عنوان : رسالت ، جايگاه و نقش صدا و سيما
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 16 مرداد 1361
تاریخ قمری : 17 شوال 1402
جلد : 16
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
تزايد تبليغات سوء دشمنان به موازات پيشرفت ما
من اول بايد تشكر كنم از شما برادرها كه در اين محل بسيار حساس خدمت مي كنيد وتقدير كنم از شما كه ان شاءالله ، بعدها هم به همين خدمت به طور شايسته انجام وظيفه كنيد.
شما خودتان مي دانيد كه اين مركز، مركز بسيار حساس و مهمي است كه اگر يك فيلم ،يك صحبت در محل آنجا بشود و براي جمهوري اسلامي مناسب نباشد، فورا در همه جا پخش مي شود. امروز اين رسانه ها طوري هست كه همه كس به آن گوش مي كند و درخارج هم منعكس تا يك حدودي مي شود. و مسئله بسيار حساس است . و شما مي دانيدكه دشمنهاي اسلام چون منافع شخصي خودشان را خيال [مي ]كنند كه از بين رفته است -و از بين رفته - واقعا همه با اين دستگاه و همه دستگاههاي دولتي و دستگاههاي اسلامي مخالفند. و ما بايد كوشش كنيم كه در مقابل اينهمه تبليغاتي كه هر روز دارد مي شود، آن هم تبليغات بسيار بد، كه اگر يك نفر عاقل درست نگاه كند مي فهمد كه اين تبليغات چه جور تبليغاتي هستند و دروغ بودنش را ما كه در اين محيط هستيم مي دانيم ، لكن خوب ،ممكن است در جاهايي اشخاصي ، افرادي باشند، بي اطلاع باشند و گمان كنند كه واقعايك همچو مسائلي مي گذرد. شما مي دانيد كه الان مسائلي كه به جمهوري اسلامي نسبت مي دهند از قبيل اينكه كودكها را مي كشند، زنهاي آبستن را مي كشند، اشخاصي [را] كه فلج هستند و ناقص الخلقه هستند، اينها [را] جلو مي فرستند كه راه را باز كنند برايشان ، ازاين قبيل هر روز هست . من با اينكه كم نگاه مي كنم ، اين چيزهايي كه مي آورند،نوشته هايي كه مي آورند، لكن آن حساسهايش را كه نگاه مي كنم مي بينم كه هر روز اين مسائل هي دارد زيادتر مي شود، يعني هر قدمي كه ما جلو مي گذاريم تبليغات زيادترمي شود. البته در بين همين تبليغاتي هم كه مي شود، گاهي از آنها يك مسائلي سر مي زندكه به نفع ماست . و ما روي هم رفته ، بايد حساب اين را بكنيم كه ما بايد خدمتگزار اسلام باشيم .
ما بايد براي خدا كار بكنيم . كسي كه براي خدا كار مي كند، در هيچ جهت ، شكست نمي خورد. بر فرض اينكه بريزند و يكي از قدرتهاي بزرگ - مثلا، فرض كنيد - بريزند وهمه ايران را از بين ببرند، ما باز شكست نخورده ايم . در تاريخ محفوظ است اين فداكاري همه ملت ما و هر كس بخواهد جلوي اين را بگيرد، ديگر نمي تواند. تاريخ ثبت كرده است اين امور را.
دقت در اسلامي بودن صدا و سيما
و البته ما بايد خيلي به فكر اين باشيم كه اين دستگاهي كه مهمترين دستگاه شايد باشددر تبليغات ما، اين دستگاه از حيث سيما و از حيث صدا هر دو اسلامي باشد؛ يعني ،كوشش بشود در اينكه هر قدمي كه بر مي داريد، يك قدمي باشد براي اسلام برداريد تااينكه كارتان عبادت باشد. از اول كه اين جمهوري پيروز شد، من به اشخاصي كه متكفل اين امور بودند و در راس اين قضيه واقع شده بودند، هي اين مطلب را سفارش مي دادم ، لكن بعضي از آنها كه بعدها معلوم شد كه مردم غيرصحيحي هستند، (1) هي عذرمي آوردند كه ما مشغوليم و داريم درست مي كنيم و نمي شود و چه و كذا. لكن حالابحمدالله ، مي بينيم كه دارد مي شود. و اميدواريم كه به كوشش اين آقاي محترم ، آقاي رفسنجاني (2)، برادر آن آقاي رفسنجاني ، ان شاءالله ، اين مسائل درست بشود و اين دو تابرادر ان شاءالله ، خدمت خودشان را به اسلام و ايران بكنند؛ ايشان در تبليغات و ايشان هم در همه چيزها.
