صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - توطئه و تبليغات قدرتهاي بزرگ بر ضد اسلام و راههاي مقابله با آن - 4 دي 1358

عنوان : توطئه و تبليغات قدرتهاي بزرگ بر ضد اسلام و راههاي مقابله با آن
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 4 دي 1358
تاریخ قمری : 5 صفر 1400
جلد : 11

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
راه رويارويي با جهانخواران
ما امروز مواجهيم با چند مطلب كه تذكرش لازم است : يكي كه همه مي دانيد مواجه باقدرتهاي بزرگ كه در خارج و داخل مشغول تبليغات هستند بر ضد اسلام و توطئه هايي دارند. يكي هم خرابيهايي كه در داخل كشور است و اشخاصي دامن مي زنند به اين خرابيها و اغفال مي كنند جوانهاي ما را از هر طرف .
ما امروز اگر بخواهيم با اين قدرت بزرگ مواجه باشيم و در اين ميدان شكست نخوريم احتياج به چند امر داريم : يكي اينكه ما اقتصاد خودمان را طوري كنيم كه خودكفا باشيم كه اولش قضيه زراعت است . مزرعه ها، كشتزارها با فعاليت همه جانبه قشرهاي مختلف كشت بشوند. مع الاسف دستجاتي هستند كه يا ندانسته ، و به واسطه تحريك بعض عناصر ضد انقلاب ، يا شايد بعضيشان هم دانسته - از باب اينكه از همان جمعيت هستند - نمي گذارند كه كشت آنطوري كه بايد صورت بگيرد، صورت بگيرد. بااسمهاي مختلف در اطراف ايران - هر جا برويد اين مسائل هست كه - در كشتزارهامي روند و به اسم اينكه ما مي خواهيم كمك كنيم به مستمندان و كمك كنيم به مردم ، مانع مي شوند از اينكه يك كشت صحيحي بشود، و اين يك خطري است براي كشور ما.
خودكفايي اقتصادي ، مهم ترين مسئوليت ملي
شما مي دانيد كه اگر يك مملكتي در اقتصاد، خصوصا اين رشته اقتصاد كه نان مردم هست در اين احتياج به خارج پيدا بكند، و يك احتياج مبرمي كه نتواند خودش اداره كندخودش را، و بايد ديگران او را اداره كنند، اين وابستگي اقتصادي ، آن هم در اين رشته ،موجب اين مي شود كه ملت ايران ، مملكت ايران ، تسليم بشود به ديگران . اگر امريكاموفق بشود در اين مطلبي كه الان پيش آورده است كه همه قدرتها را دور خودش جمع كند و حصر اقتصادي بكند نسبت به ايران ، ان شاءالله موفق نمي شود. لكن ما بايد طرف احتياط را بگيريم . اگر خداي نخواسته ، موفق بشود و ايران را در حصر اقتصادي از جهات مختلفه قرار بدهد كه يك جهتش هم همين قضيه خواربارهايي است كه ما احتياج به آن داريم ، خوب ، ما قاعدتا نمي توانيم ديگر مقاومت كنيم ، و اين يك ضربه اي است كه به نهضت ما مي خورد كه ضربه به اسلام است . پس تكليف همه ماها هست كه هر كس به هرمقداري كه قدرت دارد در اين امر كوشش كند.
