسلام - صبح 26 آذر 1362

عنوان : توطئه منعزل كردن اسلام
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 26 آذر 1362
تاریخ قمری : 12 ربيع الاول 1404
جلد : 18

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
تبليغات استعماري عليه روحانيت
من توفيق آقايان را در خدمت به جمهوري اسلامي /و اسلام از خداي تبارك و تعالي خواستارم و اميدوارم كه همه آقايان موفق باشند كه به اين ملتي كه اينهمه در تحت ظلم وفشار بوده است خدمت بكنند، و همه با هم همصدا و هم عمل منظورشان همين باشد كه نجات بدهند اين كشور را از مسائلي كه برايش پيش مي آيد.
من امروز مغتنم است كه در حضور آقايان يك مطلبي را عرض كنم و اين مطلب مال همه است . نه مال شما آقايان ، مال همه . هم مسئولين كشور است و هم مردم . ماتجربه هايي كه برايمان نقل شده است يا از تجربه هايي كه خودمان در جريانش بوديم بايد يك مطالبي را در نظر داشته باشيم . در دوران مشروطه را كه همه آقايان شنيده انديك عده اي كه نمي خواستند كه در اين كشور اسلام قوه داشته باشد، و آنها دنبال اين بودند كه اينجا را آن وقت به طرف اروپا بكشند. آنها جوسازي كردند به طوري كه مثل مرحوم آقا شيخ فضل الله (1) كه آن وقت يك آدم شاخصي در ايران بود و مورد قبول بودهمچو جوسازي كردند كه در ميدان علني ، ايشان را به دار زدند و پاي آن هم كف زدند. واين يك نقشه اي بود براي اينكه اسلام را منعزل كنند و كردند. و از آن به بعد ديگرنتوانست مشروطه يك مشروطه اي باشد كه علماي نجف مي خواستند. حتي قضيه مرحوم آقا شيخ فضل الله را در نجف هم يك جور بدي منعكس كردند، كه آنجا هم صدايي از آن درنيامد. اين جوي كه ساختند در ايران و در ساير جاها، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل الله را با دست بعضي از روحانيون (2) خود ايران محكوم كردند وبعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاي آن هم ايستادند كف زدند وشكست دادند اسلام را در آن وقت . و مردم غفلت داشتند از اين عمل ، حتي علما هم غفلت داشتند. اين كه آنجا بود.
ترور شخصيت آيت الله كاشاني
ما در زمان خودمان را هم آقاي كاشاني را ديديم . آقاي كاشاني (3) از جواني در نجف بودند و يك روحاني مبارز بودند. مبارزه با استعمار، آن وقت البته انگلستان بود مبارزه بااو. در ايران هم كه آمدند تمام زندگي شان صرف همين معنا شد و من از نزديك ايشان رامي شناختم . در يك وقت وضع ايشان طوري شد كه وقتي كه از منزل مي خواست حركت كند فرض كنيد بيايند به مسجد شاه ، مسجد شاه مطلع مي شد، در نظر داشتند، اعلام مي شد، اين طور بود وضع ايشان . بعدش ديدند كه اگر يك روحاني در ميدان باشد لابداسلام را در كار مي آورد، اين حتمي است و همين طور هم بود. از اين جهت شروع كردند به جوسازي . آن طور جوسازي كردند كه يك سگي را عينك به آن زدند - و آن طور كه من شنيدم - عينك زدند و از طرف مجلس آوردند اين طرف و به اسم آيت الله .و من خودم در يك مجلسي بودم كه مرحوم آقاي كاشاني وارد شد در آن مجلس ،مجلس روضه بود، هيچ كس پا نشد. من پاشدم و يكي از علماي تهران كه الان هم هستندو من جا دادم به ايشان - جا هم ندادند -. اين جو را درست كرده بودند براي آقاي كاشاني كه ديگر از منزلش نمي توانست بيرون بيايد، در يك اتاقي محبوس بود در منزلش طوري كهنمي توانست بيرون بيايد. چند دفعه هم گرفتند چه كردند. آنجا هم شكست دادند،مسلمين را شكست دادند.
