صحیفه امام خمینی ره - مصاحبه - ويژگيهاي حكومت اسلامي و رابطه مردم و رهبري - 19 دي 1357

عنوان : ويژگيهاي حكومت اسلامي و رابطه مردم و رهبري
نوع : مصاحبه
تاریخ شمسی : 19 دي 1357
تاریخ قمری : 10 صفر 1399
جلد : 5

متن :
سئوال : [در غرب بين طرفداران و پشتيبانان مبارزات مردم ايران در ماههاي اخير سوالهاي زيادي طرح شده است . خيلي از اين سوالها به خاطر كمبود شناخت تاريخ و رشد عقايد گذشته دور و اخير شماست .براي من هم بيشتر و در نتيجه فعاليت بيشتر در پشتيباني از انقلاب اسلامي شما، جواب به اين سوالات مي تواند مفيد واقع شود. تصور مي كنم كه آنچه امروز در حيات يك جنبش توده اي در ايران اتفاق مي افتد ريشه هايش در يك نوع رنسانس - تجديد حيات - شيعه يافت مي شود. ممكن است شرح دهيدكه چه فعاليتها و بحثها و مبارزاتي در سي سال اخير فعاليت شما را تشكيل داده است ؟]
جواب : يكي از خصلتهاي ذاتي تشيع ، از آغاز تاكنون ، مقاومت و قيام در برابر ديكتاتوري وظلم است كه در تمامي تاريخ شيعه به چشم مي خورد؛ هر چند كه اوج اين مبارزات دربعضي از مقطعهاي زماني بوده است . در صد سال [اخير] حوادثي اتفاق افتاده است كه هر كدام در جنبش امروز ملت ايران تاثيري داشته است : انقلاب مشروطيت ، (1) جنبش تنباكو(2) و. . . قابل اهميت فراوان است . تاسيس حوزه علمي ديني در بيش از نيم قرن اخيردر شهر قم (3) و تاثير اين حوزه در داخل و خارج كشور ايران و نيز تلاش روشنفكران مذهبي در داخل مراكز دانشگاهي و قيام سال 41 - 42 ملت ايران به رهبري علماي اسلامي كه تا امروز ادامه دارد، همه عواملي هستند كه اسلام شيعي را در سطح جهان مطرح مي كند. -[اين فعاليتها و بحثها، اين مدرن شدن - انطباق با زمان - شيعه از چه راههايي رشد كرد؟ آيا يك كارمحدود به روحانيت شيعه بوده است يا در راههاي ديگري هم رشد كرده است ؟ و مدارس اسلامي "حوزه هاي علمي " در اين رشد چه نقشي داشتند؟]
-اساسا اسلام - كه تشيع چيزي جز اسلام اصيل نيست - نه تنها جلو رشد علمي و فكري بشررا نمي گيرد بلكه خود زمينه هاي اين حركت را آماده تر مي كند و به اين حركت جهت انساني و الهي مي دهد. و تكامل علمي و فرهنگي بشر بعد از ظهور اسلام ، محققين تاريخ را خيره ساخته است . بله ، چيزي كه بايد اضافه كنم اين است كه فساد اخلاق و انسان مصرفي شدن و تمام تلاش انسان براي لذتجويي بيشتر و تمام ارزشها را با پول سنجيدن مفهومي غير از مدرنيزه كردن كشور دارد؛ و تشيع با آنها مخالف است نه با مدرنيزه كردن كشور. در مورد كار روحانيت بايد بگويم كه مطالعه و تحقيق در بحثهاي اسلامي وشناختن فقه شيعه ، به علت گسترش زمينه هاي آن ، به صورت تخصصي درآمده است كه قهرا ايجاب مي كند كه هميشه عده اي از مردم خود را براي درك و سپس ابلاغ اين مسائل آماده كنند. و كساني كه اين مسئوليت را به عهده گرفته اند روحانيون هستند كه بر اساس دريافتهاي اسلامي خود هميشه در حركتهاي اجتماعي و مبارزات سياسي درسطح پيشتاز بوده اند.
-[ممكن است معني و مفهوم "حزب الله " را براي ما تشريح كنيد؟]
-هر مسلماني كه موازين و اصول اسلام را پذيرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقيق شيعي برخوردار است يك عضو از اعضاي حزب الله است ؛ و تمامي دستورات اين حزب و خطمشي آن را قرآن و اسلام بيان كرده است . اين حزب غير از حزبهاي متداول امروز دنياست . امروز تمام مردم ايران - در هر سني كه هستند - از زن و مرد كه با شعارهاي اسلامي مبارزه مي كنند جز حزب الله هستند.
-[ممكن است معني دقيق "امام " را تشريح كنيد؟ در معني كلي آن و در موقعيت خود شما لقب "امام " كه در تظاهرات ميليونها ايراني در ماه محرم به شما داده شده چيست ؟ رابطه امام با حزب الله چيست ؟]بيان كننده خط مشي شيعه و حزب الله و رهبري كننده اين تشكيلات بزرگ فراگير است كه تمامي وظايف آنان را از قرآن و سنت پيامبر اسلام در زمانهاي مختلف و شرايطمختلف اجتهاد و استنباط مي كند و به آنان ابلاغ مي نمايد.
-[حكومت مدرن چگونه مي تواند در يك جامعه اسلامي وجود داشته باشد؟]
-اسلامي كه بيشترين تاكيد خود را بر انديشه و فكر قرار داده است و انسان را به آزادي ازهمه خرافات و اسارت قدرتهاي ارتجاعي و ضد انساني دعوت مي كند، چگونه ممكن است با تمدن و پيشرفت و نوآوريهاي مفيد بشر كه حاصل تجربه هاي اوست سازگارنباشد؟!
