عنوان : انگيزه انقلابها
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 21 بهمن 1365
تاریخ قمری : 11 جمادي الثاني 1407
مکان : تهران ، جماران
مناسبت : سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي
جلد : 20
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
انگيزه انقلابهاي دنيا
من مقدم ميهمانان عزيزي كه از بلاد مختلف تشريف آوردند در اين كشور مظلوم ،مباركباد عرض مي كنم و از خداوند تعالي مسئلت مي كنم كه همه آنها و همه ملتهاي مستضعف جهان را در مقابل مستكبران پيروز فرمايد.
مسائل ما زياد است ، بعضي از مسائل را عرض مي كنم و اميدوارم كه آقايان كه دراطراف تشريف مي برند توجه به اين مسائل را به اهل ملت خودشان و به اشخاصي كه متعهد هستند، آنها را تذكر بدهند. صورت اعمال هميشه شبيه به هم است ، ظاهر عمل ازيك فاجر فاسد ظاهر بشود يا كافر ظاهر بشود و از يك مومن موحد يا از يك ولي خدا،ظاهر يكي است . شمشيري كه ابن ملجم مي كشد و بهترين خلق الله را شهيد مي كند باشمشيري كه بهترين خلق الله مي كشد و عدوالله را اعدام مي كند در صورت يكي است ؛شمشير است و قدرت عمل است و كشتن آن طرف يا شهيد كردن آن طرف . اما آنچه كه ممتاز مي كند اين دو عمل را از هم و همه اعمال صادره از بشر به واسطه او ممتاز مي شود،آن عبارت از غايات اعمال است ، انگيزه هاي اعمال است . اين شمشير براي چه كشيده شد و براي چه زده شد؟ اين ندا براي چي بلند شد و براي چي ختم شد؟ اگر شمشير براي خدا بلند بشود و براي خدا به پايين بيايد، اين انگيزه ، انگيزه الهي است ، ارزشمند است ؛ اگر براي شيطان باشد، اين ابليسي است و ارزشمند نيست . اين در همه اعمال مردم است ؛در همه اعمال خصوصي انسان در اعمال اجتماعي ، سياسي ، انقلابي است .
انقلابات در دنيا زياد واقع شده است و يك حكومت رفته است ، حكومت ديگرآمده است ، يك رژيم رفته ، رژيم ديگر آمده است ، ولي انقلاباتي كه آمده است بايدديد انگيزه انقلاب چه بوده است و براي چه چيز انقلاب واقع شده و ثمره اين انقلاب چي هست و چه بوده . انقلاب فرانسه ، شوروي ، ساير انقلاباتي كه در عالم واقع شده است ، يك انقلاباتي بوده است و يك رژيمها تغيير كردند به رژيمي ديگر، حكومت تغيير كرده به حكومت ديگر، اما انگيزه انگيزه مادي بوده است ، انگيزه دنيايي بوده است .آن وقتي كه روسيه قيام مي كند و رژيم سابق را از بين مي برد، انگيزه اش اين بوده است كه اين دنيا دست من باشد نه دست او. الان هم كه همه رژيمهاي دنيا در سر كار هستند، اينهااعمالشان اميال دنيايي است . ياكلون كما تاكل الانعام ؛ (1) مثل همان حيواناتي كه با هم جنگ مي كنند و يكي ديگري را از بين مي برد، انگيزه يك انگيزه طبيعي است ، يك انگيزه دنيايي است . اين دنيا را او مي خواهد براي خودش حفظ كند، آن هم مي خواهدبراي خودش . قدرت را او براي خودش مي خواهد، آن هم براي خودش مي خواهد. اماانگيزه انبيا در انقلاباتشان ، در قيامشان دنيا نبوده است ، اگر دنيا را اصلاح كردند تبع بوده است ، انگيزه الهي بوده است ، براي خدا بوده و براي معارف الهي و براي بسط عدالت الهي در جامعه . آن انگيزه است كه اين انقلابات را از هم جدا مي كند.
