صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - شاه ، مجرم واقعي است - 18 آبان 1357

عنوان : شاه ، مجرم واقعي است
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 18 آبان 1357
تاریخ قمری : 8 ذي الحجه 1398
مکان : قم
جلد : 4

متن :
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
از دست و پاهايي كه شاه دارد مي زند، يكي هم اين شريك جرمهايش است كه اينهارا - يك عده آنها را - گرفته اند. در اين حكومت نظامي ، يعني در دولت نظامي وحكومت نظامي كه به پا كردند، ديدند كه خيلي فايده نكرد؛ حالا يك راه ديگري پيش گرفتند. و آن اينكه آنهايي كه ديروز با او شريك جرم بودند، بعضي اشان دوازده سال ،سيزده سال در همه جناياتي كه شاه كرده است شريك بودند(1)، حالا به عنوان اينكه آن خيانت كرده و جرم كرده است گرفته اند. آن شريك را گرفته اند كه اين شريك محفوظبماند! گمان كردند كه مردم الان ، همه اذهان مردم ، متوجه اند كه آن شريكها را گرفته اند،ديگر مسئله اي نيست و بايد مردم اجازه بدهند كه شاه باشد! براي اينكه خوب ، شما مگرچه مي خواهيد؟ شاه از آن طرف آمده است عذرخواهي كرده است و ببخشيد من اشتباه كرده بودم ! بعد از اين هم ديگر من اشتباه نمي كنم ! از آن طرف هم خوب ، زندانيهاي سياسي را - خيلي از آنها را - رها كرده است : از اهل علم ، از جماعت سياسي و سايرطبقات ؛ از اين طرف هم يك عده اي از اين اشخاصي كه در دولتها بودند و آنها خلاف كرده اند - همه را، اين عده را گرفته است و مي خواهد كه اينها را محاكمه - مثلا - بكند!
مي گويد شما ملت ايران چرا اينقدر لجاجت مي كنيد؟. . . "اعليحضرت " باشم ! ديگرشاه از اين بهتر كجا ما پيدا بكنيم كه دزدها را گرفته و سياسيها را رها كرده ، زندانيها را رهاكرده و قول و قرار هم داده به اينكه بعد از اين ديگر زاهد بشود و عابد و مسلمان ! و ديگرشما چه طلبي از شاه داريد [كه ] در سرتاسر ايران باز اعتصابات مي كنيد؟ اين اعتصابات ديگر چيست كه مي كنيد؟ چرا باز سرتاسر ايران اعتصاب است ؟ چرا شركتهاي - نمي دانم - هواپيمايي و ديگران ، اتوبوس و شركت واحد در اعتصاب است ؟ خوب ، پزشكها چرااعتصاب كردند؟ و هكذا.
شاه ، مسئول همه جرمها
بايد پرسيد كه اين مسائل ، ما اگر بخواهيم تحليل كنيم اين مسائل را، ببينيم كه اينهاجرم را زياد مي كند يا جرم را قصر(2) مي كند؟ شما اين دولتهايي كه تشكيل داده ايد همه اينها به دست شما تصويب شده است ! و اين مجرمهايي كه حالا گرفتيد، اينها همه شان اينها بودند كه در دولتهاي شما بودند! شريك جرم شما بودند! شما حالا مي گوييد اينهامجرم هستند؟ شما اين مجرمها را روي كار آوردي ، مي گويي دزد هستند؟! شما اين دزدها را روي كار آوردي ! حالا شما يك مجرمي يا مجرمهايي و يك خائنهايي راخودتان در دولتها سر كار آورديد و با هم مشتركا مشغول شديد به چاپيدن اين مملكت وبه اذيت كردن اين مردم ! حالا اگر دو نفر يا ده نفر با هم شريك شدند و يك جرمي راانجام دادند يا يك خيانتي كردند، بعد يكي از آنها قدرتمندتر بود يك چند نفري از آنهارا فرض كنيم گرفت ، اين جرم خودش معفو(3) است براي اينكه شركاي جرم را گرفته است يا خود اين اقرار به اين است كه من خيانت كردم اين اشخاص را آوردم روي كار؟!