من حالا مي خواهم يك هشداري به آقايان بدهم . مسئله الان به يك وضعي در آمده است كه انسان مي بيند كه مشغول جوسازي هستند، مي شنود كه مشغول جوسازي هستندو بتدريج مي خواهند اين كار را عملي اش كنند. يعني ديدند كه ايران با اين مسائلي كه دردنيا مي خواهند حل كنند نتوانسته اند كاريش بكنند، حمله كردند، حمله نظامي كردند -عرض مي كنم كه - اقتصادش را چه كردند، محصور كردند و همه كاري كردند، نشد آن كاري را كه آنها مي خواهند، يعني منعزل كردن اسلام را مي خواهند. الان آنها آن قدري كه از اسلام خوف دارند، نه شوروي از امريكا آن قدر خوف دارد، نه امريكا از شوروي براي اينكه تمام اين مصالحي كه آنها به خيال خودشان مي خواهند - از مصالحي - كه براي خودشان تهيه كنند و تمام سوءاستفاده هايي كه از تمام دنيا مي خواهند بكنند،مي بينند كه اگر چنانچه اين ترتيبي كه ايران روي كار آمده است و مشغول است ، اين عملي بشود همه جا لنگ خواهد شد، مسئله ، مسئله ايران نيست حالا، آن وقتها صحبت ،صحبت ايران بود. الان وضع جوري شده است كه هر جا مي بينيد كه الان فرض كنيد كه در پاكستان دارند مي گويند كه اسلام ، خوب ، دولتش هم ملزم شده است كه اين رابگويد. در جاهاي ديگر هم همين طور دارند مي گويند، در سياهپوستان امريكا هم صدادرآمده است . اينها الان خودشان هم مي بينند كه در شوروي هم كه . . . صدا درآمده ،خوب ، مسلمين هم آنجا زيادند. آنها مي بينند كه اگر مهلت به اين كشور بدهند ممكن است كه منافع آنها را در تمام دنيا به خطر بيندازد. جنگ عمومي هم كه نمي توانند راه بيندازند. بخواهند جنگ راه بيندازند دنيا به هم مي خورد، نمي كنند. آنها عاقلتر از آن هستند كه جنگ عمومي راه بيندازند. اينها مي خواهند با وسيله هايي با حيله هايي از اينجاشروع كنند، از ايران شروع كنند. از ايران شروع كردن هم يكدفعه نمي شود بروند سراغ روحانيون . مي دانند كه نمي شود كه از اول بروند سراغ روحانيون ، روحانيون را شكست بدهند. مي آيند هي از پايينتر شروع مي كنند، از پايينتر جوسازي مي كنند. مثلا حالا براي دولتجوسازي مي كنند، براي دولت دارند جوسازي مي كنند. انسان هر جا كه الان اطلاع پيدامي كند مي بيند كه به دولت دارند ور مي روند. مسئله اين نيست كه ما نظرمان به اين است كه دولت ، دولت خيلي مثلا اعلايي هست ، هيچ .
ايجاد جو رواني توسط دشمن
الان شما ملاحظه بفرماييد با اين وضعي كه ايران دارد كه در جنگ است ، چند سال انقلاب است ، آن انقلاب ، و هجوم طوايف مختلف از همه جا به اينجا، افغانستان نمي دانم بيشتر از يك ميليون و يك ميليون و نيم - عرض مي كنم كه - از عراق آن همه اسير، آن وقت خود ما در داخل كشورمان اينهمه فراري وارد شده و اينهمه مردم آمده اندريخته اند از جاهاي ديگر. اينها يك چيزهايي است كه اگر در يك كشوري غير از كشورايران بود، به هم خورده بود، يعني شيرازه اش به هم ريخته بود. لكن ايران از باب اينكه مردم در صحنه هستند اين طور نشده ، اما مي خواهند اين كار را شروع كنند.
من الان به شما آقايان و به ملت ايران اين گزارش را مي دهم كه سن من ديگر مقتضي اين نيست كه ببينم اين چيزها را، من مي روم ، اما شما توجه بكنيد، شما متوجه باشيد. اينهاشروع كردند كه از اول يك جوي بسازند كه اين حكومت را بشكنند و بعد بروند سراغ رئيس جمهورتان و مجلستان و بعد بروند سراغ روحانيون و مسئله را از حالا اين جوري شروع كردند و شما از حالا بايد بيدار اين مطلب باشيد. بيخود نيست كه انسان يكدفعه مي بيند كه در قم حرف درمي آيد، در بازارها حرف درمي آيد، در مساجد حرف درمي آيد، در منابر حرف در مي آيد، در منزلهاي علما حرف درمي آيد، همه اش هم شبيه هم . اگر شما ديديد كه يك مطلبي شبيه به هم در همه جا شد بدانيد كه اين دست ديگري در كار است ، همين طور من باب اتفاق نشده است .
