عنوان : ضرورت مبارزه با عاملين خريد و فروش مواد مخدر
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 12 تير 1358
تاریخ قمری : 8 شعبان 1399
مکان : تهران ، شميران ، دربند
جلد : 8
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
مبارزه با فساد
اصل قضيه مبارزه با فساد مطلقا و با اين قسم از فساد كه اعتياد باشد، هيچ اشكال نداردو مطلبي است كه بايد بشود، و بايد هم دولت و اشخاصي كه مي توانند كمك كنند كه اين فساد برداشته بشود، در اين هيچ اشكالي نيست . هر عقلي و هر عاقلي اين معنا را تصديق دارد كه با اينطور فسادها، كه جوانهاي ما را به نيستي تقريبا مي كشد، بايد مبارزه بشود؛ وآنهايي كه معتاد هستند بايد آنها را در مراكزي ، از اعتياد بيرون بياورند. و بالاتر،جلوگيري از فروش و خريد و پخش اينطور مواد بي اشكال لازم است . از نظر شرع هم بايد، اين كار بشود. من حالا كيفيت اينكه . . . وضعش چه جور است ، اين را ديگر من الان اطلاعي ندارم ، اگر آقايان ، يك برنامه اي دارند و آن برنامه موافق با مصالح است و موافق با همين قضيه است كه براي جلوگيري از اعتياد و براي اينكه معتادين را معالجه بكنند،بسيار امر صحيحي است و لازم . البته فساد در اين مملكت هم منحصر به اعتياد نيست .اعتياد [و] اينطور فسادها [را] دامن زدند، زياد كردند. اصل برنامه اين بوده است كه جوانهاي ما را به فساد بكشند.
تبليغات دامنه دار چند صد ساله
اينها براي اينكه مبادا يك قدرتي يك وقت در مقابلشان قيام كنند، هر جا كه احتمال يك قدرتي مي دادند آن را با تمام قوا سركوب كردند. احتمال مي دادند كه روحانيت جلوي آنها را بگيرد، زمان رضاخان هر كه يادش است مي داند با روحانيت چه كردند. وبعدش هم به آن طرز نبود. به طرز شيطنت گري بدتر در زمان اين يكي بود. دانشگاه رااحتمال مي دادند كه يك وقت در مقابل اينها بايستد، دانشگاه را هم با طرحهايي نگذاشتند دانشگاه صحيح براي اين مملكت باشد. مردم را احتمال مي دادند كه اگر اتكابكنند به اسلام يا اتكا كنند به روحانيت ، كاري از آنها بيايد. [آنها را] از روحانيت و اسلام جديت مي كردند كه جدا كنند؛ مردم را بدبين كنند به روحانيت ؛ بلكه بتوانند بدبين بكنندبه اصل همه مكتبهاي توحيدي و اسلامي . از اين جهت تبليغات دامنه دار[ي ]كه بايدگفت چند صد ساله طوري كرده بود كه جوانهاي ما اشخاصي كه درست به عمق مسائل سياسي نمي رسيدند. اينها هم باورشان آمده بود كه اسلام ، يا هر مكتب توحيدي ، خلاف مسير ملتهاست ، و جلوگيري از رشد مي كند؛ جلوگيري از تمدن مي كند. اگر يادتان باشد،در زمان "محمدرضا"، در اوايل اين نهضت ، يك وقت در يكي از كلامش گفت كه اين معممين ، روحانيين مي خواهند كه مملكت برگردد به حال سابق ؛ حتي كسي سوار اتومبيل هم نشود؛ سوار طياره هم نشود؛ اينها با اين هم مخالفند. اينها مي خواهند مثل همان سابق مثلا با الاغ اين طرف و آن طرف بروند! همان وقتي كه بعض مراجع (1) با طياره رفته بودندبه مشهد، همان وقت هم ايشان اين حرف را مي زد كه ما هم بالاي منبر گفتيم ، كه همين حرفي كه اين مي زند الان بعضي مراجع با طياره رفتند مشهد. چه طور اين حرف رامي زند؟ روحانيت با فساد مخالف است ، نه با تمدن . اين رژيم بود كه به اسم "تمدن " فسادرا رايج كرد. مراكز فحشا در تهران - آنطوري كه مي گويند - بيشتر از مراكز كتابفروشي است ! مشروبفروشي از كتاب فروشي مي گويند در تهران زيادتر بوده ؛ حالا البته ديگران شاءالله نيست .