در امر زراعت ، در امر دامداري ، هم دولت بايد كمك كند و هم مردم بايد به هم كمك كنند و هم كار بكنند مردم . مردم بايد مشغول كار بشوند. يك مملكتي است كه احتياج به نيروي كار دارد اگر اين نيرو به خدمت ديگري كشيده بشود - به كارهاي ديگركشيده بشود - اين موجب اين مي شود كه نتوانند اين حاجتي كه ملت دارد برآورده كنند.پس در راس همه چيزها اين است كه يك كشوري راجع به ارزاقش محتاج نباشد به خارج . راجع به گوشتش و راجع به نانش و راجع به اينطور چيزهايش محتاج نباشد. و اين لازم است كه دامداريها رواج پيدا كنند و همين طور كشاورزي به طور وسيع درست بشود. ديروز بود ظاهرا كه برادرهاي قمي ما كه آمده بودند اينجا. آنها مي گفتند كه قم امسال خودكفاست براي اينكه فعاليت شده است ، خود مردم ، و جهات مختلفه شده است كه زمينهاي زيادي زير كشت رفته است . و روي اين زمينه كه آن زمينهايي كه زيركشت رفته است و فعاليتهاي ديگري كه ساير كشاورزها كردند، اگر بشود و ان شاءالله درست عمل بشود قم احتياج به خارج ندارد. من خيلي از اين جهت خوشحال شدم واظهار تشكر كردم نسبت به آنها. و خداوند ان شاءالله حفظ كند آنها را. اين مطلب همه جابايد بشود. مطلب در همه جاي ايران بايد بشود. يعني هر منطقه اي بايد كوشش كند كه براي منطقه خودش خودكفا باشد. خودكفايي وظيفه شرعي و ملي
خوزستان آب فراوان و زمين فراوان دارد. هم آب فراوان دارد، هم زمين فراوان . اين چنانچه كمك بشود، هم از طرف دولت كمك بشود، و هم ملت ، دست به دست هم بدهند و هم مردم دست به دست هم بدهند و آنجا را كمك كنند و كشت كنند و ديمي ،آبي ، ايران هم ديمش خوب مي شود، هم آبش ، شايد ديمش بهتر هم باشد و بيشتر هم ،ديم [بيشتر محصول مي دهد] يعني اگر آبي يك تخم هشت تخم درصد متداول باشدشايد آن بيست تخم باشد. در هر صورت اين يك تكليفي است الان براي ما، نه قضيه يك مسئله عادي است .
الان مملكت ما در يك امر، در يك وضع غيرعادي دارد زندگي مي كند. وضع عادي نيست كه انسان بگويد كه خوب ، ما نمي خواهيم حالا اين منفعت [را] داشته باشيم . يك وضع غيرعادي است كه نمي توانيم بگوييم كه نمي خواهيم . معني نمي خواهيم اين است كه ما وابسته به خارج باشيم . وابستگي به خارج اين است كه همه چيزمان را دوباره دراختيار آنها بگذاريم . بنابراين ، اين يك تكليف شرعي است . نه يك امر عادي باشد كه مااز زراعت امسال دلمان نمي خواهد زياد نفع ببريم . نه ، اين مسئله اينطور نيست ، دلخواه نيست . در اين وضع غيرعادي كه ما به آن ابتلا داريم ، اين يك تكليف هم ملي است وهم شرعي . يعني اگر ما بتوانيم يك كاري بكنيم و نكنيم ، پيش خداي تبارك و تعالي مسئول هستيم . اين يك باب است كه باب كشاورزي و دامداري و چيزهايي كه مربوط به ارزاق مملكت است ، يك مملكتي كه مي تواند و مي توانست در دامداري جوري باشدكه حتي به خارج هم شايد مي توانست بدهد، حالا بايد گوشتش را از يك جايي بياورندو گندمش را از يك جايي بياورند و تخم مرغش را از يك جايي بياورند و هر چيزش رااز يك جايي . براي ما عيب است اين مطلب كه ما همه چيزمان به دست غير باشد وچشممان به اين باشد كه كي نان ما را بدهد، كي گوشت ما را بدهد. بنابراين بايد همت كنند. همه قشرها همت كنند و اين حاجت ، ارزاقي را كه ما احتياج به آن داريم و ملت مامحتاج است ، اين را برآورند، و ان شاءالله خودكفا بشوند. توطئه تضعيف نمودن ارتش