الان وضع اين شده است كه انسان مي نشيند در اينجا مي بيند كه همه چيز يادشان رفته ،الا اينكه كمبود، گراني . مگر كسي منكر اين است كه گراني است . اما شما يادتان رفته است و شما بعضي هايتان يادتان است قضيه زماني كه متفقين ريختند اينجا، شما ديديدكه نان چه وضعي داشت ، برنج چه وضعي داشت ، گرانيها چه وضعي داشتند. آن وقت به پول آن وقت كه يك قرانش به قدر صد تومان حالا گاهي ارزش داشت . آن وقت برنج نمي دانم شده بود دوازده تومان ، قند شده بود چهل تومان ، نمي دانم چي از اين بساطي بود كه بعضي آقايان مطلع اند. الان شما با اين وضعي كه داريد، كه همه دنيا با شما دشمن هستند بلا استثناء، مگر بعضي ها كه خيلي كم است ، همه با شما مخالف اند. همه دنيادستشان به اين دراز است كه يك بساطي اينجا درآورند. شما راديوها را ملاحظه كنيد.در كويت يك قصه اي واقع شده است ، الان هم عراق اعلام كرده است به اينكه اين عراقي بوده و اين از چند بوده ، مع ذلك دست برنمي دارند. مي گويند عراقيها طرفدارايران اند، چون طرفدار ايران اند، پس ايران چي است ايران همه مردم دنيا طرفدارش هستند. ايران كاري كرده است كه مظلومهاي دنيا همه طرفدارش هستند. پس مظلومهاي دنيا هر جا كاري مي كنند ايران كار مي كند؟ وضع اينجور شده است كه الان براي شما همه راديوها دست مي گيرند. يك قضيه اي در فرض كنيد كه كويت واقع مي شود، يكي درلبنان واقع مي شود، يكي در جاي ديگر واقع مي شود، هي ايران . الان شروع كردند درخود ايران اين كار را دارند مي كنند.
حمايت از دولت
من به شما عرض مي كنم نه دولت با من - عرض مي كنم كه - قوم و خويش است و نه من افرادش را اكثرش را مي شناسم ، اما من كلي قضيه را دارم مي گويم . دولت با اين همه كاري كه مي بينيد كرده است ، يعني اين مملكتي كه به هم خورده است و اين طوري است ، نگذاشته به هم بخورد. نگذاشته كه اين همه جرحهايي كه ، اين همه ، اين مصائبي كه ، و مجروحيني كه هر روز دارند مي آورند، اينها زمين بمانند. نگذاشته است كه مردم گرسنه بمانند. نگذاشته چه بشود. البته همه قبول دارند، خود دولت هم قبول دارد، گراني هست . گراني اولا همه جا هست ، اينجاي تنها نيست . ثانيا وضع انقلابي همچو اقتضامي كند، وضع جنگ اين طوري است . نبايد ما وقتي كه وضع جنگ را مي بينيم داريم ، ماوضعانقلاب را مي بينيم داريم ، وضع دشمني همه دنيا را داريم ، همه مان بريزيم سر دولت .الان مي بينيم در مجلس به دولت حمله مي شود، در محضر علما به دولت دارد حمله مي شود، در بازار به دولت حمله مي شود، مصاحبه هاي تلويزيوني به دولت ور مي روند،عرض مي كنم كه بساط وقتي درست مي كنند به دولت ور مي روند، اين بي جهت نيست .خود آقايان ملتفت نيستند. آقا خودش خيلي خيلي آدم خوبي است ، مي رود ده نفر آدم از همين اشخاصي كه مي خواهند اين كارها را بكنند، ايران فراوان اند از اين اشخاص ،الان در ايران سلطنت طلب ما داريم . در ايران مخالف با جمهوري اسلامي در اين طبقات بالايي كه مي خواستند عياشي بكنند، حالا نمي گذارند عياشي بكنند داريم . ازمنافقين موجودند. از اقليت موجود است . از احزاب موجود است ، هستند همه ، زيادند.آقايان عرض مي كنم كه با ظاهر خيلي خوب مي روند پيش فلان آقا مي نشينند مي گويندهي اسلام دارد ازبين مي رود، ديديد چي شد، چه شد، اينها مي خواهند اينجا را مثل شوروي اش بكنند. آقا فورا باور مي كند، مي رود مي گويد نخير، اي واي ، چه واقع شد، اي ادارات چه شده ، چه شده ، چه شده ، در ادارات الان همچو ادارات صددرصدمورد مطلوبيت نيست ، اما ما اساس را بايد حفظش بكنيم . اگر اساس را ما حفظ نكنيم ، نه اداره براي ما باقي مي ماند، نه مجلس باقي مي ماند، نه مدرسه باقي مي ماند، هيچي .