صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - ابعاد شخصيت حضرت امير "ع " - صبح 23 مرداد 1366

عنوان : ابعاد شخصيت حضرت امير "ع "
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 23 مرداد 1366
تاریخ قمری : 18 ذي الحجه 1407
مناسبت : عيد سعيد غدير خم
جلد : 20

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
من قبل از اين كه وارد صحبت بشوم ، لازم است كه از اين جهاد سازندگي تشكر كنم .از من دعا مي آيد و من دعا مي كنم ؛ دعا به شما كه عمرتان را صرف براي اسلام و مسلمين مي كنيد. و شما هم از هيچ كس پاداش نخواهيد، الا از خدا. و هيچ كس هم نمي تواند به شما پاداش بدهد - پاداشي كه حق شماست - مگر، خداي تبارك و تعالي . من از خداي تبارك و تعالي ، در اين روز سعيد، خواستارم كه تمام كساني كه خدمتگزار هستند به اين جمهوري اسلامي و تمام كساني كه جانشان را صرف مي كنند، مالشان را صرف مي كنند،پشتيباني مي كنند از اينها، خداوند آنها را به سعادت كامل برساند.
رجوع از وحدت به كثرت ، رمز ناله هاي معصومين
من تبريك اين عيد مبارك را به همه مسلمين جهان ، مستضعفين جهان و خصوصاايران مظلوم ، عرض مي كنم . من واقعا نمي دانم راجع به حضرت امير از كجا شروع كنم ؛مسئله بغرنجي است ؛ مسئله اي نيست كه انسان بتواند بفهمد اين همه ناله هايي كه ايشان مي زده است ، سر در چاه مي كرده ناله مي كرده ، هر جا مي رسيده ناله مي كرده ، اين دعاهايي كه از ايشان وارد شده است كه در آن ، آن همه ناله است ، اينها چي است . آياحضرت امير - سلام الله عليه - براي خاطر اينكه توجه به اين دنيا دارد و از مرتبه وحدت بهسوي كثرت آمده است ، اين قدر فرياد مي زند؟ آيا توجه به كثرت موجب اين همه فريادايشان است ؟ آيا در آن ناله هاي شب و در آن چاهها، كه ايشان ناله مي زده است و در آن مواردي كه ايشان با خداي تبارك و تعالي مناجات مي كرده است ، راجع به اين معنا بوده است ؟ راجع به اين بوده است كه خدايا، مرا از جوار خودت برگرداندي به عالم كثرت ؛ وهمان حرفي كه رسول اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - فرمودند؛ از ايشان نقل شده است كه يغان علي قلبي و اني لاستغفر الله في كل يوم سبعين مره . (1) اين "يغان علي قلبي "، يعني همين طوري يك كدورت حاصل مي شده يا همين رجوع به كثرت كدورت بوده ؟
توجه به اين عالم طبيعت با اينكه در نظر آنها جلوه خداست ، مع ذلك ، از آن جلوه باطني و از آن مرتبه غير حضرت الوهيت ، آنها را واداشته است . از اين جهت ناله مي زدند. اين مسئله است كه ما نمي توانيم ادراكش را بكنيم . ما خيال مي كنيم كه اين حرفهايي كه فلاسفه مي گويند، اين حرفهايي كه عرفاي علمي مي گويند، اين حرفهايي كه حكما مي گويند، اينها نمونه اي از اين مسائل است ، نمونه اي از آن مسائلي است كه براي ولي اعظم ، ولي الله اعظم و براي اولياي بزرگ خدا حاصل شده است . اينها همه مسائل علمي است ؛ مسئله عرفان علمي ، فلسفه علمي و حكمت علمي . اينها علمي است ، غير آن معنايي است كه بايد باشد. يافتن ، مسئله ديگري است و غرق شدن در آن مسائل مسئله بالاتر و محو شدن در همه مسائل ، مرتبه بالاتر و صعق (2) [كه ] از برايشان حاصل مي شده است ، اين از بالاتر و رجوع از آنجا براي آنها مشكل بوده است ، دردناك بوده است . هيچ دردي بالاتر از اين نبوده است كه از آن مرتبه غيب ، از آنجايي كه لقاي خداست ، بدون اينكه كسي در كار باشد، بدون اينكه خودشان هم در كار باشند، از آنجا وقتي برگشت مي كنند به اين عالم ، خوب اين خيلي سخت است برايشان . اين مسئله در همه اولياي خدابوده است ، از حضرت آدم تا رسول خدا. و اين يك مطلبي است كه ماها نمي توانيمادراك كنيم . ما جز اينكه همين چيزهايي [را] كه مربوط به همين عالم است ، همه اش طبيعي است ، حتي عرفان هم طبيعي است [نمي توانيم درك كنيم . ] حتي حكمت هم طبيعي است و حتي فلسفه هم طبيعي است ؛ همه اينها يك امور طبيعي است . ما در همين حدود [درك مي كنيم . ] آني كه غايت آمال عارفين بوده همين بوده است ؛ عارفين علمي ، اين غير آني است كه آنها ادراك مي كردند. ما درباره او چه مي توانيم بگوييم ؟