بعضي از اينها كه دوازده سال يا بيشتر در مسند نشسته بودند، شما اين دوازده سال هيچ اطلاع از حال اين نداشتيد! حالا تازه امروز مطلع شديد؟! هيچ اطلاعي تا چند ماه قبل ازاين ، از دوازده - سيزده سال پيش از اين ، تا چند ماه قبل از اين ، شما هيچ اطلاع از حال اين آدم كه نخست وزير شما بود و در كارها دخالت داشت و مشاور شما بود و همه كارها را بانظر و فرمان مبارك انجام مي داد، شما تا حالا هيچ اطلاع داشتي كه اين آدم چكاره است ؟! همين دو - سه روز مطلع شدي ؟! همين چند روز و چند ماه شما مطلع شدي ؟! اگريك آدمي دوازده - سيزده سال مشغول خيانت و مشغول چپاولي بوده و شما اطلاع نداشتيد، شما لياقت اينكه در اين پست باشيد - اگر پستي باشد - شما همچو لياقتي نداري !آدم نالايقي هستي ! لكن مطلع بوديد - چنانكه هستيد و بوديد - خوب دو نفر شريك جرم بوديد! منتها تو شريك بزرگه بودي ، او شريك كوچكه بوده ! حالا شريك بزرگه اگرشريك كوچكه را گرفت و حبسش كرد، اسباب اين مي شود كه ديگر جرمي در كارنباشد؟! يا جرم هست ؟ خوب ، تو شريك كوچكه را گرفتي ؛ ملت شريك بزرگه رامي خواهد! همان حجتي كه تو داري بر اينكه اين شريك جرم را گرفتي يا اين شركاي جرم را گرفتي ، با همان دليلي كه شما اين شركاي جرم را گرفتي ، به همان دليل ، ملت از تومواخذه مي كند و مي خواهد تو را بگيرد. اين راه مفر است ؛ خوب ، اينها راه عقلايي نيست كه شما مي خواهيد يك راهي درست كنيد كه اين نجات پيدا بكند. اين راه نجات نيست كه !
مردم بازي نمي خورند
تمام اين حرفها و تمام اين نيرنگها براي اين است كه خوب ، احتمال - ولو درصداحتمال يك احتمال ، ولو در هزار احتمال يك احتمال - اينها احتمال مي دهند كه مردم رامثلا يك بازي بدهند، ولو آن طبقه مثلا متعارف مردم را بازي بدهند لكن ما مي بينيم كه مردم بازي نمي خورند. همين حالا كه هم آن شريك جرمها را گرفته است و هم آن نطق را هي مكررا مي گويند گذاشته است و شنيدند و خوب ما هم شنيديم اين نطقها را، و هم نطق آن نخست وزير نظامي ، آن را هم ما شنيديم كه گفته است ، هم سرنيزه آقايان و همه چيزها، هم حمله به مردم و هم ريختن توي بيمارستان و در بيمارستان را شكستن و درتوي بيمارستان آدم كشتن ، و هم حمام قم كه سه نفر را به واسطه گاز خفه كرده اند، و هم همدان و هم همه جا، باز همان حرفها و همان انقلابات و همان اعتصابات و همان صداهاهست ، و نمي شود نباشد. - عرض مي كنم - تظاهرات و اعتصابات و اينها بايد اين را شكست داد، همين ملت مي داند اين معنا را كه اگر چنانچه يك غفلت كوچكي حالا بكند، يك غفلت بسياركوچك الان اگر بكند، باز مطلب برمي گردد به پنجاه سال پيش از اين ، و ديگر نمي توانداين ملت حتي بعد از پنجاه سال ديگر هم يك همچو نهضتي را ايجاد كند و يك همچوقيامي بكند. خوب ، ملت اين را مي داند. مي داند كه اگر امروز اين تا آن آخر نقطه نرود وتا سرنگوني اين آدم اين نهضت را ادامه ندهد، برمي گردد به حال رضاشاه و بدتر از او. واين دفعه اگر چنانچه اين قدرت پيدا بكند، ديگر نه بر بچه مهلت مي دهد نه بر بزرگ . همه مخالفين خودش را، كه همه ملت است ، سركوب مي كند و هيچ هم مضايقه ندارد ايشان .
