عنوان : اتحاد دانشگاه و روحانيت - نقشه بزرگ دشمن : ايجاد جدايي و تفرقه
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 2 مرداد 1358
تاریخ قمری : 29 شعبان 1399
جلد : 9
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
دانشگاه و روحانيت ، مغز متفكر جامعه
چند صد سال كوشش شد تا قشر جوانهاي تحصيلكرده و دانشگاهي را از روحانيين جدا كنند و جدا كردند. آنها كه نقشه بلعيدن ممالك شرق را كشيده اند از قدرتهايي كه مخالف با مسير آنهاست خائفند. و اين قدرتها را با هر نحوي كه ممكن است منحرف مي كنند. آن دو قدرتي كه مغز متفكر جامعه است دانشگاه است و روحانيين . آن دوقدرت را از هم جدا كردند، تا با نقشه هاي شيطاني آنها را مقابل هم قرار دادند واستفاده ها كردند. چنانچه بين همه اقشار، احزاب مختلفه و جبهه هاي مختلف رقابتهاي مختلف ايجاد كردند كه نگذارند يك جامعه واحد و توحيدي ايجاد بشود. مبادا جامعه توحيدي بتواند از مقاصد آنها جلو بگيرد.
دشمن در پي جدايي ميان دانشگاه و روحانيت است
امروز كه احساس كردند اين مطلب را، عينا مشاهده كرده اند كه شكست آنها براي اجتماع اينها بوده - و براي اين بود كه وحدت كلمه پيدا كردند، و همه هم يك مسيرداشتند كه آن مسير اسلام بود - الان هم در صددند كه جامعه روحانيت را با شماها جداكند. اين مقاله اي بود كه اين آقا خواند. اينها خيلي جوانهاي خوبي هستند، و از آن ور دنياهم آمده اند و اينجا هم مي خواهند خدمت بكنند، و آنجا هم كه هستند مي خواهندخدمت بكنند، لكن تبليغات موجب اين شده است كه يك همچو چيزي در يك همچوحالي ايشان بگويند و باز بين جامعه روحانيت و خودشان جدايي بيفتد، و آنهايي كهمي خواهند مصالح ايران را از بين ببرند فرصت پيدا بكنند.
امروز وقت اين نيست كه شما يكوقت بگوييد كه فرصت طلبها آن روحانيونند. الان در حبسهاي انقلابي ما عده اي هستند از اين معممين كه در حبسند. عده اي هستند كه نمي توانند سرشان را بالا بياورند، در انزوا هستند. آنطور نيست كه روحانيون بخواهندتحميل بشوند به جامعه . شما زندگي روحانيون را امروز هم برويد تفتيش كنيد، اين مدرسه هاي ما را تفتيش كنيد، خانه هاي روحانيون را - به استثناي بعضي - تفتيش كنيد؛ببينيد كه وضع اينطور است كه اينها مي خواهند كه قدرت در دست بگيرند؟ اينهامي خواهند همه كارها دست خودشان باشد؟ يا روحانيون مي بينند آن چيزي كه جامعه مارا به پيش راند و يك همچو قدرت عظيمي كه احتمال اينكه بشود آن قدرت را از دست گرفت و سركوب كرد آن با اسلام واقع شد. جوانهاي ما اسلام در نظرشان بود. ابدا به مرگ اعتنا نمي كردند. جوانهاي ما - من چه در نجف بودم و چه اينجا كه آمدم و حالا هم همين طور است - مي آيند به من مي گويند كه دعا كن من شهيد بشوم . يك همچو تحول روحي از غير اسلام نمي شود. روحانيون اين را ادراك كردند كه اسلام بود كه توانست اين قدرت را بشكند، و احكام اسلام است كه مي تواند اين جامعه ما را مستقل و حفظ كندو آزاد. از اين جهت قانون بايد اسلامي باشد و قانون شناس هم بايد اسلامي باشد.