حاكميت اسلام انگيزه اصلي در انقلاب ايران
ما اين انقلابي كه كرديم و ملت ما كرد، اين را به حسب آن طوري كه از اول نداي اوبلند شد و الان هم اين ندا بلند است ، اين انقلاب براي اسلام بوده است نه براي كشور، نه براي ملت ، نه براي به دست آوردن يك حكومت ؛ براي اينكه اسلام را از شر ابرقدرتها وجنايتكارهاي خارجي و از شر سليقه هاي كج داخلي و داخل اسلامي نجات بدهد. اينانگيزه ، انگيزه اي است كه اگر در جوانهاي ما ملاحظه بفرماييد، در عموم ملت ملاحظه بفرماييد، البته استثناء دارد، در همه جا استثناء هست ، در زمان رسول الله هم استثناء بود،هميشه اين استثناها هست ، اما وقتي كه وجهه عمومي مردم را در اين حركتهايي كه دارند،در اين شور و شوقي كه دارند و رو به مرگ مي روند با شور و شوق ، از هر كدام بپرسيد كه تو چرا داري مي روي به جبهه ، مي گويد: براي خدا، براي اسلام ، براي خدا، براي امرخداست . اما اگر فرض كنيد كه از يك سرباز روسي بپرسند كه تو براي جبهه مي روي چه بكني ؟ او مي گويد: مي خواهم اين كشور را به دست بياورم ، مي خواهم قدرت خودم راتوسعه بدهم .
در عالم هميشه همين طور است . ما بايد فكر اين معنا باشيم كه ما تلخيها و شيرينيهاداشتيم . اما تلخيهايي كه داشتيم براي اين است كه ، ما معارفمان ناقص است . شما ملاحظه كنيد كه بهترين خلق الله در عصر خودش ، حضرت سيدالشهدا - سلام الله عليه - و بهترين جوانان بني هاشم و اصحاب او شهيد شدند و از اين دنيا رفتند با شهادت ، لكن وقتي كه در آن مجلس پليد يزيد صحبت مي شود، حضرت زينب - سلام الله عليها - قسم مي خوردكه ما راينا الا جميلا؛ (2) رفتن يك انسان كامل ، شهادت يك انسان كامل در نظر اولياي خداجميل است ، نه براي اينكه جنگ كرده و كشته شده ، براي اينكه جنگ براي خدا بوده است ، قيام براي خدا بوده است . اگر اين معنا را تزريق كنند اين ميهمانهاي ما، اين ميهمانهاي عزيز ما در مملكتهايي كه مي روند به مردم بگويند كه جوانهاي ايران با انگيزه دارند خودشان را به جبهه مي رسانند و به شهادت ، و شهادت را فوز عظيم مي دانند. اين شهادت فوز عظيم دانستن نه از باب اينكه كشته شدن است ، خوب ، كشته شدن ، طرف ماهم كشته مي شود، از باب اين است كه اين انگيزه براي اسلام است . وقتي انگيزه براي اسلام شد، ديگر لذت دارد نه غم ، منتها ما چون ناقص هستيم و نرسيديم به آن مقامي كه بايد برسيم ، از اين جهت تلخي داريم . ما البته تلخيها داشتيم به حسب اين وضع روحي ايكه داريم . از ما اشخاص بزرگ شهيد شده است به دست اشخاص پليد، و خانوارها،خانواده ها، اطفال اينها الان دارند كشته مي شوند و اين براي ما سخت است ، براي مادشوار است ، لكن وقتي انگيزه را ملاحظه كنيم و غايات اعمال را ملاحظه كنيم و اگربفهميم اين مقاصدي كه انبيا داشتند و آن كارهايي كه انبيا كردند و آن كارهايي كه درصدر اسلام واقع شده است چه جور بوده است ، براي ما سهل مي شود؛ يعني ، خوف ازبين مي رود، تلخي مبدل به لذت مي شود، ناگواري مبدل به گوارايي مي شود. و هرچه طرف اين انگيزه پيش برويم و اين مطلب روحي را بر خودمان تزريق كنيم و با مجاهدت پيش برويم ، اين اسباب اين مي شود كه هيچ تلخي ، ما در دنيا نبينيم مگر آن چيزي كه مخالف اسلام است . آني كه مخالف اسلام است براي ما تلخ باشد و آن چيزي كه براي اسلام است براي ما شيرين باشد.