همچو خيال نكنيد كه يك ، بله ، خيلي مثلا عدالت اجتماعي ! هر چند روز يكدفعه كه مي رفت منبر، مي رفت [مي گفت : ] عدالت اجتماعي را من مي خواهم چي بكنم ! و فضاي باز سياسي و عدالت اجتماعي و انتخابات آزاد و تمدن بزرگ و دروازه تمدن بزرگ ! و ازاين شعرهايي كه صدتاي آن يك غاز(4) در بازار ايران ديگر ارزش ندارد، اين پشت سرهم مي بافت و حالا هم باز دست برنداشته است . هر وقت كه صحبت مي كند باز از آن حرفها مي زند! منتها صفحه ها مختلف مي شود! گاهي وقتها با آن صورتها درمي آيد، وگاهي وقتها [برعكس ] مي شود. گاهي وقتها به بازاريها[بد مي گويد]، وقتي قم آمد، آنجادست و پايش را هم گم كرده بود. آن دفعه كه قم آمد، يك دفعه كه در همان نزديكيهاي 15 خرداد، جلو 15 خرداد بود، اين آمد قم . گفتند كه وقتي كه وارد شد همچو دست وپايش را گم كرده بود كه بايد از اين راه برود، از توي يك كوچه اي شروع كرد رفتن ! بعدرفتند گفتند آقا راه اين طرف است ، بفرماييد! [خنده حضار] از اين راه هدايتش كردندآمد. و وقتي كه رفت ايستاد در بيرون صحن ؛ ايستاد صحبت بكند. در حركاتش هم كه مي پريد بالا و مي پريد پايين ، باز مردم يك حرفهايي داشتند! و رفت ايستاد و بازاريهاي متدين قم را به حرفهاي نامربوط بست ؛ گفت ريشوهاي كذا! از اين حرفهاي نامربوط. بهعلما كه بدتر گفته است ديگر؛ حيوان نجس ! از اين مسائل .
سلطنت شيطاني
همين آقا حالا آمده مقابل ملت و باز توبه مي كند و عرض اخلاص مي كند به همه طبقات ملت كه ما اشتباهاتي كرديم ! خوب ، ديگر از اين به بعد اشتباه نمي كنيم ! خوب ،اگر اشتباه كردي چرا حالا دوباره مي كشي ؟ اگر شما تصديق داري كه اشتباه كردي ، ازآدمكشي اشتباه بيشتر مي شود؟! از جوانهاي مردم را كشتن ، از زنهاي مردم را كشتن ديگر اشتباه بالاتر داري تو؟! اگر اعتراف داري كه شما اشتباه كردي و مي گويي مي خواهم برگردم از اين اشتباهات ، ديگر اينها تكرار نمي شود، اگر اينطور است ، خوب برگرد از اشتباهات خود. تو كه مي گويي مي خواهم برگردم از اشتباه ، مردم چطور باوركنند؟ تو مي گويي اشتباه كردم و الان داري آدم مي كشي ! مگر امكان دارد كه نظامي بدون اجازه اين آدم آدم بكشد؟ چه داعي دارند آنها آدم بكشند براي خاطر يك كسي ديگر؟ تا او فرمان ندهد و خودشان را لازم الاطاعه ندانند و جرات نكنند تخلف بكنند،آدم نمي كشند. تا فرمان ايشان نباشد كسي آدمكشي نمي كند و اين اراذليها را نمي كند.