صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - انقلاب اسلامي و محاسبات جهاني - مقام معلم و رسالت آن - 7 ارديبهشت 1358

عنوان : انقلاب اسلامي و محاسبات جهاني - مقام معلم و رسالت آن
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 7 ارديبهشت 1358
تاریخ قمری : 29 جمادي الاول 1399
جلد : 7

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
انقلاب بزرگ
اين انقلاب بزرگ ملت ما، اين نهضت عظيم تاريخي اسلامي ايران ، تا به اينجا رسيده است ؛ تا سرنگوني رژيم فاسد، تا قطع ايادي اجانب ، تا به دست آوردن آزادي تا نايل شدن به استقلال آمده ايم . اينها كه بين ملت ما پخش مي كنند كه نهضت اسلامي چه كرد،تا اينجا كه نيمه راه است ، بايد بدانند كه كاري كرد كه در تاريخ سابقه نداشت . اين نهضت به آخر نرسيده است ؛ در اين نيمه راه ، يك كار عظيمي كرد كه تمام حسابهاي حسابگران را باطل كرد.
انقلاب اسلامي ، خط بطلان معادلات و محاسبات مادي
حسابگران ماديگرا در حسابشان نمي آمد كه يك ملتي با دست خالي بر قدرتهاي شيطاني ، با همه جهازهاي مدرن ، با همه سلاحهاي روز، كه هيچ در دست ملت نبود وهمه در دست مقابل ملت ، پيروزي حاصل بشود. محال مي نمود و محال مي دانستند كه اين قدرت شيطاني و سد عظيم ابليسي شكسته شود. حالا كه ديدند با قدرت الهي - كه برخلاف همه موازين ماديت است و خط بطلان بر مكتبهاي مادي كشيده ، حالا كه ديدندملتي كه هيچ نداشت بر قدرتهايي كه همه چيز داشت غلبه كرده است ، و اين بطلان ماديت هست ، به دست و پا افتاده اند، مي گويند چه شد؟! چه بيشتر از اين بايدبشود. امروز شما همه اينجا هستيد، با كمال آزادي هر چه مي خواهيد مي گوييد. اين چه نعمتي است كه به شما ارزاني شده است ، اين را كي داد غير از اسلام ؟ آنها كه مي گوينداسلام چه كرد مي دانند كه اسلام چه كرده است ؛ مي خواهند جلو نرود! آنها نه اينكه نمي دانند كه چه شده است ! مي دانند كه تمام حيله هاي آنها نقش بر آب شده است ؛مي دانند كه قدرتهاي بزرگ در هم شكست ؛ مي دانند كه اين سد عظيم شيطاني تا ابدشكسته شد لكن مي خواهند كه جلوتر نرود اين نهضت ؛ و لهذا مي گويند چه شد. چه مي خواهيد بشود؟!
ما فرض مي كنيم كه ديگر چيزي نخواهد شد، ما چه مي خواهيم بشود؟! ما دست شياطين را كوتاه كرديم ؛ ملت ما دست چپاولگران را از ملت خودش و از كشور خودش قطع كرد. چه بالاتر از اين ؟ زنجير اسارت را گسيخت ، امريكايي را بيرون ريخت ، سايراقشار را هم ، چه مي خواهيد بشود؟ چه شد يعني چه ؟!
گروهكها سد راه پيشرفت ايران و اسلام
ما مي خواهيم به خواست خدا پيش برويم . ما مي خواهيم اين نهضت را به جلو برانيم تا براي اين مملكت رفاه ، زندگي سعادتمند دنيايي و آخرتي تحقق پيدا بكند. اين شياطين نمي خواهند اين مسائل تحقق پيدا بكند.
اين شياطين از اسلام ترسيده اند؛ قدرت اسلام را فهميدند. . . ؛ قدرت ايمان مردم رافهميدند؛ قدرت اتحاد كلمه را فهميدند. حالا درصدد برآمده اند كه جمهوري اسلامي رادر نظر مردم سبك كنند. مي گويند چه شد؟ چه مي خواهيد بشود؟! شما نمي گذاريد كه ماقدمهاي بعد را برداريم . شما بين مردم - بين كشاورزان - مي رويد و افساد مي كنيد كه كشاورزي تحقق پيدا نكند. دولت ما مي خواهد كشاورزي را به راه بيندازد، ملت ما هم ،لكن شما نمي گذاريد. شما خائنين نمي گذاريد. دولت ما مي خواهد كارخانجات را راه بيندازد تا رفاه حاصل بشود، تا چرخ مملكت به راه بيفتد، شما شياطين نمي گذاريد. مامي خواهيم اين وحدت كلمه تا آخر محفوظ بماند. ما مي خواهيم اين نهضت به ثمر برسد آنطور كه دلخواه اسلام است ؛ آنطور كه خداي متعال مي خواهد. شما شياطين فتنه انگيزي مي كنيد؛ با هر روزش يك بهانه اي ، درهر روز يك بهانه اي به دست مي آوريد و مردم را به هم مي ريزيد و وادار به راهپيمايي مي كنيد. شما هستيد كه نمي گذاريد آنچه كه بايد تحقق پيدا بكند. "چه شد" يعني چه ؟بگذاريد، ببينيد چه خواهد شد .