-[با در نظر گرفتن اينكه هر حكومتي در خود حداكثر تمركز قدرت را جمع مي كند، چگونه حكومت اسلامي مي تواند وجود داشته باشد و قدرت در آن تمركز نيابد و رابطه مسلط و زيرسلطه برقرارنشود؟]
-اسلام در رابطه بين دولت و زمامدار و ملت ضوابطي و حدودي معين كرده است و براي هر يك بر ديگري حقوقي تعيين نموده است كه در صورت رعايت آن هرگز چنين رابطه اي ، يعني رابطه مسلط و زير سلطه ، به وجود نمي آيد. اساسا حكومت كردن وزمامداري در اسلام يك تكليف و وظيفه الهي است كه يك فرد در مقام حكومت وزمامداري ، گذشته از وظايفي كه بر همه مسلمين واجب است ، يك سلسله تكاليف سنگين ديگري نيز بر عهده اوست كه بايد انجام دهد. حكومت و زمامداري در دست فرد يا افراد، وسيله فخر و بزرگي بر ديگران نيست كه از اين مقام بخواهد به نفع خودحقوق ملتي را پايمال كند. هر فردي از افراد ملت حق دارد كه مستقيما در برابر سايرين ،زمامدار مسلمين را استيضاح كند و به او انتقاد كند و او بايد جواب قانع كننده بدهد و درغير اين صورت ، اگر برخلاف وظايف اسلامي خود عمل كرده باشد - خود به خود - ازمقام زمامداري معزول است و ضوابط ديگري وجود دارد كه اين مشكل را حل مي كند.
-[در جامعه اسلامي چه ارگانيسمهاي اجتماعي مردمي بايد تصميم گيري سياسي و برابري بين افراد راتضمين كند و از برقراري روابط مسلط و زير سلطه مابين مردم جلوگيري نمايد، و همچنين كساني را كهدر دستگاه حكومتي تصميم گيري مي كنند كنترل نمايد؟ تجربه تاريخ به ما مي آموزد كه قدرت مردم كه توسط پارلمان اعمال مي شود - حتي اگر پارلمان آزادانه انتخاب شده باشد - خيلي محدود است و رو به كم شدن مي نهد. ]
-در دنياي امروز، كه گفته مي شود دنياي صنعت است ، رهبران فكري مي خواهند جامعه بشري را نظير يك كارخانه بزرگ صنعتي اداره كنند؛ در حالي كه جامعه ها از انسانهاتشكيل شده است كه داراي بعد معنوي و روح عرفاني است . و اسلام در كنار مقررات اجتماعي ، اقتصادي و غيره به تربيت انسان بر اساس ايمان به خدا تكيه مي كند و درهدايت جامعه از اين بعد بيشتر براي هدايت انسان به طرف تعالي و سعادت عمل مي كند.اگر ايمان به خدا و عمل براي خدا در فعاليتهاي اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و ساير شئون زندگي بشر وارد شود پيچيده ترين مشكلات امروزي جهان به آساني حل مي شود. امروزدنيا، هم در اين بن بست گرفتار شده است و هم نمي خواهد به نوع هدايت انبيا تسليم شود. ولي سرانجام چاره اي جز تسليم ندارد.
-[از چه راههايي فكر مي كنيد كه بشود تمركز قدرت اقتصادي را از بين برد؛ نه فقط بين فقرا و ثروتمندان بلكه حتي بين تيپهاي مختلف فرايند توليدي "كارگر و كارفرما"؟]
-جامعه بدون خدا و بدون ايمان و عمل براي خدا آنچنان با مشكل رابطه كارگر و كارفرماگرفتار شده است كه وقتي هم مي خواهد اين مشكل را حل كند مشكلي بزرگتر ايجادمي كند كه در حل آن ، خود را در بن بست مي بيند! ولي در جامعه اسلامي كه همه چيز براساس و معيار اسلام و ايمان سنجيده و عمل مي شود، هرگز مشكلي پيش نخواهد آمد.
-[فكر مي كنيد كه بعد از سرنگوني رژيم پهلوي بشود بلافاصله حكومت اسلامي برقرار كرد يا احتياج به يك حكومت موقت براي رسيدن به حكومت اسلامي باشد؟]
-بديهي است هر اندازه ملت و حكومت طبق موازين اسلامي و براي خدا عمل كنندتدريجا نقايص خود را بيشتر برطرف مي كنند و دائما در تعالي و ترقي بيشتري قرارخواهند گرفت و در مجموع جامعه به ارزشهاي خدايي بيشتر نزديك مي شوند و اين سير، نهايت ندارد. -[به عنوان يك مثال مشخص ، براي از بين بردن اقتصاد وابسته به نفت شاه و استفاده متفاوت از اين ماده اوليه ، يك حكومت اسلامي چه اصولي را بايد به كار گيرد؟]
-ايران امكانات و ظرفيتهاي مختلف و فراواني براي رشد اقتصادي دارد كه اگر نفت هم نباشد بتواند در رشد خود و از بين بردن فقر پيروز شود. از قبيل معادن مختلف كه درصنايع اهميت زيادي دارد و همچنين امكانات كشاورزي و دامداري و مهمتر از همه ،وجود استعدادهاي سرشار و خلاق انساني . و نفت را در ضمن اينكه به هركس كه مشتري باشد و با رعايت عدل و انصاف از ما بخرد و پول آن را بدهد مي فروشيم ، سعي هم خواهيم كرد كه از خود نفت در صنايع مختلف استفاده كنيم .
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 181,982,887