صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - مصيبتهاي كشور در دوران پهلوي - هشدار به كشورهاي منطقه در مورد حمايت ازصدام - صبح 18 بهمن 1362

عنوان : مصيبتهاي كشور در دوران پهلوي - هشدار به كشورهاي منطقه در مورد حمايت ازصدام
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 18 بهمن 1362
تاریخ قمری : 4 جمادي الاول 1404
مکان : تهران ، جماران
جلد : 18

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
مصائب پنجاه ساله سلطنت سياه پهلوي
متقابلا از آقاياني كه تشريف آورده اند و اظهار لطف كرده اند تشكر عرض مي كنم وسلامت و سعادت همه مسلمين دنيا و همه مستضعفين دنيا را از خداي تبارك و تعالي مسئلت مي كنم .
ما در طول پنجاه سال سلطنت سياه پهلوي مصيبتهايي ديديم ، ما ديديم و شمابعضيتان شنيديد. از اول كه رضاخان به ايران آمد با يك صورت رياكارانه وارد شد و بعدهم تسلط پيدا كرد بر اين ملت و شما اگر بخواهيد عمق جناياتي كه رضاخان به اين ملت كرد بخواهيد توجه كنيد محتاج به اين است كه يك كتاب بزرگي را بعضي ازدانشمندهاي ما بنويسند و عرضه كنند.
در يك جلسه و دو جلسه نمي شود كه ما كارهايي كه رضاخان با ما كرد بگوييم . باروحانيت آن كرد كه مغول با هيچ ملتي نكرده است ، با بانوانمان آن ظلمها را كرد كه شمانمي توانيد بشنويد، با دانشگاه ما آن طور عمل كردند كه آنجا را به عقب كشاندند، باارتش ما آن طور عمل كردند در اين طول پنجاه سال و بيشتر از پنجاه سال كه ارتش ما راوابسته به غير كردند، استقلال ما را از بين بردند. آزادي ما در اين مملكت هيچ يك نداشتيم . هيچ قشري از اقشار ملت ما آزاد نبود. روحانيون كه براي ارشاد مردم مي خواستند به منبر بروند، آنها را هم همين قدر هم ممنوع كردند. مجالس ارشادروحانيون را تعطيل كردند و فجايعي بجا آورد. زحمتهايي براي اين ملت بجا آورد، به كار گذاشت كه قابل بيان نيست . بعد از آنكه او را انگليسها آوردند و به ما مسلط كردند، وبعد از اينكه خود آنها او را بردند، محمدرضا را دولتهاي مجتمعشان آوردند به ما مسلطكردند. محمدرضا بدتر از پدرش عمل كرد با ما. تمام حيثيت اين ملت را محمدرضا به بادداد. حيثيت اسلامي ما را به باد داد. تمام جهاتي كه ما داشتيم ، شرافتي كه ما داشتيم اين به باد داد. اين دانشگاه ما را آن طور كرد كه هريك كه از دانشگاه بيرون آمدند دشمن بودندبا اين ملت و وابسته بودند به كشورهاي ديگري ، به غرب . اگر استثناء داشت استثناء بسيار كم داشت . و با كارهايي كه اين انجام داد از روي حيله بيشتر و عميقتر بود تا كارهايي كه رضاخان كرد. رضاخان همه را قلدري كرد و اين با حيله بازي و با سالوسي عمل كرد وهمه حيثيت ، حيثيات اين ملت ما را او به باد فنا داد. ذخاير تحت الارضي ما را به رايگان به ارباب هاي خودش خصوصا امريكا داد. جوانهاي ما را فاسد كرد، مراكز فحشا در اين كشور اين قدر زياد بود كه احصا نداشت . مراكز فساد اين قدر بود كه جوانهاي ما را به فساد كشاند. خود آنها عامل فروش هروئين و ترياك و مواد مخدره بودند، و تمام جوانهاي ما را به فساد كشاندند.
كاري كردند كه ملت ما به جان آمد. ملت ما توانش از بين رفت ، و خداي تبارك وتعالي بر اين ملت منت گذاشت و قيام كردند، نهضت كردند، انقلاب كردند و در مقابل همه قدرتهايي كه پشتيباني مي كردند از محمدرضا خصوصا امريكا، در مقابل همه ايستادملت . و با اينكه چيزي در دست نداشت جز ايمان ، محمدرضا را كنار زد و يك كشوري را كه در تحت سلطه امريكا بود از تحت سلطه او بيرون آورد.