يك جهت ديگر اين است كه يك اشخاصي كه مي خواهند اوضاع ايران آرامش نباشد در آن ، اينها در بين ارتشيها، ژاندارمريها و شهربانيها رفتند و مي گويند كه ما اين مراتب سلسله را نبايد قبول كنيم . يك كلمه غلطي را توي مغز اينها فرو كردند كه جامعه توحيدي . نمي دانند هم جامعه توحيدي اصلا معنايش چيست . اگر يك معناي صحيحي هم داشته باشد، اينها نمي دانند. اينها خيال كردند كه جامعه توحيدي معنايش اين است كه اصلا ارتشي تو كار نباشد. همه شان يا سرباز باشند يا همه شان سپهبد باشند. اين معنايش اين است كه ما ارتش نداشته باشيم . اين چيزي كه قدرت كشور ما بايد باشد و بازوي تواناي كشور باشد كه ارتش است ، و همين طور ژاندارمري و ساير قواي انتظامي . اين چپگراهايي كه به اسلام خودشان را بستند، الان گرفتاري ما به اين اشخاصي هست كه بااسم اسلام دارند مقاصد ديگران را ترويج مي كنند. يكيش همين است كه مي روند درسربازخانه ها و در بين ارتش ، و بعضيشان هم شايد از همان ريشه هاي سابق باشد كه دانسته مي خواهند نگذارند كه ارتش قوت بگيرد. قدرت ارتش را مي خواهند از دست بگيرند و فلج كنند ارتش را. مي گويند كه نه ، بايد شماها افسر باشيد و نه ما هم درجه دار، وبايد يك مسئله توحيدي پيش بيايد. مسئله توحيدي معنايش اين است همه مان سپهبدباشيم يا همه مان سرباز، هيچ كس از هيچ كس اطاعت نكند.
معني جامعه توحيدي
اين جز اين است كه اصل ارتش را به هم بزند؟ يعني ارتش ما نمي خواهيم ؟ اين معنايش اين است كه اصلا ايران ارتش نمي خواهد. ايران ژاندارمري هم نمي خواهد.ايران شهرباني هم نمي خواهد. ايران دولت هم نمي خواهد. اصلا جامعه توحيدي . اينهااصلا نمي فهمند، اگر يك جامعه ، توحيدي باشد معنايش چيست . جامعه توحيدي معنايش اين است كه در عين حالي كه - فرض كنيد - سرلشكر هست و ديگران بايد ازسرلشكر اطاعت بكنند و در عين حالي كه سپهبد - فرض كنيد اگر باشد - هست و در عينحالي كه حكومت هست ، همه اينها يك فكر داشته باشند. جامعه توحيدي معنايش اين است كه همه اينها به خدا فكر كنند؛ توجه به خدا داشته باشند نه هرج و مرج باشد. جامعه توحيدي اصل قابل وجود به آن معنا كه مي گويند نيست . جامعه توحيدي به آن معنا كه مي گويند خوب ، همه رعيت باشند، ما ديگر نساج نمي خواهيم ، ما ديگر فرض كنيد كه آن كسي كه آهنگر نمي خواهيم ، اين توحيدي نمي شود. يكي زحمتش زياد است . يكي زحمتش كم است . جامعه توحيدي در حيوانات هم كم است . در بعضي حيوانات يا اكثرحيوانات جامعه توحيدي است . يعني اينكه ديگر در حيوانات يك بالا و پايين نيست ، الادر بعضي شان . در مثل موريانه . آنها هم تمدن دارند و مي گويند تمدنشان هم اسبق است از انسان . يا در مثلا زنبور، زنبور نحل - يعني زنبور عسل - آنها هم بالا و پايين دارند. اگر بناباشد كه به آن معنا كه شما مي گوييد جامعه توحيدي ، معنايش اين است كه تفاوت مابين افراد نباشد. شما در غير حيواناتي كه آن هم حيواناتي كه تمدن ندارند، در غير حيوانات ،در كجاي عالم پيدا مي كنيد كه تفاوت نباشد، يعني همه ما يا مهندس باشيم يا هيچ درس نخوانيم . همه كشور ما يا همه شان بايد مهندس باشند. خوب ، همه مهندس ، ما كشاورزنمي خواهيم ؟ همه كشاورز، ما كارگر نمي خواهيم ؟ همه كارگر، ما كارفرما نمي خواهيم ؟اصلا قابل ذكر است اين ؟