برنامه هاي حساب شده براي افساد و اختلاف
اينها مي خواستند كه هر قوه اي كه احتمال بدهند كه در مقابل اجانب بايستد و اربابهابايستد و هر فكري را كه احتمال بدهند كه اين فكر در مقابل آنهاست ، اگر بتوانند فكر رااز او بگيرند. فكر را چه طور بگيرند؟ به اعتياد به مشروبات ، به اعتياد به هروئين و امثال اين مخدرات كه فكر انسان را مي گيرد؛ انسان را از ميان تهي مي كند، مراكز فحشايي كه سرتاسر مملكت بود، مراكز فسادي كه سرتاسر مملكت بود، خوب ، اين هم جوانها رامشغول مي كرد به يك امور شهواني كه بكلي افكار را از دستشان مي گرفت . اين يك برنامه بود . . . اين برنامه روي يك حساب [بود] نه اينكه همين طوري مي شد. يك حساب ، حساب دقيق اين كارها انجام مي گرفت . و الان روي يك حساب دقيق دارد يك كار ديگر انجام مي گيرد. شما گمان نكنيد كه همين طوري الان صد تا گروه پيدا شده ، صدتا گروه اظهار وجود كردند، صد تا بيشتر مي گويند هست ! اظهار وجود كرده اند، اين همين طوري نيست صد گروه در يك مملكتي اظهار وجود كنند؛ يعني صد گروه با هم اختلاف پيدا بكنند؛ يعني صد گروه با اسلام مخالف باشند بيشترشان . اين همين طوري نيست كه من باب اتفاق هر گروهي دلشان خواسته ؛ [تشكيل بدهند] خير، يك دستي دركار است ، كه يا اينها دانسته هستند كه خيانتكارند، چنانكه بسياريشان اينطورند؛ يا ملتفت نيستند و توجه به مسائل سياسي ندارند.
در يك موقعي كه همه قدرتها جمع شد با هم و ملت را با هم منسجم كرد، [و] الان كه وقت اين است كه نتيجه گرفته بشود و سازندگي بشود، در اين موقع آمدند گروههاي مختلف ؛ دستجات مختلف ؛ احزاب مختلف ؛ هركسي يك طرفي يك گروهي درست كرد؛ بسياريشان در مقابل نهضت و در مقابل اسلام ، و بسياريش هم اسم اين را نمي برند،لكن واقعش همين طور است . اينها يك مسائلي است كه حساب كردند رويش خارجيها.حساب كردند رويش آنهايي كه مطالعه كردند در افكار ما، در عادات ما، در جمعيتهاي ما.
مدعيان دروغين طرفداري از خلق
آنها از هر راهي مي خواهند نگذارند كه اين نهضت به ثمر برسد. بتوانند از اين شلوغ كاريهايي كه در مرز و در جاهاي ديگر الان يك جمعيتي آمده اند اينجا كهخرمنهاي ما را آتش زدند، و مشغول آتش زدن خرمن هستند. اين فرض كنيد كه يك دسته اي هستند كه اينهايي كه آتش مي زنند خرمنها را و اولا نمي گذاشتند كشت بكنند،بعد نمي گذاشتند برداشت كنند. حالا هم كه خرمن كردند، آتش مي زنند، اين همان گروهي هستند كه مي گويند ما طرفدار مردم هستيم ؛ طرفدار خلق هستيم . طرفداري ازخلق را اينطور مي دانند كه نگذارند اينها زراعت كنند؛ بعد هم نگذارند اينها زراعتشان رابردارند؛ بعد هم اگر خرمن كردند، خرمنها را آتش بزنند. اين طرفداري آنهاست ! مثل "تمدن بزرگ " شاه است . طرفداري آنها اين است كه اين ملت را بخواهند ضعيف نگاه دارند؛ اين ملت را بخواهند فقير نگه دارند؛ اين ملت را مختلف [و] متشتت قرار بدهند،تا اينكه آنهايي كه اينها را فرستادند براي اين كار، آنها بيايند قبضه كنند همه چيز ما را.
