صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - وظيفه دولتمردان در نظام اسلامي و لزوم تصفيه و پاكسازي مراكز دولتي از افرادناصالح - 10 صبح 31 مرداد 1360

عنوان : وظيفه دولتمردان در نظام اسلامي و لزوم تصفيه و پاكسازي مراكز دولتي از افرادناصالح
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 10 صبح 31 مرداد 1360
تاریخ قمری : 21 شوال 1401
جلد : 15

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
[در اين ديدار ابتدا آقايان رجايي و باهنر گزارشي از وضعيت دولت و امور جاري كشور ارائه كردند؛آنگاه امام خميني فرمودند: ]
مطالبي كه جنابعالي و آقاي نخست وزير گفتند همه اش مطالب صحيح است و من هم اميدوارم ان شاءالله كه موفق بشويد در اين ماموريت . لكن مردم به جاي برنامه دادن ، عمل مي خواهند. هيچ ديگر شماها عذري نداريد و ما هيچ كدام ديگر عذري نداريم .
مقايسه دولتمردان در رژيمهاي گذشته و حال
در طول اين مدت هي عذرهايي بود و واقعا هم عذر بود. مردم دين خودشان را به جمهوري اسلامي تا كنون ادا كردند، به تكليف خودشان مردم عمل كردند، اشكال درماهاست ، بايد ماها جواب مردم را بدهيم . مردم به آقاي رئيس جمهور به آن شور و به آن طور راي دادند و به حق هم راي دادند؛ براي اينكه آقاي رئيس جمهور را از خودشان مي دانند، كسي نيست كه [خودش را بگيرد].
من خيلي از حكومتها را يادم هست ، حكومت يك خمين كه يك قصبه بود،حكومت ولايت ثلاث كه مركزش ، مبداش گلپايگان بود، اين حكومتها وقتي كه راه مي افتند، جلوشان يك كسي بود كه يك عصايي هم دستش بود و اشخاصي هم اطراف و هرجا مي رفتند آن طور يال و كوپال داشتند، لكن در عمل همه اش ظلم بود، همه اشتعدي به مردم ، يال و كوپالها را درست مي كردند براي اذيت مردم . من بچه بودم كه حكومت گلپايگان يك نفر آدم شر هم بود، يكي از بالاترين افراد در بين تجار و ازمتدين ترين افرادي كه سراغ داشتم ، اين را از توي اتاقي كه نشسته بودند وقتي كه حكومت با آنها با خشونت صحبت مي كرد و ما بيرون بوديم ، نمي دانم حالا آنجا صحبت چه بود، ايشان مي ديدند، كشيدند آن مرد محترم را آوردند توي حياط پايش را بستند به چوب و كتك زدند به او، وضع اين طور بود. وضع زمان بعد هم كه به آن طور نبود به طوربدتر بود.
حالا بحمدالله هي گفته مي شود كه خوب ، چه شده است ، چه شده است ؟ اينهانمي دانند چه شده است و يا مي دانند و مي خواهند شيطنت كنند، اينها رئيس جمهورشان اين آقاست و نخست وزيرشان اين آقا و وزير كشورشان آن آقا، ساير وزراشان اين آقا،نه آن بساط حكومت حتي خمين را دارند تا برسد به آنجايي كه "عين الدوله "(1) چه مي كرد - فرض كنيد كه - ديگران چه بساطي داشتند. خوب ، اين يك كاري شده است كه امثال "عين الدوله "هايي كه در هر محلي بودند مردم را كباب مي كردند و آن همه ظلم مي كردند و حكومتهاي اينها اجاره اي بود؛ يعني ، در تهران آن كه راس بود آن خراسان رابه يك كسي تيول مي كرد و اصفهان را به يك كسي ، اين به حسب اختلاف سعه از آنهاپول مي گرفت و اين ديگر مختار بود برود آنجا كه كسي كه - مثلا - آن وقت بيست هزارتومان مي داد و بيست هزار تومان آن وقت دو سه ميليون حالا بود، اين بايد برود بيست هزار تومان اين آقا را بدهد، يك بيست هزار تومان هم براي خودش تهيه كند. ديگر هرچه مردم مي خواستند كه شكايت كنند بنابراين بود كه ديگر به شكايتها گوش ندهند. آن حاكم بيست هزار تومان را آنجا بدهد برود آنجا فعال مايشا. (2) هر چه مردم شكايت كنند، ديگر مردم هم مايوس شدند كه شكايت بكنند و شكايت هم نمي كردند مردم . قدرداني از فداكاريهاي مردم با خدمت به آنان