توطئه به نام جامعه توحيدي
يك كلمه جامعه توحيدي به گوششان خورده است ، معنايش را نفهميدند. يا آنهايي كه در كار هستند و در كمين هستند كه مي خواهند اين كشور را به هم بزنند، و مي خواهندباز ما را تحت سيطره امريكا و امثال امريكا قرار بدهند. آنها افتاده اند توي اينها. جامعه توحيدي ! از آنها بپرسيد جامعه توحيدي مقصودتان چيست ؟ مقصود اين است كه مادرجه دار و افسر و سرباز نمي خواهيم ! همه مان سرباز، اطاعت نمي خواهيم . وقتي كه يك كسي فرمان بدهد هيچ كس نبايد از او اطاعت كند. يا همه فرمان بده فرمانبر نداشته باشيم .يا همه فرمانبر، فرمانده نداشته باشيم . اين كشور مي شود؟ اين مملكت مي شود؟ اينخيانت به ارتش نيست ؟ اين خيانت به اسلام نيست ؟ اينها را به گوششان خواندند و يك شوراهايي درست كردند غلطي و به گوش اينها خواندند. مي آيند در آنجا، درجه هاي خودشان را مي كنند مي دهند به افسر. مي گويند تو درجه بده . اين جز اين است كه يك مملكتي را به فساد بكشد. ما در اين مملكت يك كاسب نمي خواهيم ؟ تاجرنمي خواهيم ؟ فرش فروش نمي خواهيم ؟ يك مملكت ما همه اش بايد يكسان ، و به قول آنها جامعه توحيدي كه آنها مي فهمند، جامعه توحيدي باشد كه همه يك جور باشند.محصل ديگر نمي خواهيم براي اينكه اگر محصل رفت تحصيل كرد، خوب فرق مي كندبا ديگران . توحيدي نيست كه اين ، يكي بالاتر، يكي پايين تر. آن كسي كه با فكرش مثلايك كار بزرگي انجام مي دهد، اين با آن رعيتي كه با عملش يك جريب زمين را درست مي كند، اينها در يك جامعه هاي عالم يك جور هستند اينها؟ در جامعه هاي دنيا، آن كسي كه طياره را درست مي كند با آن كسي كه چاه مي كند براي آب ، اينها يك جورند دردنيا؟ جامعه توحيدي نيست اين كه . آن يك كار ديگر مي كند، اين يك كار ديگر مي كند.آن يك جور ديگر زندگي مي كند، اين يك جور ديگر.
جامعه توحيدي يا هرج و مرج
اينها چي مي گويند؟ كجاي دنيا جامعه توحيدي هست كه اينجا باشد؟ در شوروي ديگر روسا و مرئوسين نيستند؟ كرملين حكم نمي كند براي همه كشور خودش .سردارهاي آنجا حكم نمي كنند. صاحب منصبهاي آنها، همه اينها از زير بارشان درمي روند، درجه هاشان مي كنند كه جامعه توحيدي نيست . چين هم كه همين طور است .كجاي دنيا هست كه سرباز همه باشند؛ هيچ صاحب منصب نداشته باشند. يا همه صاحب منصب به يك درجه باشند. اين چه غلطي است كه در فكر اينها رفته . خيانت است اين به اسلام . خيانت است اين به كشور. خيانت است اين به ارتش . ارتش بايد باشدبا همان قدرتي كه بايد باشد. البته همه به يك فكر بايد باشند. جامعه توحيدي اين است .تمام ملت ايران بايد يك فكر كنند و آن اين است كه خودشان را از زير بار اجنبي نجاتبدهند، و خودشان اداره كنند ملت خودشان را، مملكت خودشان را. جامعه توحيدي آن بود كه در اين نهضتي كه پيروز شديد شما، آن بود كه در اين نهضت پيروز شديد. يعني همه آمدند با هم به طور وحدت كلمه ، وحدت فكر. نه معناي جامعه توحيدي اين است كه هرج و مرج بشود. و نه دولتي باشد و نه ملتي باشد، و نه مديري باشد و نه اداره اي باشدو نه مهندسي باشد، نه چيزي . اين يك مسئله اي است كه اصلا خطرناك است براي مملكت ما.