البته وقتي رجوع به كثرت هم مي كردند، مصيبتهايي كه برشان و بر مسلمين واردمي شده است ، آن هم كمرشكن بوده . آنها همه مصايب را داشته اند؛ منتها مصايب معنويشان غلبه داشته است بر همه چيزها. رجوعشان از عالم صعق ، صحو، (3) از عالم محو(4) به عالم صحو، اين رجوع برايشان مشكل بوده است ، دردناك بوده . اما وقتي رجوع كردند، آنها چون مظهر رحمت خدا هستند، مي خواهند همه مردم سعادتمندباشند. وقتي مي بينند كه مردم اين طور هستند، مردم دارند دسته دسته به جهنم مي روند،دسته به دسته براي خودشان جهنم تهيه مي كنند، آنها از اين رنج مي برند، حتي . . . براي اينكه كفار هم به جهنم مي روند، آنها رنج ببرند. آنها رحمت هستند. يا وقتي ملاحظه مي كند كه حكومت عدل مي خواهد تشكيل بدهد، آن وقت براي حكومت عدل ، آن قدر رنج مي برد و آن قدر سيلي مي خورد! اين هم رنج دارد، نه از باب اينكه براي خودش ؛ براي اينكه مي خواهد مردم را به عدالت برساند و مردم زير بار نمي روند. اين چيزي است كه از صدر عالم تا آخر هست .
قيام انبيا براي ايجاد حكومت عدل
هر كس قيام كرد براي اقامه عدل ، سيلي خورد. ابراهيم خليل الله چون قيام كرد براي عدالت ، سيلي خورد و او را به آتش انداختند. از صدر عالم تا حالا تاوان اين چيزهايي كه براي عدالت ، براي حكومت عدل بوده است ، اين تاوان را پرداخته اند و بايد همبپردازند؛ هر وقت به يك نحو. ما فرض مي كنيم ايني كه گفته مي شود - گفته شده است غلط و بر خلاف واقع - كه بعض انبيا قيام براي اقامه عدل نكردند، همان موعظه كردند،همان صحبت كردند. ما فرض مي كنيم كه اين حرف "جنگ نكردند"، ما فرض مي كنيم صحيح باشد، اما شما ملاحظه كنيد مقدسترين چيزهايي كه براي كفار بوده است ، بتهابوده اند. اگر يك كسي تنهايي بدون اينكه وحشت بكند - خداي نخواسته - بيايد اينجا وبه خدا جسارت بكند، اين به جنگ مسلمين برنخاسته ؟ اگر به خدا سب كند، به رسول خدا سب كند، اين به جنگ مسلمين برنخاسته ؟ اين تنهايي قيام كرده بر ضد مسلمين . اگرابراهيم خليل الله ما فرض كنيم هيچ كاري نكرده جز اينكه عصايش را كشيده و بتها راشكسته - مقدسترين چيزي كه پيش بت پرستها بوده آن بوده - اين قيام بر ضد آنها نيست ؟اين قيام مسلحانه نيست ؟ اين بالاتر از قيام مسلحانه نيست ؟ چنانچه لشكرهايي مسلحانه به شما قيام كنند، عليه شما قيام كنند، ما بين او و ما بين آن كه مسلحانه قيام نكرده ، اما آمده علنا لعن مي كند به مقدسات شما، شما او را بدتر مي دانيد يا اين [را]؟ هيچ شك ندارد كه مسلم اين را بدتر مي داند، آنها هم همين طور بودند.
بنابراين ، اين حرف غلط كه حضرت عيسي - سلام الله عليه - همين موعظه كرده ونصيحت كرده يا حضرت موسي همان مقدار كارهاي مختصر را كرده [چيست ؟] حالابعضيشان كه خوب ، قيام كردند. ولي اين مسئله مسئله اي بوده است كه در تمام ايام ، درتمام دنيا، از صدر عالم تا حالا بوده و تا آخر هم خواهد بود كه هر كس قيام كرد براي اينكه عدالت ايجاد كند، حكومت عدل ايجاد كند، سيلي خورده . پس ما گله اي نداريم كه چون قيام كرديم براي اقامه عدل ، براي حكومت عدل ، براي حكومت اسلامي ، سيلي بخوريم . ما بايد زيادتر سيلي بخوريم . آن وقت يك نحو بوده ، حالا نحو ديگري بوده .اما در اينكه تاوان را بايد پس بدهيم ، مثل هم است . ابراهيم خليل الله تاوان را پس داد،موساي كليم الله داد و رسول خدا داد و اميرالمومنين آن همه شدت كشيد و ائمه ما آن قدر سختي كشيدند؛ براي اينكه آن ها همه در نظر داشتند كه حكومت عدل ايجاد كنند.اگر فقط حضرت ابراهيم مي آمد و دعا مي كرد و ذكر مي كرد، اين ديگر تو آتششنمي انداختند.