قطع ريشه ظلم و استعمار با اتحاد و پايداري
برادران من ! برادران تبريزي ! برادران فارس ! برادران اصفهاني ! برادران ديگر كه ازجاهاي مختلف به اين مكان تشريف آورده ايد! ضمن تشكر از همه شما بايد عرض كنم بيدار باشيد، توجه داشته باشيد! نقشه هاي محيلانه اينها را نقش بر آب كنيد. نگذاريد اين فتنه گرها در بين مردم بيفتند و صفوف ما را متفرق كنند. صف واحد باشيد: صفا كان هم بنيان مرصوص . (1)
اين سد عظيمي كه آن سد عظيم را شكست حفظ كنيد. اين قطره هايي كه به صورت سيل بنيانكن درآمد، اين واحدهايي كه همچون سيل عظيمي تمام موانع را از سر راه برداشت حفظ كنيد. با اين سيل عظيم به پيش برويد و همه بنيانهاي ظلم و ستم را منهدم كنيد.
اين دستهاي خائن را قطع كنيد . در كارخانه هاي خودتان راه ندهيد اين خائنين را.اينها به حال شما و به حال ملت دلسوزي ندارند. اينها از اسلام مي ترسند. اينها قدرت اسلام را لمس كردند؛ فهميدند كه اسلام چيست ؛ فهميدند در مقابل اسلام ابرقدرتهانمي توانند بايستند نمي خواهند اين نهضت به آخر برسد.
ولي بايد شياطين بدانند، تفرقه اندازها بدانند كه غلط فكر كرده اند! بايد اين ابليسها واين شياطين بدانند كه همچو قدرتي براي آنها نيست . آن قدرتي كه آن سدبزرگ را شكست اين قطره هاي ضعيف را خواهد شكست . ماآزادي مطلق خواهيم داد، و مي دهيم و داده ايم لكن نه براي توطئه ، نه براي فساد وخرابكاري . توطئه بايد درهم شكسته شود. خرابكاران بايد دفع شوند. باقيمانده رژيم منحوس ، ريشه هاي كثيف آن ، طرفداران كثيفتر از آن بايد قطع شوند. ما آنها را دفن مي كنيم .
مقام والاي معلم و مسئوليت عظيم وي
من از تمام اقشار ملت و شما فرزندان اسلام كه در اين محوطه جمع شديد تشكرمي كنم و براي همه شما دعا مي كنم . و بايد تذكر دهم كه مقام معلم مقام والايي است ؛مقامي است كه بالاتر از مقام معلم نيست ؛ مقامي است كه خداي تبارك و تعالي از آن تعظيم فرموده است لكن مسئوليت بزرگ دارد، مسئوليت عظيم دارد. هر چه مقام بالاتراست مسئوليت بالاتر است .
مسئوليت تربيت جوانان مسئوليت كمي نيست . تمام ملت بايد معلم باشند، معلم فرزندان خود. اسلام تمام افرادش معلم بايد باشند، و تمام افرادش متعلم . بانوان هم بايدمعلم باشند براي فرزندان خود، در دامن خود مثل استادان ، مثل معلمان تربيت كنند.پدران بايد معلم باشند از براي فرزندان خود. خانواده شما بايد مدرسه باشد، تعليم احكام اسلام ، تهذيب اخلاق نونهالان . شما بايد نونهالان مهذب تحويل معلمان بدهيد و معلمان بايد آنها را بيشتر تهذيب كنند.
معلم ! بيدار شو!
معلمان خيلي مقام بزرگ دارند و خيلي مسئوليت بزرگ . اگر معلمان ما كوتاهي كننددر تعليم ، مسئول هستند. معلمين هستند كه مي توانند مملكت را حفظ كنند - استقلال مملكت را.
جوانهاي ما، آنهايي كه مقدرات مملكت به دست آنها خواهد بود، زير دست معلمين بايد تربيت بشوند؛ اگر تربيت صالح شدند مملكت صالح به دست ما مي افتد و اگر -خداي نخواسته - تربيتهاي غيرالهي شد مملكت از دست مي رود. معلم ! بيدار شو!
من از خداي تبارك و تعالي توفيق و سلامت و سعادت همه شما و همه قشرهاي ملت و همه مسلمين را در همه بلاد خواستارم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,912,716