ايندفعه اگر اينها تسلط پيدا بكنند بر ما، هيچي نمي گذارند. مثل زمان آقاي كاشاني نيست حالا! مثل زمان مرحوم - عرض مي كنم كه - آقا شيخ فضل الله نيست حالا يك زماني است كه اينها ادراك كردند كه اگر اين جمهوري رشد پيدا بكند نخواهد گذاشت كه اينهامنافع خودشان را ببرند، و اين را با همه جديت مي خواهند ببرند. و اسلام اگر اينجا سيلي بخورد، بدانيد كه ديگر تا آخر سرش بلند نمي شود، مگر اينكه باز يك وضع ديگري دردنيا پيش بيايد. الان ماييم كه بايد اين را حفظ بكنيم . ايران است كه بايد حفظ كند خودش را، مجلس بايد همراهي بكند. مي دانم شكايت هست ، مي دانم كه همه چيز هست ، لكن همه همراهي بكنيد آقا، دست به دست هم بدهيد كه هيچ ارگاني به زمين نخورد. زمين خوردن دولت امروز براي روحانيت هم مضر است ، براي مجلس هم مضر است . همينطوري كه مجلس زمين بخورد براي همه مضر است . همين طور كه عرض مي كنم كه اين دستگاه قضايي به زمين بخورد. من هم مي دانم شكايت زياد هست . مگر كجا شكايت نيست ؟ در امريكا شما خيال مي كنيد شكايت نيست ؟ در امريكا بيشتر از اينجا هست ! درهر چند دقيقه اي يكي كشته مي شود، در هر چند دقيقه فحشا واقع مي شود، در هر چندثانيه حتي چه مي شود. شما مي خواهيد بعد از انقلاب ، بعد از دشمني همه كشورهاي عالم همين طور به طور رفاه بنشينيد كار بكنيد و به طور رفاه زندگي بكنيد؟ نمي شود. بازارمي بيند كه دولت نمي رسد، خوب خودش همراهي بكند. الان دولت در اطراف ، درجاهايي كه بايد باشد برنج دارد، گندم دارد، همه چيز دارد، كاميون نيست . خوب همه علماي بلاد بنشينند با هم فكر بكنند كاميون درست كنند. اگر در هر شهري چهار تا كاميون برود به اينجاها، تمام حل مي شود مسئله ، اگر همه بلاد دست به هم بدهند. بدانند كه مي خواهند ريشه اين اسلام را بكنند! همه مردم اين توجه را داشته باشند، علماي بلاد اين توجه را داشته باشند، وكلا اين توجه را داشته باشند، دولت اين توجه را داشته باشد، اين اسباب اين مي شود كه اگر شكايت بشود بدانند كه اين طوري است ، حل كنند خودشان باهم بنشينند صحبت بكنند - نمي شود - اين شكايت حل نشدن ، اسباب اين نمي شود كه مابه دولت فشار بياوريم ، دولت را تضعيفش كنيم كه دولت ناتوان بشود. دولتي كه الان بايدهمه كارها را انجام بدهد، ناتوانش نبايد بكنيم . مجلسي كه بايد همه كارها را تسهيل بكند،نبايد ناتوانش بكنيم و قوه قضائيه هم همين طور.
و مسئله ، مسئله مجلس نيست . مسئله دولت نيست ، مسئله قوه قضائيه نيست ، مسئله روحانيت نيست ، مسئله اسلام است . مسئله اين است آنهايي كه دشمن اند، با اسلام دشمن اند. با قوه قضائيه دشمن نيستند، با مجلس كار ندارند، با روحاني هم كار ندارند،همه اينها براي اينكه اينها دارند براي اسلام سينه مي زنند، با شما مخالفند. نه براي اينكه مخالفند خودشان ، مجلس يك چيزي است ، نه ، براي اينكه ، اگر مجلس مطابق ميل آنهابود، خيلي هم خوب بود، چنانكه بود و ديديد. اگر دولت هم مطابق ميل آنها بود خيلي هم تاييدش مي كردند. اما آنها دولتي كه بخواهد مخالف با آنها باشد، مجلسي كهبخواهد مخالف با آنها باشد، از ارتشي كه بخواهد مخالفت كند، با همه اينها مخالفند. وشما بدانيد كه اگر ما دست به دست هم ندهيم ، همه مان با هم نباشيم ، زمينمان خواهند زد.مجلس را زمين مي زنند، دولت را زمين مي زنند، روحانيت را زمين مي زنند، همه زمين مي خورند. پس عقل اقتضا مي كند كه ما الان مشكلات را تحمل كنيم . مردم مشكلات راتحمل كنند. مشكلات كمتر است از مشكلات ما تا زمان رسول الله . و آن مشكلات زمان رسول الله ، آن مسئوليت رسول الله بدتر از اين مسئوليتي است كه ما داشتيم . مشك رابخورند براي رفع حاجتشان ، آنجا آن طور بود اميرالمومنين بدتر از ما زندگي كرد و ازبين بردندش . الان اين طوري است كه ما بايد تحمل بكنيم .