ارتشي كه با مستشارهاي امريكا اداره مي شدند و هيچ ارتباطي با ملت نداشتند،برگرداندند به حال اول ؛ و آن مستشارها را بيرون كردند. لانه اي را كه به اسم سفارت دراينجا بود و محل جاسوسي بود و اسنادش الان در جلدهاي زيادي از كتب پخش شده است ، آنجا را بستند و خواستند يك ملتي باشند مستقل ، آزاد. نه وابسته به شرق باشند، نه وابسته به غرب . آزادي خواهي ملت و تبليغات دشمنان
الان جرم اين ملت اين است كه مي خواهد آزاد باشد، مي خواهد انسان باشد،مي خواهد سرنوشت خودش به دست خودش باشد. الان تمام كشورها به استثناي كمي ،بر ضد يك همچو كشوري كه ملتش قيام كرده است و مي خواهد آزاد باشد و مي خواهداحكام اسلام در اين كشور باشد، مذهبش در اين كشور باشد، تمام كشورها به استثناي كمي ، بر ضد او قيام كرده اند. تبليغات ، همه مي دانيد كه چه اندازه است . شما در داخل ايران هستيد و تبليغات خارجي را مي شنويد. تبليغات خارجي آن طور هست كه شايدشماها هر كدام وجدانتان بيدار باشد ناراحت بشويد. آنها مي گويند كه در خيابانها بچه هارا به توپ و تفنگ مي بندند. تبليغات [خارجي ] مي گويند كه مردم هيچ آزادي در ايران ندارند. تبليغات خارجي مي گويند هيچ انتخاب آزادي در ايران تحقق پيدا نكرده است .مي گويند كه اختناقي كه در ايران هست در هيچ جاي دنيا نيست . هرجا هر فسادي واقع مي شود به ايران نسبت مي دهند. هر جا مردمش به جان آمده اند و مثل ايران مي خواهندقيام كنند بر ضد آنها، آنها را به ايران نسبت مي دهند. و آنها مي خواهند ايران را از صفحه روزگار براندازند، مي خواهند جمهوري اسلامي را براندازند. نمي دانند كه با يك ملتي كه به تمام معنا قيام كرده است و خون خودش را دارد نثار مي كند نمي شود اين طور عمل كرد.
قدرتهاي بزرگ بايد طرز تفكرشان را عوض كنند. بايد بدانند كه دنيا عوض شده است . دنيا دنياي سابق نيست . دنياي سابق نيست كه يا انگلستان بايد بر همه دنيا حكومت كند يا اروپا يا امريكا و يا شوروي . دنيا امروز نمي پذيرد اين را. بايد آنها تعديل كنندكارهاي خودشان را. دنيا نمي پذيرد كه دو قدرت تمام دنيا را از بين ببرند. دنيا نمي پذيردكه يك اقليت تمام كشورها را ببلعد. بايد اينها در كارهاي خودشان يك تجديدنظربكنند.
تحميل جنگ به ايران
جرم ما اين بود كه مي خواستيم آزاد باشيم ، مي خواهيم خودمان زندگي خودمان رااداره كنيم و مي خواهيم كه در تحت قيمومت هيچ دولتي نباشيم . براي اين ، همه كارها رادارند انجام مي دهند. از آن طرف آن همه تبليغات ، از آن طرف اين جنگي را - كه الان ايشان گفتند كه جنگ را به پايان برسانيد - به ما تحميل كردند. هر يك از شما آقايان كه دراينجا آنوقتي كه اول جنگ بود شما بوديد اينجا، ديديد كه عراق حمله كرد به ايران ازهوا، از دريا، از زمين . و عراق گرفت مقدار زيادي از خوزستان را و عراق به واسطه تحريكاتي كه از طرف امريكا شد به او، اين عمل جنايتكار را انجام داد، و بعد هم كه ايران برخاست از جا و جوانهاي ما با قدرت ايمان او را از مملكت خودشان بيرون كردند،مگر يك مقدار كمي كه الان در دست آنها هست . الان هم قدرتها جمع شده اند كه اين رانگه دارند. مي خواهند اين غيرانساني كه با ملت خودش و با علماي ملت خودش و با ملت ما اين جنايات را كرده ، مي خواهند حفظش بكنند. آقا مي گويند كه صلح بكنيم . ما ازاول ، جنگ با هيچ كس نداشتيم ، لكن با صدام صلح نمي توانيم بكنيم .
صدام يك جاني است كه به هيچ يك از تعهداتي كه مي كند اعتبار نيست . او با دولت سابق با اينكه غيرقانوني بود، تعهد كرده بود و آن را به هم زد. (1) او هر روز عوض مي كندافكارش را، يك انساني نيست كه بشود با او صلح كرد. شما گمان مي كنيد كه اگر ما باصدام صلح كنيم به اين صلح ادامه مي دهد؟ يا خير، مي خواهد تجهيز كند خودش را وتقويت كند و دوباره حمله كند. اين آدمي است كه از اول تا حالا به شهرهاي بيچاره عرب نشين ، كردنشين ، فارس نشين با موشكها حمله كرده ، و مع الاسف موشك از شوروي است ، از امريكاست و از آن اسفناكتر اينكه دولتهاي منطقه بر او كمك مي كنند.
