عنوان : اهميت تبليغات ، و لزوم پاسخگويي به تبليغات ضد جمهوري اسلامي در دنيا
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 13 اسفند 1362
تاریخ قمری : 29 جمادي الاول 1404
جلد : 18
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
اهميت مسئله تبليغات
از كارهاي چشمگيري كه در اين نهاد شده است تقدير و تشكر مي كنم و توفيق آقايان را بيشتر از خداي تبارك و تعالي مسئلت مي كنم . مهم اين است كه در اين طور مسائل چون مسائلي است كه مربوط به اسلام است ، همه مردم شركت دارند، امروز كارهايي كه در ايران مي شود، كارهايي كه مربوط به جمهوري اسلامي است ، از باب اينكه مردم ازخودشان مي دانند و جدا نمي دانند هيچ نهادي را از خودشان ، از اين جهت فعال اند دركارها، و ما بايد هرچه بيشتر مردم را حفظ كنيم ، و مردم بايد هر چه بيشتر در صحنه حاضرباشند. ما الان در بين راه هستيم . يعني آن چيزي را كه اسلام از آحاد ما خواسته است ، و اواينكه اسلام را آن طوري كه هست معرفي كنيم به همه جا آن را، ما الان در اول راه هستيم كه بايد اين كار را انجام بدهيم .
مسئله تبليغات يكي از مسائل بسيار مهمي است كه شايد در راس بيشتر از امور واقع بشود. و ملاحظه مي كنيد كه دنيا تمام تبليغاتشان به ضد ماست ، تقريبا بايد اين طور گفت آنهايي كه به ضد ما نيستند ساكت اند. والا تمام راديوها، تمام مطبوعاتشان ، مصاحباتي كه در خارج واقع مي شود همه را ملاحظه كرديد كه به ضد جمهوري اسلامي است ، يعني به ضد اسلام است . و چون اسلام را آنها نمي خواهند و ايران را مي بينند كه در صدد اين است كه اسلام را معرفي كند به عالم ، و اگر معرفي بشود به عالم قبول خواهند كرد و منافع آنها را به هدر خواهد داد، از اين جهت با ايران مخالفت مي كنند، نه اينكه يك جمعيتيدر ايران هستند، يا يك انسانهايي در ايران هستند، با ايران به اينكه عنوان اسلامي پيداكرده است . والا اين ايران بوده زمان محمدرضا، زمان ديگر با آن مخالفت نداشتند، بلكه موافقت هم داشتند. براي اينكه ، آن ايران ، ايراني بود كه در دست آنها بود و درخواست آنها بود، اما ايراني كه در دست آنها نباشد و مخالف با آنها باشد و خواست آنها رانخواهد انجام بدهد، آنها اين ايران را نمي خواهند و به عنوان ايران ، اسلام را دارندمي كوبند.
تبليغات مسموم عليه نظام اسلامي ايران
و ما بايد هر چه بيشتر مسئله تبليغاتمان را - خصوصا در خارج - بايد دولتها و بايد ملت هرچه بيشتر تبليغات را به آن دامن بزنند در مقابل آن تبليغاتي كه الان در دنيا هست . شماببينيد در همين دهه فجر و در بيست و دو بهمن كه آن جمعيت عجيب و غريب در صحنه بود، قبلش بعضي از اين ايرانيهايي كه بيرون رفتند، فرار كردند، اينها يك شيوه خاصي دارند، مي گويند كه مردم بيرون نياييد. دنبال او هرچه بيرون آمده باشد آنها كار ندارند.بعد مي گويند كه ديديد هيچ كس بيرون نيامد. وضع شان اين طوري شده . يك جورشكست خوردگي مفتضحانه اي هست كه مبتذل شده است . يك كلمه ، خوب ، بيرون نياييد، كه معلوم نمي شود چي بيرون آمده ، كي نيامده . بيرون آمده ها معلوم مي شود،بيرون نيامده ها. اينها يكدفعه نمي گويند بابا بيرون بياييد شما هم يك طرف شهر باشيد تاببينيم چي اند، آنها كه بيرون مي آيند كي اند. از آن طرف مي گويند همه ايران با ما هستند،از آن طرف مي گويند اگر بخواهند بيايند بيرون آنها را چه خواهند كرد. خوب ، اگر همه ايران با شما هستند، چطور چه خواهند كرد؟ بيست و دوم بهمني كه به اين وضع بوده ، نه در رسانه هاي گروهي خارج يك چيزي گفتند كه قابل ذكر باشد و نه - در - كساني كه درخارج نشسته اند و به ضد ما صحبت مي كنند. بيست و دوم بهمن را به حسب آن طوري كه همه گزارش داده اند، خوب ما صحنه هايش را مي بينيم يك چيز چشمگيري بود، خيلي زياد بود. بعضيها مي گفتند كه اين تقريبا مثل آن اجتماعات اول عاشورا و آن وقتها بوده است . ولي مع ذلك در دنيا منعكس نشد و اين طور شد. وضع جنگ را ببينيد. امروز وضع جنگ اين طور است كه در هر صحنه اي كه واردمي شوند اينها و ارتش اسلام وارد مي شود، سپاه پاسداران ، بسيج ، وارد مي شوند،پيشروي مي كنند، اسير مي گيرند. در همين آخر دوهزار مي گويند، دوهزار نفر اسيرگرفتند، هيچ صحبتي نيست . اما از آن ور يك چيز تلويزيوني درست مي كنند، حالا البته آنها اهل فن اند مي توانند درست بكنند. آن وقت پريشب بود يا ديشب بود، مي گفت كه در تلويزيون كجا كه در لندن درست شده است ، و نمايش داده شده است و در فلان جايي از اين خليج مثل اينكه بود، آنجا نمايش داده شده است ، فهمانده اند به مردم كه چقدر ايرانيها كشته شده اند. تمام لاشه هاي اينها افتاده است در بيابانها، و عراقيها با شادي دارند دور و بر آنها مي گردند. اين عراقيهاي بيچاره اي كه گرفتار شدند خودشان ، اين ارتش عراقي كه بيچاره شده است ، هر وقت چهارتا پاسدارها را مي بينند فرار مي كنندهمه شان ، آن وقت يك همچه چيزي نمايش مي دهند. وضع دنيا اين طوري شده درتبليغات .