و البته فيلمها، بايد كساني كه فيلمسازند، بايد معلوم بشود كه اينها چه كاره اند، چه جوربوده اند؛ وضع روحي شان ، وضع زندگيشان ، وضع معاشرتهايشان قبلا چه جور بوده است ؛ آيا تحول حاصل شده برايش ؛ تحول روحي يا اينكه باز همان ته مانده هاي سفره شاه هست در قلبهاشان . آن كسي كه مي خواهد فيلم درست كند، گاهي وقتها فيلم را،خوب ، بسياريها متوجه نمي شوند چي است ، لكن محتوايش روي هم رفته انسان يك وقت مي بيند كه يا طرف چپ است يا طرف راست است يا رو به فساد است . اين بايدخيلي دقت بشود؛ يعني ، ما همه موظفيم به اينكه كاري انجام بدهيم كه موافق با مقصدجمهوري اسلامي ، كه همان مقاصد اسلامي است ، باشد. و هيچ خوفي از اين نداشته باشيم كه ما اگر - فرض كنيد - فلان فيلم را درست كنيم ، به ما مي گويند كه اينها چه هستند.ما بالاخره در اين دنيا الان معرفي شده ايم به يك ملت ارتجاعي و يك ملتي كه تقريبايك هيولايي از جمهوري اسلامي دارند درست مي كنند كه كساني كه در اينجا نيستندخيال مي كنند كه الان ، الان در تهران يك دسته اي ريخته اند، دارند بچه كوچكها رامي كشند و زنها را چه مي كنند. اين چيزها هست . البته نمي شود يك انقلاب اين طوري واقع بشود و اين مسائل نباشد. شما ساير انقلابات را هم كه ملاحظه مي كنيد، مي بينيد كه مسائلي هست .
آدمكشي و چپاولگري با اسم "اسلام راستين "
آن وقت اين انقلاب ، يك خصوصيتي دارد و آن اينكه "انقلاب اسلامي " است وهمه جناحها - الا كمي - با اين جهت اسلامي اش مخالفند، حتي اشخاصي كه در ايران بودند و آن گروههايي كه بودند و اينها، حتي اينها هم از اسم "اسلام " مي ترسند و اگر اسم "اسلام " را ببرند، اسلام را به يك جور ديگري در پيش خودشان تعبير مي كنند، "اسلام راستين " اسمش را مي گذارند، كه ايران اسلام ندارد، ما بايد بياييم اسلام راستين را چهبكنيم ! آن وقت در ضمن اينكه اسلام راستين را مي خواهند چه بكنند، اين آدمكشي ها واين بساط را، همه را آنها راه مي اندازند به اسم "اسلام راستين ".
ورود در جنگ براي اداي تكليف
از اول من گفته ام كه ما به شرط اينكه پيروز بشويم در ميدان نيامده ايم . ما براي اداي يك وظيفه اسلامي ، وجداني ، ملي وارد شده ايم در اين ميدان و همه ملت ايران كه واردشده اند در اين ميدان و الان بحمدالله ، همه وارد هستند، توجه دارند و فهميده اند كه اين گروههاي مخالف ، يا اين قدرتهاي مخالف چه دردي دارند. ما مي دانيم كه آنها دردشان به اين چيزها دوا نمي شود و ديگر هم مايوس ان شاءالله ، بايد بشوند. و ما ان شاءالله ،اميدواريم كه در همه ابعاد اين جمهوري ، پيروز باشيم و جنگمان هم ان شاءالله ، زودترتمام بشود. و شما و همه مي دانند كه ما اهل جنگ نيستيم كه بخواهيم برويم يك كشوري را بگيريم يا كشورگشايي بكنيم . ما دنبال اين هستيم كه دنيا در صلح و آرامش باشد.اسلام از اول داراي يك همچو مقصدي بوده و خصوصا در بين مومنين ، در بين مسلمين ،اخوت را سفارش فرموده است ، بلكه ايجاد - تشريع - فرموده است .
و ما بايد با همه برادر باشيم ؛ با همه ، همه مسلمين برادر باشيم و در مقابل كفار بايستيم ،نه اينكه ما در مقابل مسلمين بايستيم . خوب ، ما ناچاريم الان ، دفاع داريم مي كنيم . ماتاكنون يك قدم براي جنگ برنداشته ايم ؛ اينها همه دفاع است . الان هم كه ما واردشده ايم در خاك عراق ، براي دفاع است ، نه براي چيز ديگر. بيايند آنها كارها را انجام بدهند، ما فورا بر مي گرديم . بيايند آنها چيزهايي را كه بايد انجام بدهند، انجام بدهند، مافورا بر مي گرديم . ما نه بصره را مي خواهيم [و نه ديگر شهرها را. ] بصره برادر ماست ، مامي خواهيم كه چه بكنيم ؟ و ما هميشه احتراز داريم از اينكه در بصره يك وقتي خوني بريزد و در ساير شهرهاي بغداد [هم ]؛ براي اينكه ما مي دانيم كه آنها با صدام از اول بدبودند. ملت عراق از حالا بد نيست ، از اول با اين حزب بد بود؛ براي اينكه ملت عراق ، اشخاصي كه علاقه مند بودند به آنها، آنها را اينها از بين بردند؛ مثل آقاي حكيم (3) كه مردم علاقه مند بودند، مرجعشان بود، آنطور با ايشان عمل كردند، ايشان را در خانه تقريبا حبس كردند و ريختند در منزل ايشان در بغداد - كه رفته بودند براي معالجه -ريختند در منزل ، ايشان را تفتيش كردند؛ در منزل يك مرجعي . و مردم متوجه به اين مسائل هستند كه اينها از اول با اسلام بد بودند، از اول با مسلمين بد بودند.