اگر حضرت رسول - سلام الله عليه - فقط آن وقت كه در مكه بود، فقط دعامي خواند، بيش از اين نبود. اما او با آن چيزهايي كه پيش آنها شريف بود، پيش آنهاعظمت داشت ، مبارزه مي كرد. از اين جهت ، باهاش مخالفت مي كردند. و اگر هر كس بنشيند همان دعا بكند، هيچ كس كاريش ندارد. اگر مسلمانها هم بنشينند دست دراز كنندطرف خدا، خدايا! رحمت كن كي را، لعنت كن كي را و چي را، هيچ كس كارشان ندارد.اما اين خلاف سيره انبياست ، خلاف شيوه انبياست . همه سيلي خوردند، ما هم داريم سيلي مي خوريم و اين سيلي اي است كه به اسلام مي خورد، به ما نيست . اين سيلي اي است كه از صدر عالم تا حالا به مقدسات انبيا خورده است ؛ به شخص نبوده . مسئله شخص نبوده ، مسئله مكتب بوده ؛ به مكتبشان سيلي زدند. و حالا چون عالم به هم متصل شده و ديگر يك جاي معيني نيست ، همه جا مثل همين حالا، الان شايد حرف من راخيلي جاها بشنوند، هر كه گوش كند. حالا اين طوري است كه عالم شده يك محله ، يك مسجد؛ يك همچو جايي . از اين جهت ، الان وقتي كه شما قيام كنيد و ببينند كه شما قيام كرديد بر ضد تمام مقدسات آنها - مقدسات آنها چي است ؟ دنياست . مي خواهد نفوذپيدا كند، نمي گذاريد. آن مقدساتش بوده ، شما بر ضد مقدسات آنها قيام كرده ايد.مي خواهد او جمع آوري مال بكند، شما به ضدش قيام كرده ايد؛ مال حرام را مي گوييدنبايد جمع كند - هر چه آنها مقدس مي دانند، چون مربوط به دنياست ، شما هم مكتبتان اقتضا كرده است كه مقابل آنها بايستيد؛ و بايد سيلي بخوريد، چاره اي نيست . بايد همه سيلي بخوريم . اين سيلي اي است كه اسلام دارد مي خورد.
و بحمدالله ، الان برق اين مسائل در همه جاي دنيا جلوه كرده است و هرچه مي خواهند داد و فرياد بزنند رسانه هاي گروهي و امريكا و هرجا بخواهند هر چه داد وفرياد بكنند و هر چه غلط كاري بكنند، فايده ندارد. همين كار خلافي كه در مكه كردند،اين كار الان در همه جاي دنيا موجش برآمده است ، لكن راديو اسرائيل البته با ما بايدمخالفت كند. نمي شود [مخالفت نكند؛ ] آن هم از همان سنخ است . حكومتهاي جابرهمه بايد با ما مخالفت كنند. تبليغات عالم ، رسانه هاي گروهي عالم ، همه بايد با ما ضديت بكنند. ما اگر اين كار را نكنند، خلاف مي دانيم ، خلاف ، بايد بگوييم خلاف كردند! من سابق يك وقتي مي گفتم كه اگر اينها بخواهند من را مفتضح كنند، تعريف كنند. اينكه بدگويي مي كنيد، بيشتر مردم توجه مي كنند؛ براي اينكه شما اگر دستتان را به دريا هم بزنيد نجس مي شود! شما اگر تعريف از من بكنيد، مردم همه مخالفت مي كنند. اما خداي تبارك و تعالي خواسته است كه اينها دشمني كنند تا اينكه مردم مجهز بشوند.
و من اميدوارم خداي تبارك و تعالي به همه ما توفيق بدهد كه ما در معارف اسلامي وارد بشويم . ما ادراك كنيم آن ادعيه اي كه ائمه خدا كردند، اينها چه مي گويند، با خداچي صحبت مي كنند؛ ببينيم چي است قصه شان . خدا ما را آشنا كند با آن مسائل . خداوندان شاءالله ، اسلام را خودش تقويت كند و وعده كرده است و وعده را انجاز كند.
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- "كدورتي بر قلب من حاصل مي شود و من در هر روز هفتاد بار استغفار مي كنم . " مستدرك الوسائل ، ج 5،ص 320، باب 22، ح 2.
2- بيهوشي . 3- بيداري .
4- فنا شدن .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,587,692