لزوم هوشياري در برابر خطر امريكا
اين جوانهايي كه در بين ارتش هستند، توجه داشته باشند. اين يك خطري دارد براي كشور شما پيش مي آورد. اين كار به دست ديگران دارد واقع مي شود، و شماها گول مي خوريد. قبل از اينكه شروع بشود به يك تصفيه اي و من آنطور قاطع كه مي توانم عمل كنم ، عمل كنم ، خودتان اصلاح كنيد خودتان را، والا ما اينها را تصفيه خواهيم كرد.آنهايي كه رفتند و كندند [درجه ] خودشان - آنطور كه براي ما نقل كردند - و به آنها هم گفتند شما هم بكنيد، ديگر سربازي و نمي دانم [بالا و پايين ] نيست ، اين بزرگتر خيانتي است كه به مملكت ما داريد مي كنيد. قبل از اينكه ما دخالت در امر بكنيم خودتان اصلاح بكنيد.
اين هم يكي از گرفتاريهايي است كه ما داريم كه مواجه با آن هستيم . از آن طرف باامريكا ما مواجهيم . از اين طرف با اين جوانهايي كه دارند كمك به امريكا مي كنند.نمي فهمند اينها كه اگر امريكا يك روزي بنايش بر اين شد كه بيايد اينجا شلوغي بكند، ماارتش لازم داريم ، ژاندارمري لازم داريم ، جوانهاي پاسدار لازم داريم ، خودمان هم بايد برويم ، نمي فهمند اين معنا را. گول خوردند از اشخاص . اين اشخاص اين توطئه رابراي شما مي كنند و مي آيند به شما مي گويند و شما را به خيال خودشان مي خواهند كه جامعه توحيدي برايتان درست كنند، اينها را معرفي كنيد تا طرد بشوند. خودتان طردشان كنيد. خود اين جوانهايي كه در آنجا هستند طردشان كنند. اين مسير برخلاف اسلاماست . برخلاف ملت ايران است . برخلاف كشور است . برخلاف مصالح مسلمين است .يك همچو كار غلط را نكنند. هم قواي لشكري و هم - عرض مي كنم - ارتش و هم ژاندارمري و هم پاسداران نبايد هرج و مرج باشد. پاسدار: من پاسدارم ، انقلابي است ،هر كاري دلم مي خواهد بكنم ، اين معنايش اين است كه يك انسجام نباشد در يك مملكت .
لزوم انسجام و هماهنگي ميان نيروهاي نظامي
وقتي هرج و مرج در يك مملكت باشد، زندگي تباه مي شود. اگر فردا به شما هجوم كردند، نمي توانيد جواب بدهيد. اگر يك دشمني به شما رو آورد، نمي توانيد جواب بدهيد. خوب ، مي بينيد الان هم در داخل ، هم در خارج ، ريختند به جان هم و يك قوه اي نيست كه جلو اينها را بگيرد. براي چي ؟ براي اينكه انسجام در بين خودتان نيست . بين خود قواي انتظاميه اصلا نيست . پاسدارها براي خودشان علي حده ، يك زندگي دارند،هر كدام براي هر جا، براي خودش و همين طور ديگران . اينها بايد فكر بكنيد خودتان اولا فكر بكنيد. اين پاسدارهايي كه من از آنها خيلي هم تشكر مي كنم ، كه مملكت ما راپاسدارها حفظ كردند. لكن حالا بين آنها هم افتادند اشخاصي كه نمي گذارند اينهامنسجم بشوند. اينها انسجام مي خواهد. اين قوا بايد هماهنگ بشوند. اگر يك قواي مملكت هماهنگ نشوند نمي توانند كار انجام بدهند. همه جا بايد هماهنگ بشوند. هرجا مي روي ؟ مي بيني كه پاسدار مي رود توي پادگان ژاندارمري ، تو پادگان ارتش ،تهديدش مي كند، چه مي كند، اهانت مي كند، به ما نوشتند مي آيند اهانت مي كنند. آخرچه وضعي است اين معنا؟ آخر شما مسلمانيد. شما ملي هستيد. شما براي خدا كارمي كنيد. براي كشورتان كار مي كنيد. خوب ، بايد همه تان با هم هماهنگ باشيد تا كار رابتوانيد انجام بدهيد. اين هم يكي از گرفتاريهايي است كه الان مملكت ما مبتلا به آن هست ؛ و مبتلاي به يك دسته دوست ؛ دوستي كه توجه ندارد، نادان . اشخاصي كه متعهدند، اشخاصي كه مي خواهند كار بكنند، لكن يك دسته خدانشناس اينها راتحريكشان مي كنند. جوانها هم با اذهان صاف خيال مي كنند اين كه اين حرف را مي زننددرست مي گويند. شما ريشه اين مسائل را پيدا كنيد كه كي دارد مي گويد. اين هم يك چيزي هست . گرفتاريهاي ديگر هم هست .