حالا وضع اين طور شده است كه يك وضع اسلامي است ؛ يعني ، از خود مردم اند واز خود جامعه برخاسته اند و براي خود جامعه مي خواهند عمل بكنند و همه شان هم بحمدالله مسلمان و متعهد و بناي بر اين هم دارند كه خدمت بكنند. خوب ، اين حرفهاهمه درست ، اما در مقام عمل بايد يك عمل مثبت نشان داده بشود. اين مردم زحمت كشيدند در اين مدت ، البته مردم زحمت كشيدند، غالبا هم فداكاري كردند و اين قدر هم توقع ندارند كه چه بشود، اما خوب اسلام از ما توقع دارد و ما بايد ادا كنيم اين دين را.مردم جانشان را، بچه هايشان را، جوانهايشان را فدا كردند و مع ذلك ، خوب به شما راي دادند، وكلايشان به آقايان وزرا، خودشان به ايشان ، اينها كار خودشان را كردند و انصافااز اول انقلاب تا حالا آن كه كار خودش را صد در صد صحيح انجام داد ملت بود، صددر صد كار خودش را خوب انجام داد؛ يعني ، در همه مشكلات با دولت موافقت كرد. دركجا شما سراغ داريد كه جنگ در يك طرف بشود و از آن طرف مملكت خود مردم پابشوند بروند كمك كنند، پا بشوند در پشت جبهه وسايل فراهم كنند. اينها يك نمونه هايي است كه مال اسلام است ، مردم چون متعهد بودند و مسلم بودند و عقايداسلامي داشتند، خودشان را موظف مي دانستند كه كشورشان را حفظ كنند و كمك كنندبه آقايان . حالا نوبت آقايان است كه در مقابل اين همه زحمتي كه آنها كشيدند و محبتي كه آنها كردند و فداكاري كه آنها كردند حالا نوبت آقايان است كه من نمي گويم جبران -آنها نكردند براي اينكه يك چيزي بگيرند از شما - اما وجدان اقتضاي اين را مي كند كه در همه جا كارها به نفع مملكت [باشد] و به نفع اسلام و به نفع اين جمعيت ها و خصوصااين مستمندهايي كه در همه كشور هستند. بايد همه دست به هم بدهيد و اين طور نباشدكه - مثلا - آقاي رئيس جمهور كنار بنشيند و محول كند به دولت و نيست هم اين طور، من مي دانم الان اين طور نيست . آقاي رئيس جمهور هم از خود ملت است و مملكت خودش هست و براي خودش كار مي كند. همه وزارتخانه ها هم هر چه مي توانند وقتي ديدند لازم است كه يكديگر كمك كنند به اوضاع ، به همديگر كمك كنند، اجنبينيستند از هم كه او بخواهد كار او را بشكند، او بخواهد كار او را بشكند يا كمك به اونكند. مردم هم حاضرند كه وقتي يك مشكلي را ديدند براي هر يك از شما مردم حاضرند به اينكه عمل بكنند. نوبت ، نوبت شماست كه بايد اين دين را به اين مردمي كه شما را نشاندند سر اين مسند، دين خودتان را عمل بكنيد، ادا كنيد به مردم .
اصلاح و تصفيه وزارتخانه و سفارتخانه ها از افراد ناصالح
و يكي از مسائل مهم ، قضيه افرادي است كه در وزارتخانه ها هست ، افرادي كه ممكن است باشد، هست البته ، كه اينها علاوه بر اينكه خدمت نمي كنند، كارشكني هم مي كنند،هست الان اين . يك دسته اي هستند كه اينها فقط براي اينكه يك چيزي گيرشان بيايد ويك حقوقي گيرشان بيايد و يك قدري نق بزنند و يك قدري هم كارشكني بكنند، پابشوند بروند منزلشان . اينها بايد شناسايي بشود درست و اين افراد كنار گذاشته بشود و هرطوري ديگر كه البته صلاح مي دانيد به طور تدريج .