تلاش براي الهي نمودن انگيزه ها
شما مي بينيد با اينكه هر روز تقريبا ايران زده مي شود و عده كثيري از بچه ها، ازكودكها، از زنهاي پير، از مردهاي پير، از مردم عادي ، خانه به رويشان خراب مي شود،مع ذلك از همان زير آوارها كه در مي آيند، حرفشان اين است كه ما بايد تا پيروزي جنگ كنيم . اين يك انگيزه اي است كه در اين جوانهاي ما پيدا شده است و اميد است كه در ما هم پيدا بشود. من واقعا وقتي كه بعضي از جوانها را مي بينم ، بعضي از اين صحبتهاي جوانها را مي شنوم ، بعضي از اين شاديهاي آنها را مي بينم در جبهه ها، مي بينم كه جايي كه الان آتش است و هر روز آتشبازي است ، اينها با سرافرازي و با عظمت روح و با شادي دارند پيش مي روند، من متحير مي شوم و از اين حسرت مي برم كه ما نرسيديم به يك همچو مقامي . سعي كنيد كه انگيزه ها، انگيزه هاي الهي باشد. سعي كنيد كه به مردم خودتان هر جا هستند، به كشورهاي خودتان هر جا هستند تزريق كنيد كه انگيزه هايشان الهي باشد؛ براي كشورگيري نباشد، براي سلطه نباشد، براي دنيا نباشد. گمان نكنند كه دنيايك چيزي است كه باقي مي ماند، چند روز مي ماند دست اين و از بين مي رود. آن چيزيكه باقي مي ماند آني است كه لله تعالي است . ما عندكم ينفد و ما عندالله باق ، (3) ما عندالله آن چيزهايي است كه انسان براي خدا مي كند، آنها باقي هست و آن چيزي كه پيش خود ماهست از دنيا و از جهاتي كه نفسانيت ما دارد، اينها از بين مي رود.
بنابراين ، شما مطالعه كنيد در حال اين كشور، در حال اين ملت و بگوييد اين ملت را واين كشور را براي كشورهاي خودتان ، شايد ان شاءالله ، همين انگيزه ها پيدا بشود و ازسلطه هاي خارجي كم بشود. و ما اميدواريم كه جوانان ما در اين اوقات همان طوري كه از اول بودند و با شادي به طرف جنگ مي رفتند و به طرف رساندن اسلام به پيروزي وخارج كردن اسلام از شر ابرقدرتهاي خارجي و سليقه هاي كج داخلي اي كه در داخل كشورهاي اسلامي هست ، اينها براي شر اينها و از بين بردن اينها پيروز بشوند و برسند به جايي كه حكومت اسلامي توسعه پيدا كند در همه جا و عدل اسلامي در همه جا توسعه پيدا بكند. و عدل اسلامي اين است كه همه حكومتهايي كه در دنيا هستند، روي موازين اسلامي حكومت بكنند و ما اميدواريم كه اين امر بتدريج مهيا بشود براي آن وقتي كه آن عدل بزرگ اسلامي در روي زمين توسعه پيدا مي كند و حكومتها حكومت عدل مي شوند.
و من از خداي تبارك و تعالي براي پيروزي اسلام و براي كساني كه به اسلام خدمت مي كنند و كساني كه دنباله اسلام هستند، رحمت و مغفرت طلب مي كنم و از خداي تبارك و تعالي براي كساني كه در راه اسلام شهيد شدند، يا معلول شدند، يا اسير شدند،براي آنها سلامت و خروج از سلطه قدرتها دعا مي كنم و اميدوارم كه همه شما و همه آنهاسلامت باشند و دنيا و آخرت شما ان شاءالله اصلاح بشود.
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- مي خورند بدان گونه كه چهارپايان مي خورند. 2- "ما جز زيبايي چيزي نديديم ". 3- سوره نحل ، آيه 96: " آنچه پيش شماست نابود مي شود و آنچه كه پيش خداست ، ماندگار است ".
بزرگتر کوچکتر