فرمان مستقيم اين است كه اينها را وادار مي كند به آدمكشي و اينطور چيزها. همين آدمي كه مي گويد كه من عذر مي خواهم از شما و اشتباه شده و چطور، و من تعهد مي دهم ،ضمانت مي دهم به اينكه چه نكنم ؛ خوب يك دفعه ديگر هم ضمانت و تعهدت رادادي . اول سلطنت شيطانيت تو همين تعهدها را دادي و قسم هم خوردي و در مجلس هم رفتي و همه اين كارها را كردي ، و دنبالش به قول خودت اين "اشتباهات " را كردي واين غلطها را، حالا چه شده است كه دوباره آمدي ؟ آن وقت باز يك فرجه اي شده است مثلا فرض كنيد ده روز، يك ماه و دو ماه ، سه ماه بعدش اين كار را كردي . تو امروز درعين حالي كه مي گويي من اشتباه كردم و ديگر نمي كنم از اين كارها و ديگر - عرض مي كنم كه - تعهد كردم كه تكرار نشود، در عين حال داري انجام همين كثافتكاريها رامي دهي و همين جنايتكاريها را؛ آن وقت مردم چطور بپذيرند از تو؟ مثلا فرض كنيد اگر- خداي نخواسته - يك عالمي بيايد به مردم بگويد ساكت بشويد، چطور مردم گوشكنند به حرف اين عالم ؟ كه خوب مي گويند اين عالم - خيلي خيلي بخواهند تادب كنند(5)مي گويند - اين عالم اشتباه كرده است و الا مي گويند آدم درباري [است ]! خيلي بخواهندادب كنند مي گويند خوب اين آقا آدم ساده اي است ، آدم صافي است ، و نفهميده كه اين چه جور جنسي است ! ملت نمي شود، آقا نمي شود ملت را ديگر اينقدر نفهم حساب كرد! يك ملتي كه ايستاده و دارد فرياد مي زند و حق مشروع خودش را دارد مطالبه مي كند، اين را ديگر نمي شود با اين چيزها خوابش كرد.
اقليتهاي مذهبي در پناه حكومت اسلامي
از آن طرف تبليغات همه جانبه . مثلا ديدند كه خوب ، در ايران ، مال هم ايران هم خارج - هر دو را مي خواهند اين انحراف حاصل كنند - كه در ايران اقليتهاي مذهبي هست ، و خارج ايران هم به اين مسئله خوب ، اهميت مي دهند، راجع به اقليتهاي مذهبي اينها درست كردند كه اگر چنانچه حكومت اسلامي تشكيل بشود، ديگر همه اقليت مذهبيها را از بين خواهند برد اينها! ببينيم كه شما بهتر رفتار مي كنيد با اقليتهاي مذهبي يااسلام بهتر رفتار كرده است ؟ تو كه هم اقليت مذهبي و هم اكثريت مذهبي را داري پايمال مي كني و از بين مي بري ! تو كه همه حقوق بشر را در ايران از بين بردي . تو نه مسلم راگذاشتي آزاد باشد نه غير مسلم را. اقليتهاي مذهبي در اسلام احترام دارند، آزادند.احترام دارند. مثل اينها مي گويند كه - هي مي آيند سئوال مي كنند - خوب ، اگر چنانچه حكومت اسلام شد، با اقليتهاي مذهبي چه مي كنيد؟ اين براي اين است كه هي تزريق شده به ايشان كه اگر اينطور شد، قتل عام مي كنند مثلا يهوديها را! قتل عام مي كنند نصارارا! قتل عام مي كنند زرتشتيها را.
