عنوان : موانع تحقق اسلام در جامعه
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 9 ارديبهشت 1363
تاریخ قمری : 27 رجب 1404
مکان : تهران ، جماران
مناسبت : بعثت پيامبر اكرم "ص "
جلد : 18
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
گرفتاريهاي پيامبر و ائمه در برقراري حكومت اسلامي
متقابلا اين عيد سعيد را به همه حضار و به همه مسلمانهاي عالم و مستضعفين جهان تبريك عرض مي كنم . مسائلي كه در اطراف بعثت و بعدهاي مختلفي كه اين پديده دارد،امكان ندارد كه ما حتي آن مقدار ضعيفي كه فهميديم ، بتوانيم در اين مجالس بيان كنيم .اصل بعثت چي هست ؟ نزول وحي يعني چه ؟ كيفيت نزول وحي چي هست ؟ اينها ازاموري است كه سربسته و دربسته باقي مي ماند. آنچه كه ما از بعثت مي توانيم بفهميم بركاتي است كه از اين پديده حاصل شده است . و مع الاسف براي خاطر گرفتاريهايي كه در زمان خود رسول اكرم بود، در مدينه آن همه گرفتاريها كه نتوانست پيغمبر در آنجا آن طور كه بخواهد عمل بكند، و در مدينه آن همه جنگ كه از اول ورود ايشان تا آخر مبتلابهشان بودند، نشد كه يك حكومتي كه دلخواه خود ايشان بود عرضه كند، و نه آن معارفي كه دلخواه خود ايشان بود عرضه كند به بشر. فقط قرآن آمد و قرآن همه چيزاست . اما بيانات خود ايشان براي ابتلائاتي كه داشتند نشد، و آن حكومتي كه دلخواه خودايشان هم بود نشد، و حتي در حجاز هم نتوانستند براي خاطر آن مخالفتهايي كه مي شدانجام دهند. و پس از ايشان هم حضرت امير - سلام الله عليه - ابتلايشان بيشتر از ايشان بود. و ما بايد اين تاسف را به گور ببريم كه نگذاشتند آن طوري كه حضرت اميرمي خواستحكومت تشكيل بدهد. جنگهايي كه در داخل پيش آوردند آنهايي كه مدعي اسلام بودند و با اسم اسلام با ايشان معارضه كردند، و با اسم اسلام ، اسلام را كوبيدند و با اسم قرآن كريم ايشان را از مقصد باز داشتند. اگر آن حيله اي كه معاويه و عمروعاص به كاربرده بودند، آنهايي كه از طبقه مقدسين باصطلاح بودند مانع نشده بودند از اين كه حضرت امير بشكند آن حيله را و آن حيله شكسته مي شد، سرنوشت اسلام غير از اين بودكه حالا هست ، نه غير از آن بود كه بعدها بود. شايد قضاياي امام حسن - سلام الله عليه - وآن ابتلائاتي كه او پيدا كرد و قضيه كربلا پيش نمي آمد. و جرم گناه همه اين امور به گردن آن مقدسين نهروان بود كه لعنت خدا از ابد تا آخر با آنها باشد. اگر آن روز در خود زمان پيغمبر ابتلائات - گذاشته شده بود - مي گذاشت ، ايشان آن حكومتي كه مي خواهد، و آن وضعي كه مي خواست پيش بياورد، پيش مي آمد، باز هم اين مسائل پيش نمي آمد، لكن نگذاشتند. يك دسته به اسم اسلام به دشمني برخاستند، و يك دسته احمق هم كه دراطراف ايشان بودند باز به اسم قرآن دست ايشان را بستند، دست اميرالمومنين را. و اين يك تاسفي است كه براي مسلمين تا ابد بايد باشد. اگر از اول آن نحوي كه مي خواست ايشان ، تحقق پيدا كرده بود، و دنبال او هم حضرت امير آن نحوي كه مي خواست عمل شده بود اين گرفتاريها پيش نمي آمد، لكن تقديرات الهي اين طور بود. و ما بخواهيم مسائل آنجا را بگوييم ، از مسائل روز خودمان كه شبيه همان مسائل است باز مي مانيم . ماامروز هم گرفتار به همان مسائل هستيم . همان مسائلي كه آنها مبتلا به آن بودند با وضع ديگري هستيم . دامنه اش ، منتها توسعه اش براي خاطر وضع دنيا عوض شده و بيشتر شده است . آن روز اگر چنانچه حضرت رسول - سلام