هشدار به كشورهاي منطقه
ما كرارا به دولتهاي منطقه گفته ايم كه آقا بياييد با هم دست بدهيم و خودمان را ازچنگال ابرقدرتها بيرون كنيم . مظلومها ديگر نمي توانند تحت ظلم ابرقدرتها باشند. الاندر امريكا هم خود ملت امريكا قبول ندارد اين كارهايي را كه دارد رئيسشان مي كند. الان مردم امريكا هم عاصي شده اند از دست اينها. دنيا اصلا به عصيان كشيده شده است . شمادنياي امروز را مثل سابق حساب نكنيد. دنيا نمي پذيرد از شما كه شما در قصرهاي خودتان بنشينيد و همه را زير بار اذيت قرار بدهيد و زير سلطه خودتان قرار بدهيد. بايدفكري بكنيد براي خودتان . و دولتهاي اسلامي بايد فكري براي خودشان بكنند. شمااشخاصي كه از طرف دولتهاي اسلامي در اين كشور هستيد به كشورهاي خودتان بگوييدكه يك فكري براي خودتان بكنيد. صدام رفتني است . صدام را ما هم كارش نداشته باشيم ، ملت خودش بيرون مي كند. او رفتني هست . فكر بعد از او را براي خودتان بكنيد.
ما صلح مي خواهيم . ما با همه مردم دنيا صلح مي خواهيم باشيم . ما مي خواهيم مسالمت با همه دنيا داشته باشيم . ما مي خواهيم در بين مردم دنيا زندگي بكنيم ، لكن آنهانمي گذارند ما را.
اگر صدام به ما حمله نكرده بود، ما كاري به عراق نداشتيم . عراق برادر ماست . امروزهم ملت عراق برادر ما هستند. با ملت عراق ما مخالفتي نداريم . اوست كه دارد ما رامي ترساند كه به شهرهاي شما [حمله مي كنيم ]. خوب ، شما ديديد همين دو روز كه او آن قدر قلدري كرد و گفت شهرهاي شما را چه مي كنيم و بنا بود ديروز بكند، نكرد. بنا بودامشب بكند، نكرد. معلوم نيست كه حالا كي بكند. البته تو دهني مي خورد. لكن بايد اين كشورهاي اسلامي به خود بيايند، توجه كنند به مطلب ، خيال نكنند كه صدام را نگه مي دارند و ما را از دست مي دهند براي آنها خوب است . آنها اسلام را نگه دارند. مااسلام را مي خواهيم . اسلام را نگه داريد تا از همه شرهاي شرق و غرب نجات پيدا بكنيد.من از خداي تبارك و تعالي مي خواهم كه تمام مظلومين دنيا را از دست ظالمها نجات بدهد. من از خداي تبارك و تعالي مي خواهم كه دولتهاي اسلامي را به خود بياورد.ملتهاي اسلامي را از تحت اين فشارها بيرون بياورد. مظلومين دنيا را از دست ظالم هانجات بدهد.
و من از شما آقايان مي خواهم كه شما به ممالك خودتان ، به دولت هاي خودتاناطلاع بدهيد كه ايران اين طور نيست كه اينها مي گويند. ايران اختناق ندارد. ما در قصرهاننشسته ايم و ديگران را تحت فشار قرار داده باشيم . ايران همين است كه مي بينيد. نخست وزيرش ، وزير خارجه اش ، رئيس جمهورش ، رئيس مجلسش ، همه يك مردم عادي هستند و با مردم رفيق اند. بايد با مردم آشنا شد. دولتها بايد با مردم آشنا بشوند. مردم رازير فشار قرار ندهند. دنيا قبول نمي كند ديگر اين را. يك روز يك انفجار حاصل مي شود كه همه از بين خواهيد رفت ، آن وقت اشخاص بيچاره اي هم كه اينها مظلوم هستند، آنها هم از بين خواهد رفت . و من از خدا مي خواهم كه به همه دنيا سلامت و به همه دنيا، به كساني كه مظلوم هستند قدرت و سلامت عنايت كند كه همه همزيستي داشته باشند. همزيستي مسالمت آميز با هم داشته باشند.
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- اشاره به قرارداد الجزاير كه بين ايران و عراق در رژيم شاه منعقد گرديد و منجر به ترك مخاصمه و حل اختلاف درمورد حدود مرزي دوكشور شد. صدام حسين در آغاز تجاوز نظامي خود به ايران اين قرارداد را پاره كرد و مفاد آن راكان لم يكن دانست .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,702,601