لزوم نظارت روحانيون بر قانون
ما چنانچه فرض كنيد اشخاصي كه به آنها راي مي دهيم ، يا مردم اشخاصي را كه راي مي دهند در ميان آنها روحاني زياد است ، براي اين نگراني است كه چنانچه روحانيون نباشند شما را باز به غرب مي كشند. قانون شما را غربي مي كنند. همان مسائل سابق را براي شما پيش مي آورند، از اين جهت اينها بايد نظارت كنند. اگر اينها نباشند و نظر نكنند بازمسائل سابق عود مي كند.
روحانيون ، عمر خود را صرف اسلام كرده اند
ما نمي خواهيم بگوييم كه همه روحانيون ملائكه الله هستند، لكن آن قشري كهاسلام را مي تواند بفهمد چي هست ، آن قشري كه همه زحمتش در اسلام بوده است ، آن قشري كه عمرش را صرف كرده است در اين اتاقهاي مرطوب كذا، با آن فشارهاي زمان رضاخان و زمان بعد از رضاخان ، براي به دست آوردن احكام اسلام ؛ آن طايفه بود. اين طايفه را از دست ندهيد آقا! اين اشتباه را نكنيد! من در نجف هم كه بودم در يك منبرمفصل هم گله كردم از روحانيون و هم گله كردم از شما. از آنها گله كردم به اينكه شما اين قشر جوان را كه مقدرات مملكت ما بعدا دست اينهاست از دست ندهيد. گله كردم از اين طايفه ، اين قشري كه قدرت دستشان هست . همه اين جمعيتها كه مي بينيد الان راه مي افتند، دنبال روحانيون راه مي افتند. شما اينها را اگر از دست بدهيد اين جوانها را ازدست داده ايد. نمي توانيد كاري بكنيد، قشر روشنفكر نمي تواند كار را انجام بدهد.هر چه هم بخواهد انجام بدهد كسي همراهش نيست . اينهايند كه مي توانند كار را انجام بدهند. روحانيون بايد از قشر جوان روشنفكر قدرداني بكنند. و آن مسائلي كه سابق بودكه اينها يك مشت فكلي بي دين هستند - كه سازمان امنيت مي آورد طرح مي كرد تا ما رااز شما جدا كند - آن قشر هم يك مردم فرصت طلب درباري هستند و انگليسي هستند واينها، اينها حرفهايي بود كه ما را از شما جدا كردند. شما را از ما جدا كردند و خودشان استفاده هايشان را كردند.
ضرورت ورود روحانيون به مجلس خبرگان
امروز روز اين نيست كه ما الان شروع كنيم در حالي كه الان ما محتاجيم به اينكه همه با هم مجتمع باشيم ، قانون اساسي مان را مي خواهيم درست بكنيم ، مملكتمان رامي خواهيم اصلاح بكنيم و ما مي دانيم كه اگر قانون اساسي را رهايش كنيم و روحانيون دخالت نكنند اين برمي گردد به همان قوانيني كه از حال اول بدتر خواهد شد. الان يك دسته از اشخاص هستند كه به همه چيز راضي اند الا به اسلام ؛ همه چيز رامي خواهند الا اسلام را. و اينها چنانچه وارد بشوند در يك مجلسي كه به اصطلاح مجلس خبرگان است اينها هيچ خبرويت از اسلام كه ندارند. اينها يك خبرويتي دارند؛ يامكتبهاي انحرافي دارند، يا غربزده هستند؟! اينها مي خواهند باز همين مسائل را در قانون اساسي ما انحرافي درست بكنند و تا آخر ما را مبتلا كنند.
اينكه ما از روحاني تجليل مي كنيم اين نه از باب اين است كه چون عمامه سرش است ، من هم عمامه سرم است . خير، اين مسئله اين نيست . ما از شما هم تجليل مي كنيم .ما از دانشگاه هم تجليل مي كنيم . امروز روز تجليل است نه روز تضعيف . امروز روزي است كه ما از شما تجليل كنيم ، شما از ما تجليل كنيد و هر دو از همه طبقات ملت . تا همه مجتمع بشويم و يك اساس را درست بكنيم .