تبليغات وضعش بر اين شده است كه هر چه بتوانند برخلاف اسلام ، بر خلاف ايران به عنوان اينكه اين يك جمهوري اسلامي هست و اسلام را مي خواهد، دارند تبليغ مي كنند از هر طرف . جنگ با اين اهميتي كه هست الان پيشروي دارد مي كند، و اين طورپيشروي كرده و همه را بيرون كرده اند تقريبا، تقريبا از ايران بيرون كردند، و الان دارندپيشروي مي كنند. وقتي كه راديوها مي گويند، آنجايي كه خيلي خوب مي گويند،مي گويند بعضي ايرانيها اين جور مي گويند، عراقيها اين جوري مي گويند، اما معلوم نيست چه جوري است . آنوقتي كه زياد سيلي خوردند از آن ور مي افتند، مي گويند كه عراقيها پيش بردند، جلو آوردند، راندند ايرانيها را، انداختند به دريا، آنها نتوانستند شناكنند رد بشوند، انداختند به آن آبها و آنها بيچاره ها همه خفه شدند و مردند. اسير گرفتند،اسيرهاي بچه هشت ساله ، اين ايران ، بچه هاي هشت ساله را مي فرستند به جنگ ! وضع تبليغات اين طور شده . ما تبليغاتمان هر چه هم زياد بشود البته به پاي آنها نمي رسد.خوب همه رسانه هاي گروهي دست آنهاست . اما ما بايد تبليغ كنيم . امريكا منشاء تشنج در منطقه
ما بايد بگوييم به مردم . و من اميدوارم كه موفق بشوند آنهايي كه تبليغ مي خواهندبكنند، و آنهايي كه در خارج مي روند و آنهايي كه در راديو و تلويزيون صحبت مي كنندمعلوم بشود كه وضع چه جوري هست . آنها چه وضعي دارند و ما چه وضعي داريم و آنهاچه مي گويند و ما چه مي گوييم . اينها اسلام را يك جوري معرفي دارند مي كنند كانه اسلام جنگ مي خواهد بكند. با اينكه اسلام هيچ وقت جنگ نخواسته ، يعني مانخواستيم جنگ بكنيم ، آنها جنگ را آوردند براي ما، ما دفاع مي كنيم . الان هم اگر، مامهلت بدهيم به صدام ، اگر اين دو ماه مهلت پيدا بكند دوباره تجهيزش مي كنند، مجهزش مي كنند و دوباره يك جاي ديگر حمله مي كند. يك همچو حيواني را كه نمي شود كه مارهايش كنيم كه سرخود هر كاري مي خواهد بكند. اين تا خفه نشود، اين منطقه درست نخواهد شد. و آنهايي كه به اين كمك مي كنند نمي فهمند، متوجه نيستند. امريكا اينها رابازي مي دهد، اينها را آلت دست قرار داده ، همان طوري كه صدام مبتلا شده است . بااينكه عراق طرف نسبت نيست قدرتش با ديگر جاهايي كه الان در خليج و اينها هستند،همان طور كه اينها مبتلا شدند، امريكا مي خواهد اينها را مبتلا كند، ديگران را هم مي خواهد مبتلا كند. بايد اينها بفهمند كه تكليفشان چي هست ، با اسلام تكليفشان چي هست ، با ايران تكليفشان چي است . آنها بعد مي خواهند زندگي كنند، بعد كه صدام رفت اينها مي خواهند زندگي كنند. ما ميل داريم كه اينها زندگيشان زندگي صحيح باشد.
ما هميشه ميل داريم كه در اين منطقه كه هستيم اسباب آسايش مردم بشويم ، نه اينكه اسباب گرفتاري مردم بشويم . خوب ، نمي گذارند ما كار خودمان را انجام بدهيم . اگر يك سال مهلت به ايران بدهند، آن وقت مي فهمند كه هم منطقه خوب خواهد شد، هم دست قدرتها بريده خواهد شد، هم هر منطقه اي در محل خودش براي خودش زندگي مرفه خواهد پيدا كرد. لكن خوب امريكا نمي گذارد، از آن ور، از اين ور هر طور دلش بخواهد مي كند. و من اميدوارم ان شاءالله كه دست همه كوتاه بشود و شما هم موفق بشويدبه خدمت . الان ايران مال خودتان است . دست همه كوتاه شده ، خودتان بايد درستش كنيد.الحمدلله خوب در صحنه هستند مردم ، خوب اند خيلي ، بسيار خوب اند، لكن بايد باقي بمانند در صحنه ، اگر بخواهند يك زندگي شرافتمندانه داشته باشند، يعني آدم باشند. مارا آدم حساب نمي كردند قبلا. ما را مثل ساير چيزها حساب مي كردند. كه يك كالايي بوديم دست آنها كه - برايمان - اين به آن مي فروخت ، آن به آن مي فروخت و چه مي كرد، ما اين طوري بوديم . حالا بحمدالله [مملكت مال ] خودمان هست ، براي خودمان هست و اميدوارم ان شاءالله كه موفق بشوند به اينكه خدمت كنند به اسلام ،خدمت بكنند به ايران .
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
بزرگتر کوچکتر