اتحاد در مقابل دشمنان كمين كرده اسلام
مملكت ما دشمن دارد، يعني دشمن ، دشمن ايران نيست ، دشمن دشمن اسلام است .الان دشمنهاي ما از ايراني اش گرفته كه در خارج نشسته اند دارند بر ضد اسلام صحبت مي كنند، منتها شما، اين را من گفتم ساير جاها، در مجالس اينها ضد اسلام اصلا صحبت مي شود، اينهايي كه در خارج رفتند، اينها همه اين طوري هستند. خوب ، ما يك عده اينجا مانديم ، خودمان هم بريزيم به جان خودمان چه خواهد شد؟ مجلس با دولت مخالف ، دولت با مجلس مخالف ، اينها چه خواهد شد؟ اينها البته ان شاءالله مخالف هم نيستند. اما بايد بيشتر توجه بكنيم . علماي بلاد بايد توجه بكنند كه هر كه آمد يك نقي زدفورا باور نكنند و صحبت بكنند و به راديو برسد و به نمي دانم چه برسد. اين طور صحبت نكنند، به مجالس نبرند. ائمه جمعه نبرند به مجالس صحبتها را، مي توانند حلش بكنند،نتوانستند هضم كنند. ما بايد امروز تحمل كنيم ، صبر بايد بكنيم . فاستقم كما امرت و من تاب معك (4) اين چيزي بود كه پيغمبر اكرم گفت ، شيبتني سوره هود(5) به واسطه اين ، آن هم به خاطر اينكه و من تاب معك بود، براي اينكه مي ديد نمي تواند استقامت كند، ما بايداستقامت كنيم ، بايد حفظ كنيم ، بايد صبر كنيم . خداوند ان شاءالله همه را توفيق مي دهد. و اين مسائلي كه مي فرماييد، من هم اطلاع دارم كه اين مسائل سئوال مي خواهد. وليكن اين طور نباشد كه هر روز يك وزير رابياوريد اينجا بنشانيد، دعوا بكنيد با او و تضعيف كنيد دولت را. كاري بكنيد تضعيف نشود. همه تان را دارند تضعيف مي كنند، شما نيستيد، همه است . خيال نكنيد كه شمادولت را تضعيف مي كنيد، نخير. شما هم دولت را تضعيف كنيد، تضعيف شماست . اين مقدمه است براي او، و الان يك خطي در اين كار هست ، مشغولند الان . و شما بايد خيلي توجه كنيد، چشمهايتان را باز بكنيد. ملت بايد چشمش را باز كند، اين دولت را، اين مجلس را، اين جمهوري اسلامي را حفظ كنند. مردم بايد حفظ كنند. بازار بايد حفظ كنداينها را. آقا مي نويسد ماليات نبايد داد. آخر شما ببينيد بي اطلاعي چقدر! آقا، ما امروزروزي نمي دانم چند صد ميليون ما الان خرج اين جنگمان است . روزي چند صد ميليون خرج جنگ را با سهم امام مي شود درستش كرد حالا؟ حالا ما مي توانيم مردم را همه رابنشانيم اينجا و به زور سهم امام بگيريم ؟ سهم امام حالا به اندازه اي است كه همين حوزه ها را بگردانيم ، بيشتر از اين هم نيست ، يك كمي اگر بيشتر باشد مي دهند به دولت .يكدفعه آدم بگويد كه نخير، ما مي گوييم كه دولت ماليات نگيرد، سهم امام بگيرد. چه جور؟ از كجا بياوريم سهم امام اين قدر؟ ما از كجا سهم امام و سهم سادات پيدا كنيم كه دولت را اداره بكنيم ، مملكت را اداره بكنيم ، اين همه اشخاصي كه ريخته اند به جان دولت و خرج دارند و چي دارند اداره بكنيم . خوب ، بي فكر حرف مي زنند آقايان ، يك كسي مي رود يك چيزي به آنها مي گويد آنها هم باورشان مي آيد. آقايان ديگر هم همين طورند. با سلامت نفسي كه دارند باورشان مي آيد. بايد آقايان فكر بكنند كه هركس آمد هر چي زد، بايد از اول حمل بر فساد بكنند كه اين مي خواهد يك كاري بكند.