الله عليه - و حضرت امير - سلام الله عليه - مبتلا بودند به يك نحو محدودي و نگذاشتند صداي آنها برسد، و همان مقدار كه رسيد مي بينيد كه نورانيتش عالم را گرفته است ، امروز با يك وضع بسيار توسعه داري ،اسلام مبتلا به آن هست . آنها نگذاشتند كه يك حكومت اسلامي تحقق پيدا بكند، با اسم اسلام . امروز هم ما مبتلاي به همين معنا هستيم كه با اسم اسلام مي خواهند نگذارند كهحكومت اسلام محقق بشود؛ يك دسته غير متوجه و جاهل و يك دسته عالم متهتك . (1)پيغمبر اكرم فرمود كه - منقول از ايشان است كه - دو طايفه كمر من را شكستند: آن عالمهايي كه متهتك هستند و آن جاهلهايي كه متنسك (2) هستند. و من نمي دانم اسلام ازكدام طايفه بيشتر صدمه ديده است ، آيا از عالم متهتك يا جاهل متنسك . در هر صورت از هر دو طايفه صدمه ديده است اسلام . و اين هم هست ، و بعدها هم خواهد بود، وخواهد بود، حتي در زمان حضور حضرت ولي امر كه در بعضي روايات هست ، كه علماتكفيرش مي كنند. اين ابتلايي است كه در دنيا هست . شيطان هم از اول به خدا عرض كرديا - عرض كنم - تهديد كرد خدا را كه من تا آخر نمي گذارم كار انجام بگيرد، و خيلي هم موفق است . ما بايد توجه بكنيم به اينكه مسائلي كه خودمان داريم چي هست .
ترفندهاي دشمنان در ايجاد اختلافات
ما گمان نكنيم كه دستهاي قدرتهاي بزرگ قطع شده است از اينجا. ملت ايران بايدتوجه كنند به اينكه توطئه ها هست . الان ، شما ملاحظه بفرماييد كه در همين انتخاباتي كه باآن خوبي و آزادي انجام گرفت و بحمدالله مردم همه در صحنه حاضر بودند، و اميداست كه در دوره دوم هم ، در آن بعد هم كه بايد انتخابات بشود آن هم حاضر باشندمردم ، و اين تكليف الهي را به آن عمل كنند، الان دستهايي از داخل و خارج هست كه بين آقاياني كه در انتخابات دخالت داشتند اختلاف بيندازند. شما گمان نكنيد كه خارجيها و اذناب آنها در اين كشور كودتا مي كنند، نمي كنند، چون نمي توانند. كشوري كه همه اش مهياست براي شهادت ، نمي توانند كه آنها در اينجا وارد بشوند، لكن از داخل ما را مي پوسانند. يكي از مواردي كه الان انگشت آنها در كار است و با جديت دارندتوطئه مي كنند اين است كه ، دو دستگي بيندازند بين اشخاصي كه در انتخابات بردند ياباصطلاح باختند. با اين تعبير زشت برد و باخت ، شكست و پيروزي ، با اين تعبيرهاي زشت مي خواهند بين ملت ما اختلاف بيندازند. انتخاباتي كه بايد همه دست به هم بدهندو آن را به وجه صحيح به آخر برسانند، و بايد وحدت زيادتر بشود از اول ، من مي ترسم كه خداي نخواسته ، موجب اختلاف بشود. و اين از مكايد(3) شيطان است به دست شياطين . اگر براي خدا كسي مي خواهد كار بكند خودش را انتخاب كرده است كه خدمت كند به اسلام و مسلمين . اگر چنانچه پيروز بشود پيروزي نبايد بگويد، براي اينكه يك خدمتي است به عهده اش آمده است و گرفتاري اين خدمت بسيار شديد است . و اگرچنانچه در اين دوره او كنار رفته است خيال نكند كه كنار رفته است و اين عيبي است .قضيه برد و باخت نيست ، قضيه خدمت است در اين پست يا در آن پست . بايد ايران بداندكه دستهايي الان در كار است كه حتي بين خانه ها اختلاف بيندازد. در يك خانه بين افراداختلاف بيندازد. ما بايد از تاريخ عبرت ببريم و اين تاريخ در زمان مشروطه اين طور بود.