اتكال به قدرت الهي
لكن مع ذلك ما از باب اينكه متكي به يك قدرت بزرگي هستيم [ان شاءالله پيروزيم ]ما خودمان هيچيم هيچ ، ابدا. اگر يكيتان خيال بكنيد كه خودتان هم يك چيزي هستيد،بدانيد خطا كرديد. خودمان هيچيم . اين صداها هم كه مي كنند، خميني كذا، اينها هم بيخود است ، بيهوده است . خميني هيچكاره است . كار دست يك قدرت بزرگي است كه او انجام داد؛ آن است كه كار دستش است . آن است كه مي تواند يك جمعيت بي سلاح را بر يك قدرت بزرگ موفق كند و پيروز كند. تا خودتان را، [دائما] مي بينيد كه من كذا وشما كذا، يك بشري را مي بينيد و چه مي كنيد، اين فايده ندارد. ما برادر هستيم . همه با هم بايد توجه كنيم به خداي تبارك و تعالي ، و با اتكال به خداي تبارك و تعالي ، ان شاءالله پيروز مي شويم .
بيداري نسل جوان
و من اميدوارم كه اين جوانهاي ما در هر جا كه هستند؛ در ارتش هستند، درژاندارمري هستند، در شهرباني هستند، در سپاه پاسداران هستند، در كميته ها هستند، دردادگاهها هستند، در بازارها هستند، در خيابانها هستند، در كشاورزي هستند، دردامداري هستند، در كارخانه ها هستند، همه اينها به خودشان بيايند، ببينند كه ما مواجه بايك قدرتي هستيم كه اگر با هم نباشيم و به خدا توجه نداشته باشيم ، ما يك لقمه آنهاهستيم . بايد به خدا توجه كنيم و همبستگي با هم داشته باشيم . يك مملكتي با هم جوش بخورد تا نتواند آسيب به او برسد. اگر ما فرد فرد باشيم ، گروه گروه باشيم ، همه مان آسيب مي بينيم . براي اينكه همه ضعيفيم . اما چنانچه انسجام پيدا بكنيم ، همه گروهها پشتيبان هم باشند، يك نظر باشند، جامعه توحيدي به اين معنا پيدا بشود كه همه پشتيبان هم و همه باوحدت كلمه و با وحدت نظر، بدون اينكه يكي بگويد نه ، يكي بگويد آري ، اگر اينطوربشويم ان شاءالله پيروز هستيم .
و من از خداي تبارك مي خواهم كه اين مملكت ايران كه مملكت اسلامي است ؛مملكتي است كه خداي تبارك و تعالي به آن نظر دارد، رسول اكرم نظر دارد، ائمه هدي نظر دارند، اين مملكت را از شر اشرار، چه اشرار خارج و چه اشرار داخل ، نجات بدهد.خداوند شماها را، جوانهاي ما را كه خدمت مي كنند براي مملكت خودشان و مشغول هستند، در هر نقطه اي خدمت مي كنند به كشور، چه در زراعتش ، چه در صناعتش ، چه در ارتشش ، چه در ساير قواي انتظامي ، چه پاسدارها، خداوند همه آنها را قدرت بدهد،همه آنها را سالم و موفق كند. ان شاءالله موفق باشيد و با قدرت پيش برويد كه پيش مي رويد.
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,563,978