عنوان : ضرورت تدوين قانون اساسي - انتخاب رئيس جمهور
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 17 تير 1358
تاریخ قمری : 13 شعبان 1399
جلد : 9
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
تلاش همگاني در حل مشكلات اساسي كشور
يك مسائل اساسي داريم كه بايد فكر آن مسائل اساسي باشيم . در يك همچوموقعي كه اين مسائل اساسي مطرح هست ، طرح مسائل ديگر اشتباه است . من كراراگفته ام كه اگر چنانچه يك زلزله اي بيايد و يك خانه هايي را خراب كند و يك مردمي زير آوار باشند، هيچ شما به خودتان اجازه مي دهيد كه بنشينيد راجع به مسائل طب صحبت كنيد، يا مسائل رياضي ، يا مسائل ديگر مطالعه كنيد؟ يا همه بايد هجوم بياوريد واين زلزله زده ها را بيرون بياوريد؟ ما الان يك مملكتي داريم كه يك خرابي هايي دارداساسي ، و يك مسائلي ما الان داريم كه اين مسائل ، اساس مملكت ماست . مسائل اساسي را ما الان بايد طرح كنيم و همه با هم دنبال اين مسائل اساسي باشيم ، بعد كه اين مسائل اساسي را درست كرديم و اساس مملكتمان را مستقر كرديم ، آن وقت شما برويد سراغ طب سنتي ؛ آنها هم بروند سراغ طب وارداتي . امروز روزي نيست كه شما صرف كنيدهمه قوايتان را در اينكه آيا طب اسلامي ، به اصطلاح شما، يا طب سنتي ابوعلي (1) ورازي (2) بايد عمل بشود، يا طب هاي ديگر، اين الان نبايد مطرح بشود. الان شما در يك وضعي واقع هستيد كه بين وجود و عدم كشورتان ، بين وجود و عدم مذهب و اسلامتانواقع شده ايد، سر دو راهي الان واقع شده ايد. گمان نكنيد كه حالا كه رژيم سابق را عقب زديد ديگر مسائل تمام است . الان شما ملاحظه مي كنيد كه در اين مملكت ريشه هايي ازهمان رژيم سابق هست كه مشغول فعاليت اند. يك اشخاصي از خارج آمده اند، بااسمهاي مختلف ، آنها هم مشغول فعاليت اند. مي خواهند نگذارند كه اين مملكت رژيمش مستقر بشود. سابق با رفراندم مخالفت مي كردند، بعد با طرح قانون اساسي مخالفت مي كنند، بعد هم هر قضيه اي را كه پيش بياوريد. يك قشري هستند كه از عمال خارجي ها هستند و مخالفت مي كنند، در يك روزي كه راجع به اساس مذهب ، راجع به اساس كشور، ما مواجه با مخالفين هستيم ، همه ما بايد توجه به همين معنا بكنيم . چه طورآن روز كه مي خواستيد اين رژيم را خارج كنيد هيچ طرح نمي كرديد مسائل خودتان را،گرفتاريهاي خودتان را با اينكه آن وقت هم گرفتاري داشتيد، لكن مي ديديد كه الان وقت طرح اين نيست ، الان هم همان طور است . الان وقت طرح اينكه دانشگاه وضعش چه طور است ، طب سنتي يا طب جديد وضعش چه جور است ؟ يا ساير چيزهايي كه مااحتياج داريم و همه خرابيهايي كه الان گذاشتند و رفتند، الان وقت طرح اينها نيست ،اينها يك وقتي دارد. الان ما يك دولت متزلزل انتقالي داريم ، استقرار پيدا نكرده است الان رژيم ما، استقرار پيدا نكرده حكومت ما. ما قانون اساسي مي خواهيم كه اساس يك مملكتي بر قانونش هست ، بعد از آن ، رئيس جمهور مي خواهيم كه الان نيست ، بعد ازآن ، مجلس شوراي ملي مي خواهيم كه با راي مردم تحقق پيدا كند. بعد كه مجلس تحقق پيدا كرد و رئيس جمهوري تحقق پيدا كرد و دولتي تحقق پيدا كرد، يك دولت مستقري ،و دست اينها و طمع اينها از اين مملكت بريد، آن وقت ، وقت اين است كه من مشكلاتي كه دارم بگويم ، شما مشكلاتي كه داريد، آقايان هم مشكلاتي كه دارند. نه اينكه مانمي دانيم كه مشكلات زياد است .