در زمان مشروطه آنهايي كه مي خواستند ايران را نگذارند به يك ساماني برسد و چماق استبداد تا آخر باقي بماند، بين افراد، دستجات ، احزاب اختلاف انداختند، حتي آنهايي كه آن وقت بودند مي گفتند كه در يك خانه بين برادر با برادر، پدر و پسر اختلاف بود،يك دسته مستبد، يك دسته مشروطه . اين اختلاف موجب شد كه نتوانست مشروطه آن طوري كه علماي اسلام مي خواستند تحقق پيدا بكند. بعد هم اين اختلافات موجب شدكه يك دسته از آن غربزده ها بريزند و به اسم مشروطه بگيرند مقامات را و استبداد به صورت مشروطه بر اين ملت تحميل كنند و ديديد كه چه شد. امروز همان روز است اگرملت ايران بيدار نشود، اگر علما اسلام بيدار نباشند، غفلت كنند، اگر علماي قم ، مدرسين قم ، طلاب قم ، علما تهران ، روحانيت مبارز تهران ، علما همه بلاد و روحانيون همه بلاد ومردم بيدار نشوند، الان دارند وضعي را، يعني مي خواهند وضعي را كار كنند كه زمان مشروطه كردند، و بدانيد گناهش به گردن همه ماست .
مطرح نبودن مقام و رياست در اسلام
مسئله كرسي مجلس در اسلام مطرح نيست ، مسئله رياست مطرح نيست ، مسئلهرياست جمهور مطرح نيست ، مسئله وزارت مطرح نيست ، اگر كسي اينها را خيال كندمطرح هست اسلام را نشناخته است . شماها شيعه همان هستيد كه مي گويد كه من به اندازه اين كفش كهنه اي كه هيچ نمي ارزد امارت شما را به اندازه اين برايش ارزش قائل نيستم مگر اينكه حقي را ايجاد كند. شما كه مي خواهيد حق را ايجاد كنيد، شما كه مي خواهيداسلام را به پيش ببريد، چه در مجلس پيش ببريد يا در مدرسه پيش ببريد يا در محافل ديگر، بايد پيشتان فرق نكند. بايد توجه كنيد به اينكه مبادا آن گرفتاريهاي آن زمان براي ما پيش بيايد. نمي آيد ان شاءالله . حالا فردا رسانه هاي گروهي نگويند كه معلوم شد ايران به هم خورده است و ديگر نخير، نوبت ما رسيده است . خير آنها بايد آرزوهايشان را به گورببرند. اينكه من عرض مي كنم ، نه اينكه ما الان مبتلا به قضيه اي هستيم ، ما هميشه مي خواهيم جلوي فسادها را كه آنها مي خواهند ايجاد كنند جلويش را بگيريم . آنها گمان نكنند كه الان ، ايران يك خبري شده . ايران يك انتخاباتي آزاد كه در تمام دنيا يك همچو انتخابات آزادي نبوده است . اين طور نيست كه كسي گمان كند كه حالا وقت اين شده است كه ما نتيجه بگيريم . نه اين وقت براي شما نخواهد آمد و نتيجه اي از اين مسائل دست شما نخواهد رسيد و چيزي نيست در كار. من تنبه مي دهم كه مبادا بشود والا مسئله نيست . در هر صورت من بايد تذكر بدهم به اينكه آقاياني كه در انتخابات دخالت كردندباز هم با كمال خلوص نيت دخالت بكنند و هرگز از اين معنا كه من نبردم و او برده است دلخور نباشند. شما همه برادر هستيد، دوستيد. اين دوست باشد در مجلس يا آن دوست باشد يا من باشم ، اينها مطرح نبايد باشد پيش ملت ايران و مطرح نيست ان شاءالله . من اميدوارم كه در اين دوره اي كه باز پيش مي آيد و بايد انتخابات بعد از چند روز ديگر باجديت آقاياني كه دست اندر كار هستند، مثل وزير كشور و مثل شوراي نگهبان ، بزودي اين امر شروع بشود كه مجلس ما، ايران ما يك روز بدون مجلس نباشد. و آقاي امامي (4)مژده اين معنا را الان به من دادند كه نه ، همين طور خواهد شد. و من اميدوارم كه ملتايران به همان طوري كه اين دفعه آمدند پاي صندوقها، اين دفعه ديگر هم بيايند و آراخودشان را در صندوقها بريزند، و قدر اين آزادي را بدانند كه تحت تاثير هيچ كس نبودند و احدي در سرتاسر ايران الزام نكرده است كسي را كه راي به اين بده يا به او بده .الزام به راي دادن هم نكرده است ، لكن تكليف شرعي گفته است .