امروز كه فساد زياد است ، حمل به صحت صحيح نيست ، كه هر كه آمد خيال كنيم راست مي گويد. خيليها بودند، خوب ، من يك ماه ، بيست و چند روز يكي از همين منافقين باصورت صالح ، باژ - سه ، با همه چيز آمد آنجا نشست در نجف ، من بودم . براي من گفت ، هر روز گفت ، هر روز گوش كردم ، از مرحوم آقاي طالقاني (6) سفارش آورده بود، ازيكي از علماي ديگر سفارش آورده بود، آنها را هم بازي داده بود آمد گفت ، من ديدم خيلي اين مسلمان است ، خوب ما كه اين قدر مسلمان نيستيم . من به او سوظن پيدا كردم ،من هيچ جوابش را ندادم . فقط گفت ما مي خواهيم قيام مسلحانه بكنيم ، گفتم نمي توانيد،خودتان را به كشتن ندهيد ولو ديگر جوابي به او ندادم . اينها از آن وقت نقشه مي كشيدندبراي اين كار، حالا هم هستند در ميدان ، نرفته اند. حالا آن جهاتي كه رفته است البته كاري نمي توانند بكنند، اما اين شيطنتها را مي توانند بكنند كه بيايند بروند در قم پيش آقايي ،بروند در فرض كنيد كه اصفهان پيش آقايي ، بروند در شيراز پيش آقايي ، يك كاري بكنند كه صدا در بيايد. حالا از اول كي از همه ضعيفتر است براي اين كار؟ به روحانيت حمله كنيم ، نه . به مجلس ، نه به دولت بايد حمله كنيم ، حالا به دولت . مجلس را وادارمي كنند به دولت - عرض مي كنم - روحانيون را وادار مي كنند به دولت ، بازار را وادارمي كنند به دولت ، همه جا به دولت . خوب دولت از بين رفت ، فردا مي آيند سراغ شماهافردا مي روند سراغ رئيس جمهور و - نمي دانم - مجلس . همه اينها مسائل ، مسئله دولت نيست . مسئله ، مسئله اسلام است . من اين را براي خاطر اينكه ، آقايان توجه بكنند و براي خاطر اينكه ، تكليفي را ادا كرده باشم عرض كردم . و اميدوارم كه خداوند به همه ما توفيق بدهد كه همه مان با هم در رفع اين گرفتاريها بكوشيم . خوب ، اگر آمدند شكايت كردند،برويم سراغ رفعش . نرويم سراغ اينكه دولت را تضعيف كنيم يا برويم مجلس تضعيف بكنيم يا برويم اشخاص را چه بكنيم . اين مسئله اي است كه من عرض كردم و من اميدوارم كه موثر واقع بشود در اين آقايان .
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- شيخ فضل الله نوري ، از علماي مبرز در صدر مشروطه كه به سال 1327 ه . ق . در ميدان بهارستان به دار آويخته شد. وي تا آخر طرفدار مشروطه مشروعه بود. 2- اشاره است به شيخ ابراهيم زنجاني ، قاضي محكمه شيخ فضل الله نوري .
3- آقاي سيد ابوالقاسم كاشاني . وي از رجال برجسته ديني - سياسي ايران در دو دهه 20 و 30 بود و همچنين درانقلاب مردمي 1920 ميلادي عراق نقش مهمي داشت . 4- سوره هود، آيه 112: "آنچنانكه مامور شده اي استقامت كن - همراه با - آنانكه با تو رجوع كرده اند. "
5- "سوره هود مرا پير كرد. " علم اليقين ، ج 2، ص 971. 6- آقاي سيد محمود طالقاني ، از روحانيون مبارز و نخستين امام جمعه تهران در بعد از انقلاب . وي در شهريور1359 شمسي به رحمت ايزدي پيوست .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 183,939,236