عنوان : جامعه ايران ، زنده و در حال تكامل
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 23 خرداد 1358
تاریخ قمری : 18 رجب 1399
مکان : تهران ، بيمارستان قلب
جلد : 8
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
تحولي شورانگيز و اطمينان بخش
شما گروههاي مختلف ، عزيز هستيد. و من بايد براي هر گروه صحبت كنم . لكن چون نه وقت من و نه حال من اقتضا دارد، آن جهت مشترك را كه بين همه است صحبت مي كنم . و آن مطلبي است كه براي من اطمينان آور و شورانگيز است : آن مطلب مشتركي كه بين شما سه گروه و ساير گروههاي ايران هست اين تحولي است كه پيدا شده است .يك نحو تحولي در جوانهاي ما، پيرهاي ما، بچه هاي ما، همه قشرها، پيدا شده كه اين تحول موجب اطمينان خاطر است . و من بارها گفته ام كه اين تحول روحي از آن پيروزي ،كه خيلي هم بزرگ بود، بالاتر است . اين چه تحولي است كه شما جوانهايي كه همه تان تيرخورديد، ناقص شده است بعض اعضايتان ، در زحمت بوديد، مع ذلك ، آمديد بازعرضه مي كنيد خودتان را بر اسلام . و اينكه جان خودمان را براي اسلام حاضريم فداكنيم . و اين چه تحولي است كه خانمها از راههاي دور پا مي شوند مي روند به مراكزي كه جنگ است و آدمكشي است و همه ناراحتيهاست ؛ مي روند براي كمك به برادرهاي خودشان . و اين چه تحولي است كه اين خانمها از كازرون مي آيند اينجا؛ و باز عرضه مي كنند ما براي اسلام حاضريم همه جور فداكاري بكنيم . اين تحول را كي آورده ؟ غير ازخدا كسي مي تواند همچو تحولي در يك ملتي ؟ نه يك جمعي ؛ نه شما عده اي كه در اين اتاق مجتمع هستيد؛ و نه اهل يك آستان ؛ و نه اهل يك ناحيه ؛ در يك كشور سي و چندميليوني و خارج از كشور هم . جامعه زنده و صداي آن
در چند روز پيش از اين ، چند وقت پيش از اين ، يك جمعيتي از خارج آمد، كه گمانم اين است كه از امريكا بود، آمده بودند براي جهاد سازندگي از امريكا. جوانها پامي شوند مي آيند اينجا براي اينكه بروند با اين رعيتهاي خودشان و اين جمعيت ومستمنداني كه هستند كمك كنند. من به آنها گفتم كه اگر چه شما از باب اينكه خوب ،ورزيده در كار درو و اين كارها نيستيد، كار هم از شما مثل رعيتها نمي آيد، لكن اين كارشما اينقدر ارزنده است كه وقتي اين كشاورزها و زارعها ديدند كه از امريكا يك دسته اي آمدند كه كمك كنند، همدرد با آنها باشند، قدرت آنها چند برابر مي شود. شماقدرت مي دهيد به آن جمعيتي كه مي رويد آنجا كار بكنيد. اين خانمهايي كه از راههاي دور پا شده اند و رفته اند به مركزي كه همه جور خطر هست ، اين كار يك قدرت مي دهدبه جامعه ؛ جامعه را زنده مي كند. اين خانمهايي كه از جاهاي دور آمدند اينجا مي گويندما همه طور حاضريم براي فداكاري ؛ مثل همه شما كه اين مطلب را مي گوييد؛ اين صدا ازيك جامعه زنده بلند مي شود. اين جامعه قبل از اينها اينطور نبود. شما هيچ كدام حاضرنبوديد كه در زمان طاغوت يك قدم برداريد كه احتمال بدهيد يك دردسري ايجادمي كند. هيچ حاضر نبوديد. و اينها هم حاضر نبودند كه اگر در طاغوت يك جنگي واقع مي شود، اينها بروند و عرضه كنند خودشان را كمك كنند. و آنها هم حاضر نبودندخودشان را عرضه كنند به طاغوت و بگويند چه .
بهترين حالات ، خدمت به خدا و بندگان او
اين يك معنايي است كه شما همه اسلام را مي دانيد كه براي همه است ؛ و اسلام يك رژيمي است يك حكومتي است عادلانه ، الهي ، از اين جهت براي خدا كار مي كنيد. اين كارها كارهايي است كه براي خداست . و اين تحول هم تحولي است كه به دست خداانجام گرفته . هيچ كس نمي تواند قلوب را برگرداند از حالي به حالي . "مقلب القلوب "خداي تبارك و تعالي است ؛ "محول الاحوال " خداي تبارك و تعالي است . و بحمداللهاين "مقلب القلوب " و اين "محول الاحوال " حال شما را به "احسن حال " متحول كرد."احسن حال " اين است كه براي او و براي بندگان او خدمت كنيد و براي احكام او خدمت كنيد و شما همه بحمدالله براي او خدمت مي كنيد و براي بندگان او و براي مخلوق او. اين حال بهترين حالهايي است كه براي ما هست و براي شما. و بحمدالله موفق هستيد. وخداوند توفيق شما را هر چه بيشتر كند.