در كدام وقت اتفاق افتاده است كه در اسلام وقتي كه در يك مملكت اسلامي كه درحال جنگ نبوده و در حال صلح بوده و در حال چه بوده ، اقليتهاي مذهبي را قتل عام كرده باشند يا قتل كرده باشند؟! اين همين اقليت مذهبي است كه وقتي كه يك زن يهوديرا، ذمي را خلخالش را مي برند، حضرت امير مي گويد اگر انسان بميرد اين ارزش دارد كه آدم بميرد، وقتي بشنود كه يك زن ذمي را - يك زني كه در پناه اسلام بوده است - اينهاخلخال را از پايش كشيدند. يك همچو اسلامي و يك همچو حكومت اسلامي مي آيداقليتهاي مذهبي را چه مي كند؟! اينها همه تبليغات است كه طرفدارهاي شاه و شاه بابوقهاي خودشان اين تبليغات را مي كنند براي اينكه حكومت اسلام و اسلام و - عرض مي كنم - روحانيت اسلام را پيش مردم ، يا لااقل پيش اين اشخاصي كه در خارج ايران هستند، يعني اين خودشان از غير مسلم هستند و غير مذهبي هستند، پيش اينها لااقل لكه دار بكنند كه نه ، اينها مي خواهند يك حكومت ارتجاعي [بكنند]، يك حكومت ارتجاعي ، ارتجاع اسلامي ! اسلام را، خود اين آقا اسلام را ارتجاعي معرفي مي كند. اين مي گويد اين مطلب را كه خير، "دين مبين اسلام " اينها را مي گويد اما از آن طرف هم آنهايي كه اسلام را دارند به مردم مي گويند، مي گويد اينها مرتجع هستند! مرتجع يعني اينها برگشتند به 1400 سال پيش از اين ! تبليغ مي كنند يك چيزي را كه 1400 سال پيش ازاين آمده . غفلت از اينكه خود ايشان تاريخ 2500 ساله را حالا پيش كشيده ! ايشان مرتجع نيستند اما اينها كه 1400 سال پيش قوانين مترقي را دارند مي گويند، اينها كه مي گويند بايدتودهني زد به اين آدمي كه سلب آزادي از مردم كرده ، بايد تودهني زد به اين آدمي كه سلطه ديگران را در ايران برقرار كرده و مردم را زير سلطه ابرقدرتها قرار داده ، اينهامرتجعند! اما آنهايي كه مال مردم را دارند مي خورند به زور و با فشار و سلب آزادي ازهمه كردند نه ، اينها متمدن هستند و اينها دروازه باز آزادي است !
اسلام ، مخالف فساد
اين حرفها و اين شعرها و اين چيزهايي كه در خارج درست كردند، اينها خوف اين است كه يكوقت خداي نخواسته بعض جوانهاي ما هم به اشتباه بيفتند كه مبادا يك همچو چيزي بشود؛ مبادا يكوقتي اسلام بيايد در خانه را روي زنها ببندند، قفلش كنند كه ديگر بيرون نيا از خانه ! زنها در صدر اسلام توي ميدانها مي رفتند. در همين جنگهاي اسلامي توي ميدانها مي رفتند براي پرستاري اين چيزها، اينهايي كه كشته مي شدند آنجا. زنها در محفظه بمانند؟! چه كسي همچو چيزي به شما گفته است كه بايد اينطور باشد؟. . .آزادند مثل مردها. چه كسي گفته است كه اقليتهاي مذهبي را اينها خواهند چه كرد و چه كرد؟ بله ، يكي از درد دلهايشان اين است كه در قمارخانه ها را مي بندند، اين راست است . در مراكز فساد را مي بندند. حكومت اسلامي نمي گذارد اين كاباره ها كه همه جوانهاي ما را به بدبختي كشيده ، نمي گذارد اينها باز باشد. اگر اينها را طرفدار هستندمردم بر آن ، اين روشنفكرها و اين - عرض مي كنم - متجددين با اين مفسده ها موافقند؟نه . حكومت اسلامي قمارخانه ها را مي بندد درشان را. و مراكز فساد و كاباره هايي كه اين فسادها در آن مي شود، اينها را درش را مي بندد. اين فرم سينماها را تغيير مي دهد؛ يعني اين سينماهايي كه الان جوانهاي ما را دارند به فساد مي كشند و به فحشا مي كشند، اينهامي گويند اين فرم نبايد باشد. مي خواهد سينما باشد، سينماي آموزنده باشد، سينماي اخلاقي باشد. با فساد اسلام مخالف است ؛ با فساد كشيدن جوانها، مسلمين را به فسادكشيدن مخالف است . با غارتگري مخالف است . اسلام نمي خواهد غارت بيت المال را،غارت كنند بيت المال را. اسلام با تمدن مخالف نيست ؛ با اين توحشها مخالف است . بااين فحشايي كه راه انداختند اينها مخالف است . با مال ملت را صرف قمارخانه كردن درجزيره - نمي دانم - كجا(6) مخالف است . اينها البته جلوگيري مي شود. حكومت اسلامي اگر آمد، اين مفسده ها را از بين برمي دارد؛ نمي گذارد جوانهاي ما فاسد بشوند،نمي گذارد اين فرهنگ عقب نگه داشته بشود تا اينكه نگذارد اين جوانها رشد بكنند.خوب ، همين جوانهاي خارج آمدند به من مي گويند كه ما را نمي گذارند كه رشد علمي بكنيم . ما را به يك حدي نگه مي دارند، نمي گذارند. با اين چيزها مخالف است ؛ البته اسلام با اين چيزها مخالف است .