رهايي از سلطه فرهنگي غرب
و نه اينكه ما نمي دانيم كه علومي كه در شرق بود، دسيسه ها اسباب اين شد كه عقب بزنند آنها را، و به جاي او علوم غرب را بياورند - دانشهايي كه در شرق بود و اروپا ازآن تقليد مي كرد، دستهايي آمد و آنها را عقب زد و محتوا را از ما گرفت ، الان وضع ماوضعي شده است كه خيال مي كنيم كه هرچه هست ، در غرب است و ما هيچ چيز نداريم .محتواي خودمان را گرفتند. يعني مغزهاي ما را شستشو كردند؛ جايش يك مغز ديگري گذاشتند كه از همان غرب ارتزاق مي كند. و اين يك مطلب مهمي است كه بايد بتدريج اين مملكت از زير آن بار بيرون برود. يكي هم از مسائل ، همان مسئله طب قديم است .آنها همه اين دردهايي كه الان هست با همين دواهاي علفي معالجه مي كردند ومعالجه شان يك معالجات اساسي بود و اروپا از طب بوعلي تا همين آخر استفاده مي كردند. كتاب (3) بوعلي تا همين آخر، شايد حالا هم مورد نظر آنها باشد، بروزش نمي دهند. من نه اين است كه ندانم اينها را، مي دانم اشكالات زياد است ، لكن همه چيزاين طور است ، همه مسائل اين طور است كه به ما اين طور فهماندند كه خودتان هيچ چيزنيستيد، و همه چيز آنها هستند و اينها مي خواستند همچو ما را از صحنه انسانيت بيرون بكنند، بگويند ما اصلا هيچ چيز نداريم . الان هم شما مي بينيد كه ما طبيب داريم ، معالج داريم ، لكن تا يك كسي يك مرضي پيدا مي كند، مي رود به انگلستان ، مي رود به امريكا،همين جا مي تواند معالجه كنند؛ لكن اينها مي روند به آنجا، بعد از مدتي كه ديدند آنجاهم معالجه شان نكرده اند، گاهي هم معالجه كردند. اين از باب اين است كه ما را جوري الان بار آوردند كه خيال مي كنيم كه غير از آنجا چيزي نيست در كار، و حال آنكه نه ،هست . اينجا هم هست در كار در هر صورت ، ما همه اشكالات را مي دانيم ؛ لكن وقت دارد اينها. الان شما بايد تمام همتان را صرف اين معنا بكنيد كه اين مراحلي كه ما داريم ،و دارند با آن مخالفت مي كنند، اين مراحل را ما طي بكنيم .
تشكيل مجلس خبرگان
الان ما احتياج داريم كه قانون اساسيمان را بررسي بكنند و تصويب بكنند يك عده آدم مطلع ، خبير، مجلس خبرگان پيدا بشود. بايد همه افكار را متوجه اين بكنيد كه يكاشخاص صحيحي ، يك اشخاص مسلماني ، يك اشخاص متعهد به اسلام ، يك اشخاص معتقد به اينكه اين مكتب است كه مي تواند ما را مستقل قرار بدهد، يك همچواشخاصي را تعيين بكنيد. تا بروند به مجلس و ان شاءالله قانون اساسي را آنها چه بكنند وبعد هم رفراندم گذاشته بشود و اين مرحله را ما طي بكنيم . در همين مرحله اي كه ماهستيم الان ما مخالف داريم . الان همين حرفهايي كه شما مي زنيد من احتمال مي دهم كه يك كسي بيخ گوشتان [گفته ] خودتان هم متوجه نيستيد. گفتيد كه ببين طب ما از بين رفته ؛بياييد برويم آنجا طرحش بكنيم ، وقت طرح نيست الان ، الان وقت اين نيست كه مابنشينيم بگوييم طب ما چه جور است ؛ دانشگاه ما چه جور است . همه اينها اشكال دارد.دادگستري ما چه جور است . همه اينها بايد متحول بشود، اما موقعش وقتي است كه مايك حكومت صحيح پيدا بكنيم ؛ ما بتوانيم در دنيا بگوييم كه اين مملكت ما، اين رژيم ما، اين قانون ما، اين رئيس جمهور ما، اين مجلس ما، كه مردم ، كه دنيا ما را بپذيرد به اينكه ما يك رژيم تام العياري هستيم . بعد از اينكه اين طور شد، آن وقت بياييم سراغ اين خرده ريزهايي كه چه شده است . چه عقب افتادگيهايي داريم ، چه گرفتاريهايي براي مااين رژيم منحوس سابق درست كرده است ؛ همه چيزها را به هم ريختند و رفتند.
ان شاءالله خداوند همه تان را تاييد بكند و به وظيفه فعلي تان توجه پيدا كنيد. و شماي دانشگاهي و آن طب سنتي و ديگران ، همه اين خواهرهاي محترم ، و شما برادرها و همه ايران ، همه با هم الان بايد توجه به همين مسيري داشته باشيم كه نهضتمان در راه هست .اين نهضت را بايد همه زنده نگه داريد تا اين مسائل بگذرد. اگر يك سستي بكنيد وبرويد سراغ كارهاي ديگر، آن بگويد من خانه ندارم و آن بگويد طب من چه طور است و آن بگويد دانشگاه من چه طور، در بين راه ، ما مي ترسيم كه يك وقتي يك حايلي پيدابشود، يك مانعي پيدا بشود، و همه اين حرفهاي شما بشود ديگر هيچ ! و تمام بشود و تاآخر ديگر باز ما زير بار همان مسائل باشيم . خدا همه تان را ان شاءالله حفظ كند.
پانویس :
1- شيخ الرئيس حسين بن عبدالله بن سينا، فيلسوف و پزشك معروف ايراني .
2- محمدبن زكريا رازي ، طبيب و شيميدان بزرگ ايراني ، صاحب كتاب معروف "الحاوي " در طب ، وي كاشف الكل نيز بوده است . 3- كتاب "قانون " در طب ، تاليف ابوعلي سينا.
بزرگتر کوچکتر