شعار اسلام خواهي و صلح دوستي صدام
حالا كه صدام ديگر از بين رفته است ، حالا هي شعار اسلام مي دهد و شعارصلح دوستي ، و مي گويد: ما هم دفاع كرديم . حالا ايشان از ما ياد گرفته است كه مامي گوييم : ما دفاع [مي كنيم . ]ما واقعيت را مي گوييم . او هم مي گويد: ما از اول مي خواستيم دفاع كنيم از عراق . خوب ، كي به شما حمله كرده بود كه مي خواستيد دفاع كنيد؟ و [مي گويد: ]ما پيروز شديم از باب اينكه نگذاشتيم كه - مثلا - اينها بريزند همه عراق را بگيرند! خوب ، حالا ايشان پيروز باشند، اما با پيروزي كنار بروند؛ همان طوري كه با پيروزي عقب نشستند، با پيروزي هم بروند سراغ يك كار ديگري . بروند پاريس باآن ديگران كه هستند؛ با آنها بنشينند و ايشان هم يك دولت عراقي تشكيل بدهند. حالاكه ما از همه قسم داريم ؛ ما از شاه گرفته ، شاه قانوني (4)! تا نخست وزير قانوني (5)! تارئيس جمهور قانوني (6)! تا همه چيز قانوني ، ما الان در خارج داريم ، خوب ، ايشان (7) هم بروند آنجا قانونا همه چيز را درست كنند؛ اين مانعي نيست .
هميشه توجه داشته باشيد كه كارهايتان در محضر خداست
در هر صورت ، همه اينها با ما مخالف اند و ما بايد [با] توجه به اسلام ، توجه به خدايتبارك و تعالي ، اتكال به خداي تبارك و تعالي ، فراموش نكردن خداي تبارك و تعالي مشغول كار باشيم . و شمايي كه ، برادراني كه در يك همچو مركز مهمي واقع شده ايد،هميشه توجه داشته باشيد كه كارهايتان در محضر خداست . همه كارها، چشمهايي كه به هم مي خورد در محضر خداست ، زبانهايي كه گفتگو مي كند در محضر خداست . ودستهايي كه عمل مي كند در محضر خداست ، و فردا ما جواب بايد بدهيم . اگر ما جواب را براي آن طرف تهيه كرديم ، هيچ باكي از هيچ چيز نداريم ، لكن اگر - خداي نخواسته -نتوانستيم جواب درست كنيم براي آن طرف ، بايد متاسف باشيم و توبه كنيم .
من از خداي تبارك و تعالي سلامت و سعادت شما را مي خواهم و از زحمتهاي شماتشكر مي كنم . و اميدوارم كه بيشتر زحمت بكشيد، بيشتر براي اسلام كار بكنيد. مايي كه از خدا هستيم ، براي خدا بايد صرف كنيم وقت خودمان را، براي خدا بايد قواي خودمان را صرف كنيم . ان شاءالله ، همه موفق و مويد باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- اشاره به صادق قطب زاده ، سرپرست پيشين سازمان صدا و سيما.
2- آقاي محمد هاشمي ، رئيس سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران . 3- مرحوم آقاي سيد محسن حكيم ، از مراجع بزرگ تقليد، در گذشته به سال 1389 ه . ق . در نجف اشرف .
4- رضا پهلوي ، فرزند بزرگ محمدرضا، خود را، در آوارگي "شاه قانوني ايران " ناميده است .
5- شاپور بختيار، كه خود را نخست وزير قانوني ايران مي دانست !
6- اشاره به ابوالحسن بني صدر، كه پس از عزل و فرار به خارج ، همچنان خود را رئيس جمهور قانوني ! مي نامد؛ ومسعود رجوي ، سردسته منافقين ، كه خود را "رئيس جمهوري دمكراتيك ايران " مي داند!
7- صدام حسين ، رئيس جمهور عراق .
بزرگتر کوچکتر