دشمنان انقلاب ، مجتمع شده اند
امروز دشمنها دنبال اين معنا هستند كه ماها را از هم متفرق كنند و خودشان هراستفاده اي مي خواهند بكنند. الان گروههاي مختلفي كه ابدا با هم مجتمع نبودند- بخوانيد روزنامه ها را - با هم مجتمع شده اند براي كانديدا شدن . مع الاسف گروههاي مادارند از هم جدا مي شوند. كانديداهاي علي حده دارند قرار مي دهند. و اين اسباب ناراحتي است . همه بايد مجتمع بشويم . كانديداها يكي باشد. همه كانديداي واحد باشد،تا اينكه بتوانيد پيش ببريد، تا اينكه مملكتتان بتواند مستقل باشد.
آقايان بدانيد اينها مي خواهند مملكت شما را باز از استقلال بيندازند. باز مي خواهنددستهاي آنها را توي كار بياورند، باز مي خواهند آن اختناقها را درست بكنند، براي اينكه اينها از آن اختناقها نفع برده اند، از آن چيزهايي كه مربوط به خارج بوده ، اينها نفع برده اند؛ اينها باز در كار هستند و مي خواهند اين كار را بكنند.
يكي از نقشه هاي بزرگشان اين است كه ماها را از هم جدا بكنند. به شما بگويند اينهافرصت طلبند. شما الان از آن سوي دنيا آمده ايد اينجا، الان يك حكم كلي كرده ايد، به اينكه روحانيين دارند چه مي كنند. خوب شما ببينيد، برويد بگرديد ببينيد كه اينهايي كه كار را خراب مي كنند آيا روحانيون هستند، يا يك دسته اي از همينها هستند كه مي خواهند خرابكاري بكنند و مي كنند و به گردن روحانيين مي گذارند. اين را بايد يكقدر تفتيش بكنيد، ببينيد واقعيت را، و عمده اين معناست كه جدا نكنند شما را از ما و ما رااز شما.
نهضت با اتحاد پيروز شد
اگر اين جدايي پيش بيايد بدانيد كه پيروز نخواهيم شد. ما با اتحاد پيروز شديم واينجا آمديم . اگر جدا بشويم از هم و آنها متحد بشوند ما به نيستي مي رويم ، و اگر اين دفعه اين نهضت شكست بخورد تا آخر شكست خورديم ، ديگر امكان ندارد يك نهضت ديگري پيدا بشود مثل اين نهضت . تا آخر ديگر شكست خورده ايم . من اميدوارم كه جوانهاي ما يك قدري در امور تامل كنند، يك قدري آن حرارت جواني كه براي آنها هست ، يك قدري بشكنند. توجه بكنند عمق مسائل را. در اين سالها چه گذشت بر ما، بر شما. علت اينكه اينطور شديم چي بوده ؟ علت اين بوده است كه ما را ازهم جدا كردند. شما يك دسته اي بوديد ما يك دسته اي بوديم ، كارگر يك دسته اي بود،كاسب يك دسته اي بوده . هر كسي جدا و علي حده فكر مي كرد. اين مثل قطره هاي باران كه علي حده باشند، از هيچ كدام هيچ كار نمي آيد، اما اين قطره ها وقتي با هم شدند سيل راه مي افتد، وقتي سيل راه افتاد مي شكند همه بنيانها را، مثل همين قطراتي كه ماها بوديم ؛وقتي مجتمع شديم يك سيل شد و اين ديوار بزرگي كه هيچ كس احتمال شكستش رانمي داد - بحمدالله - شكستيد. حفظ كنيد اين وحدت را، كوشش كنيد در حفظ آن ، توجه كنيد، خوبها را تعريف بكنيد. لازم نيست حالا يكدفعه بگوييد روحانيون الان مي خواهند چه بكنند. شما هم از روحانيون تعريف بكنيد تا نكشند دنبال خودشان ما را،و الا كلاه ما پس معركه است . خداوند به شما ان شاءالله توفيق بدهد. تاييد كند شما را، همه را، جوانهاي ما را حفظ كند در خارج ، در داخل ، و همه براي اين ملت زحمت بكشند وگول تبليغات را نخورند.
پانویس :
بزرگتر کوچکتر