متاثر نشدن از القائات دشمنان
ما اگر مي گوييم ، تكليف شرعي مي گوييم ، والا نه اين است كه ما الزامشان بكنيم . اين مكلفند شرعا به اينكه حفظ بكنند جمهوري اسلامي را، و حفظ به اين است كه در صحنه باشند، و حفظ به اين است كه اختلافات نداشته باشند، و حفظ به اين است كه مبادا آن كسي كه فرض كنيد كه برده است باصطلاح برود به رخ او بكشد، آن كسي كه نبرده است خيال كند كه يك چيزي از دستش رفته است . اين حرفها نيست در كار. چيزي نيست اصلش . اسلام است ، اسلام در دست همه شما هست شما مي خواستيد آنجا خدمت بكنيد نشد حالا در جاي ديگر خدمت مي كنيد. مي خواستيد در مجلس خدمت كنيد نشدحالا در دولت خدمت مي كنيد، حالا در پستهاي ديگر خدمت مي كنيد، حالا در مدرسه خدمت مي كنيد، حالا مشغول به [تدريس ] مي شويد. من اين امر را كه عرض مي كنم ازهمه ملت تقاضا مي كنم كه مبادا تحت تاثير اين عناصري كه الان در كار هستند ومي خواهند القا اختلاف بكنند، تحت تاثير اينها واقع بشويد. و همه برادر هم هستيد وبرادروار با هم باشيد، و اگر چنانچه در انتخابات اشتباهاتي شده يا فرضا تقلبي شده است ،خوب ، مواردي هست كه رسيدگي مي شود و شوراي نگهبان هم يا ابطال مي كند يا فرض كنيد بعضي صندوقها را يا اصل انتخابات را. يك مسئله عادي است كه در همه جا هست و اين امر مهمي نيست . من اميدوارم كه آقايان با كمال اخلاص اين دفعه هم وارد بشوند وآرا خودشان را بريزند. و اين مبعثي كه نورش به همه عالم رسيده است ، در صورتي كه نتوانستند آن طوري كه مي خواستند بشود ما دنبالش باشيم كه زحمات انبيا را حفظ كنيم .و نگذاريم كه خداي نخواسته ، آن زحمتي كه تا حالا در ايران كشيده شده است وبحمدالله به قدرت خودش رسيده است ايران ، و الان در همه دنيا مطرح است و تنهاچيزي كهمطرح است الان بيشتر در همه جا همين معناست ، و اين هم براي اين است كه اينهامي ترسند كه مبادا اسلام تحقق پيدا بكند و آرزوهاي خودشان از بين برود. لابد شمامي بينيد كه الان صلح طلبها دور هم جمع شدند، امريكا رفته چين و با هم شعر مي خوانند.اين براي او شعر مي خواند، او براي او شعر مي خواند، و همه هم دم از صلح مي زنند و دم از صفا و "ما مي خواهيم جوانانمان در صفا و در صلح و در آرامش زندگي كنند"! وضع دنيا اين شده است كه آنها آن طور آرامش را در دنيا مي خواهند و ما هم كه واقعامي خواهيم اين طور، نمي گذارند آنها. پس ما بايد خودمان توجه كنيم به مسائل . ما دنبال اين باشيم كه خودمان ملت را حفظ كنيم . و ان شاءالله همان طوري كه ايران را نجات داديم از شر شاهنشاهي ، عراق را هم نجات بدهيم از دست اين حزب بعث فاسد. خداوندان شاءالله همه شما را توفيق عنايت كند و به همه ما توفيق خدمت عنايت كند. و خداان شاءالله پشتيبان همه شما باشد و ملت ايران و عراق را پيروز كند.
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- عالم پرده در (رسوا و بي حيا).
2- جاهلان زاهد. 3- مكرها؛ فريبها. 4- آقاي محمد امامي كاشاني .
بزرگتر کوچکتر