زيان بيان پي درپي كاستيها و نارساييها
و يك مطلب ديگري كه باز بايد بگويم ، و ما مبتلاي به اين هستيم ، شايد بسياري ازروزها - امروز هم غير از شما هم بودند اشخاصي - بيان اشكالاتي كه الان هست . در همه نواحي ، هر جا برويد اشكالات هست . زياد است . و ما هم مي دانيم اشكالات هست . لكن الان وقت اين نيست كه هي اشكالات را بيان كنيد. بيان اشكالات بسياري اش موجب اين مي شود كه يكجور سستي پيدا بشود در ملت ، و يك خوف در آن پيدا بشود. آن طمانينه اي كه از براي ملت ما لازم است باشد، بحمدالله هست ، اين را بايد حفظش كرد.
در كردستان با دست اجانب ، با دست احزابي كه مربوط به اجانب بودند، آشوب حاصل شد؛ و آشوب بزرگي هم بود؛ و ملت و دولت ما غلبه كردند بر آنها و آنها را از بين بردند. حالا يك ريشه هاي كمي در بعض از اطراف آنجا، مثل جنگلها، مثل بعضي روستاها، هست . آن را نبايد شما خيال كنيد كه نه ، توطئه باقي است . خير، آن وقت هم كه بود چيزي نبود. ملتي كه يك قدرت شيطاني به اين بزرگي را شكست ، ملتي كه آن كودتايي كه ما در تهران بوديم و بنابر اين بود كه كودتا بكنند و همه سران قوم را بكشند وچه بكنند، به طوري كه مرحوم تيمسار قرني به من گفت ، همين جا گفت : سه ساعت و نيم طول كشيد جنگ مردم با طاغوت ! ملتي كه با دست خالي تانكها و توپها و مسلسلها راشكست داد اين ديگر نبايد بترسد از اينكه در كردستان يك فرض كنيد حزبي يا يك جمعي يك كاري انجام مي دهند. اينها براي اين ملت ديگر مطرح نيست ، البته اسباب زحمت مي شوند؛ اسباب كشتار يك دسته بيگناه مي شوند؛ لكن كاري از اينها نمي تواندانجام بگيرد كه مورد خطري براي ما باشد. هيچ ديگر خطري در كار نيست .
نهراسيدن ملت از مسائل ناگوار
ايران بحمدالله از خطر دور است ، اين تحولي كه در ملت پيدا شده كه زنها ريختند درخيابانها و پيشدستي كردند بر مردها و مردها را تشجيع كردند و اين قدرت را در هم شكستند. يك ملتي كه چنين زنهايي دارد و چنين جوانهايي دارد از چي بترسد؟ خوفي در كار نيست . اگر آن سابق و آن سستيها بود و آن سرديها بود، خوف بود و خطر؛ اما باوضعي كه فعلا ايران دارد كه يك شخصي ، شخصيتي ، يك نفر مجاهد(1) كه از دستش مي رود يك چنين انقلاب دامنه داري ، يك چنين انفجاري در آن پيدا مي شود، يك ملت زنده اي است كه ديگر ترس ندارد. از اين هم كه مثلا آن فرد از دست ما رفته است ،با اينكه بسيار ناگوار بود، لكن خوفي نيست در كار. خود ملت ديگر كارهايش را داردانجام مي دهد. ديگر نه من مطرح هستم ، و نه هيچكس . خود ملت مطرح هست ؛ و خودملت پيش مي برد.
انتخابات مجلس و رياست جمهوري
و من از خداي تبارك و تعالي مي خواهم كه اين روحيه قوي شما و اين قلب پر ايمان شما، كه خداي تبارك و تعالي به شما اعطا كرده است ، محفوظ بماند. و همه شما دست به هم بدهيد اختلافات را كنار بگذاريد، مناقشات كمتر بكنيد، تا اينكه اين نهضت تا آن قدم آخرش ، كه عجالتا در مراحل او لي مجلس شوراي ملي و رئيس جمهور و اينها درست بشوند. همه اين آشفتگيها را مجلس شورا، كه مجلس خودتان است [پايان مي دهد] بايدكوشش كنيد كه خودتان انتخاب كنيد. افرادي كه متعهد هستند، متدين هستند، ملي هستند، چپ و راستي نيستند، اينها را تعيين كنيد. و ان شاءالله . وقتي مجلس شوراي ملي يك همچو مجلسي شد كه از خودتان بود و افراد خودتان در آن بود و به اختيار خودتان بود، هيچ خوفي ديگر براي ما نيست ان شاءالله .
پانویس :
بزرگتر کوچکتر