البته سفارتخانه ها كار مهمي است . سفارتخانه ها از اول كه جمهوري اسلامي بپا شدمن از آن روز اول به وزراي خارجه كه شدند يكي بعد از ديگري اين مطلب را هي گفته ام كه اين سفارتخانه ها بايد تصفيه بشود، بايد درست بشود، آنها. كساني كه رفته اند وديدند و آمدند، آنها مي گويند كه اينها همان بساط سابق را دارند، در چند وقت پيش ازاين ، يكي آمده بود گفته بود همان بساط سابق را دارند، گاهي فرق مختصري كرده . اين سفارتخانه ها آبروي كشور اسلامي ماست . اگر آنجا بد باشد، مردم آنها را، آن مردم خارج آنها را نگاه مي كنند، وقتي ديدند كه يك سفارتخانه اي بر وفق دولت اسلامي نيست ، بر وفق اسلام نيست ، وضعش همان وضع طاغوتي است ، از آن قياس مي كنند كه خوب داخل هم همين است ، فرق نمي كند. يكي از مهمات اين است - كه البته با آقاي وزير خارجه است - كه اين كارها را انجام بدهند و جديت كنند در اين امر. قضيه وزارت ارشاد كه از مهمات است ، در وزارت ارشاد، بايد ارشاد بكنند مردم را، بايد تبليغ بكننداسلام را، بايد عمل بكنند به مسائلي كه اسلام را ترويج مي كند، تبليغ ، و همه وزارتخانه ها. وزارت كشور از وزارتخانه هاي بسيار وسيع است و بحمد الله در راسش هم آقاي مهدوي (3) واقع شدند كه خوب ما از سابق ايشان را ارادت داشتيم و حالا هم ارادت داريم و بعدها هم ارادت خواهيم داشت به ايشان . و ايشان هم بايد يك قدري با فعاليت ديگري و زيادتري و الان ديگر كسي نيست كه شما عذر بياوريد كه من مي خواستم بكنم و فلاني نگذاشت . سابق عذر مي آوردند كه ما وزير خارجه نتوانستيم درست كنيم و واقعاهم اين هم يكي از مصبيتها بود كه خوب تا آخر وزارت خارجه درست نشد و ساير كارهاهم هي كارشكني مي شد.
الان اين مسائل بحمدالله نيست . اختيار دست خود شماهاست و شماها بايد براي اين ملت خدمت كنيد و خودتان را خدمتگزار مردم بدانيد. اگر در ذهنتان بياوريد كه من وزيرم و بايد مردم از من [اطاعت ] بكنند بدانيد اصلاح نشديد. در ذهنتان حتي خلجان بكند، آقاي رئيس جمهور در ذهنش خلجان بكند كه من شخص اول مملكت هستم وچه و كذا، اين اصلاح نشده است . خلجانش هم از شيطان است . اين خلجانش هم ، اوعمل نمي كند اما در ذهنش اين خلجان را هم بيرون كند. و همين طور هر يك شماهاخدمتگزار اين مملكت هستيد، خدمتگزار اين ملت هستيد و براي اين ملت هم شكرانه اينكه اين دست تعدي متعديها قطع شد و رژيم منحوس شاهنشاهي كه از اول غلط بوده از بين رفت و مملكت دست شماها افتاد كه از خود مردم هستيد و با خود مردم هستيد،مهم اين است كه در مقام عمل هم وزارتخانه ها را درست تصفيه كنيد. ببينيد افرادي كه واقعا مي خواهند نگذارند كارها انجام بگيرد، مي خواهند مردم را ناراضي كنند - هستندالبته اشخاصي كه بنايشان بر اين است كه ناراضي كنند - اينها را بايد تصفيه بكنيد وبخواهيد هم كه در هر عملي رضايت همه مردم را به دست بياوريد اين امكان ندارد.بالاخره در هر عملي اگر تصفيه باشد، يك دسته تصفيه شده مخالف مي شوند، يك دسته رفقاي تصفيه شده مخالف مي شوند، شما همان نظرتان به اين باشد كه تكليفشرعي الهي خودتان را كه مقامي را داريد و بايد با اين مقام خدمت كنيد. اين آلت است براي خدمت به مردم ، خودش چيزي نيست ، اگر خدمت به مردم كرديد، مقام براي شماصلاحيت دارد و خوب است و اگر نشد مقام چيزي نيست . من دعا مي كنم ان شاءالله ،خداوند شماها را موفق كند، مويد كند و كابينه اي كه بحمدالله شايد در طول تاريخ ماهمچو كابينه اي به اين صحت و به اين خوبي و با اين چهره هاي نوراني نداشتيم حالاان شاءالله ، نور افشاني كنند و مردم را هم برسند بهشان و خصوصا طبقه مستضعفين را كه بايد به آنها رسيدگي بشود، در هر امري از امور رسيدگي بشود، با حفظ موازين اسلامي وشرعي به همه امور رسيدگي بشود.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- عبدالمجيد ميرزا عين الدوله از شاهزادگان قاجاري كه مدتي در زمان مظفرالدين شاه قاجار به مقام صدراعظمي رسيد و بسيار شخص مستبدي بود.
2- هر چه بخواهد مي كند. 3- آقاي محمدرضا مهدوي كني ، وزير كشور كابينه شهيد باهنر.



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 181,801,218