اسلام ، مدافع واقعي حقوق زن
اسلام مي خواهد كه زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زنها را نجات داده است از آن چيزهايي كه در جاهليت بود. آنقدري كه اسلام به زن خدمت كرده ، خدا مي داند به مردخدمت نكرده ؛ آنقدر كه به زن خدمت كرده . شما نمي دانيد كه در جاهليت زن چه بوده ودر اسلام چه شده . حالا هم اينها دارند از جاهليت بدتر مي كنند. آن وقت آنها بي اهميت مي كردند، حالا ايشان مي فرمايد كه زن بايد لعبه (7) باشد! زن بايد - نمي دانم - چه باشد.يك همچو حرفي كه به كرامت زن برمي خورد. اعتقاد ايشان درباره زن اين است كه بايد- يك تعبير سوئي كرده بود - اينطوري باشد! اسلام مي خواهد زن اين جوري نباشد.اسلام مي خواهد زن مثل - همان طوري كه مرد همه كارهاي اساسي را مي كند زن هم بكند، اما نه اينكه زن يك چيزي بشود كه آقا دلشان مي خواهد كه بزك كرده بيايد توي جامعه و با مردم چه بشود، مخلوط بشود. با جوانها آن جوري مخلوط! اينها را جلومي خواهد بگيرد اسلام . مي خواهد زن را حيثيت و احترامش را حفظ كند؛ مي خواهدشخصيت به زن بدهد كه از اين شيئيت بيرون بيايد. اينها مي خواهند بفروشند، از اين دست به آن دست كنند؛ اين را مخالف است اسلام . با زن مخالف است اسلام ؟! اسلام به زن خدمتي كرده است كه در تاريخ همچو سابقه اي ندارد. اسلام زن را از توي لجنزارهابرداشته آورده شخصيت به او داده ، اسلام با زن مخالف است ؟! اينها تبليغات است .مي خواهند شما را از اسلام دور كنند و مالتان را بخورند، مي خواهند شما را از روحانيت كنار بزنند و مالتان را بخورند، مي خواهند نگذارند فرهنگ شما رشد پيدا كند و اموال زيرزميني تان را بخورند و در اسارت نگهتان دارند تا آخر. و اگر امروز همه ملت دست به هم ندهند و هر چه خواهد شد خودشان را نجات ندهند از اين گرفتاري ، تا آخر درگرفتاري هستند. و هر كس يك كلمه بگويد كه موافق باشد با سازش با اين مرد، خيانت كرده ؛ هم بر اسلام و هم بر مسلمين و هم بر كشور خيانت كرده است . خودتان را بپاييد وناظر باشيد اشخاصي را كه مي خواهند يك همچو كارهايي را بكنند. اگر يكوقت از دهن كسي بيرون آمد، تودهني به او بزنيد كه همچو غلطي را نكند. ان شاءالله خداوند همه تان راحفظ كند؛ موفق باشيد و خدمت كنيد به كشور خودتان و اسلام خودتان .
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,247,830