مواد مخدر، سلاح استعمار بر ضد نسل جوان
از چيزهاي مهمي كه در اين باب بوده همين قضيه مواد مخدر بود كه با حساب موادمخدره مي آيد، نه اين است كه يك قاچاقچي اين كار را مي كند، يا قاچاقچيهايي ؛ خير،اينها حساب دارد، اينها روي حساب فهميدند دانشگاه را بايد چه طوري نگذارند عمل بكند؛ مدارس علمي را بايد چه جوري نگذارند كار بكند - عرض مي كنم كه - جوانها راچه جوري بايد نگذارند كه مفيد براي جامعه باشند نگذارند رشد بكنند. يك قسمش هم همين است كه با اعتياد، با هروئين و با ترياك و با امثال ذلك اين كارها را رواج بدهند.اينها يك مسائل حساب شده است ؛ شما اينها را پاي چهار تا قاچاقچي حساب نكنيد. اين "قاچاقچي بزرگها" اين كارها را مي كنند؛ اين دستهاي خارجي دارد اين كارها را مي كند.اينطور نيست كه اين مفسده هايي كه الان در ايران دارد مي شود مثلا شما اين را پاي يك جمعيتي حساب بكنيد كه شلوغكارند؛ نخير اين روي حساب صحيح [و] دقيق پيش خودشان حساب شده است كه بايد اين مملكت كه بناست اسلامي بشود، و اگران شاءالله اسلامي بشود، دست اينها ديگر تا آخر كوتاه است ، نه به نفتش مي توانند دست بزنند و نه به مس اش مي توانند و نه به ساير چيزهايش . اينها مي خواهند كه نگذارند اين نهضت به آخر برسد. تا مي توانستند همه جمع شدندكه نگذارند محمدرضا برود، همه قوا جمع شدند كه نگذارند او برود، خوب ؛ نشد؛ ملت قيام كردند و نشد، بعد كه او رفت ، جمع شده بودند كه بختيار را نگه دارند كه آن هم تالي (2) او بود، او هم يكي از نوكرها بود. بعد كه او [را] هم ملت خارجش كرد. كوشش مي كردند كه خوب [شاه ] باشد. بعد از اينكه يك عده اي ، حتي اشخاص محترم ، هم كوشش به اينكه خود او بماند، بعدش كوشش به اينكه بختيار باشد، و بعد از كوشش به اينكه اين شوراي سلطنتي باشد و ما انتخابات را درست كنيم ، اينها همه يك [برنامه ]هايي بود كه هي تزريق مي كردند، كه يك اشخاص بي اطلاعي از آنها قبول مي كردند و "طرح " مي دادند؛ ملت قبول نكرد اين حرف را از آنها، همه اينها را زد كنار.حالا كه همه [را] زدند كنار و از آن جهت هم مايوس هستند، بعد آمدند سراغ انتخابات ،انتخابات را منع مي كردند؛ يك دسته تحريم كردند، بعضيها تحريم كردند قضيه رفراندم را، بعضيها تحريم كردند رفراندم را؛ و بعضيها آتش زدند! گروهي آتش زدند صندوقهارا! با سلاح نگذاشتند مردم راي بدهند. خوب ، اينجا هم شكست خوردند، و مردم راي دادند: رايي كه در دنيا سابقه نداشت . اكثريتي كه در دنيا سابقه نداشت [راي ] دادند اينها.از اين هم دستشان كوتاه شد، بعد آمدند سراغ قانون اساسي . باز بنا كردند يك كارشكني كردن كه نه ، بايد مجلس موسسان باشد. اگر مجلس موسسان نباشد چه خواهد شد! براي اينكه نگذارند جلو برود، از اين هم دستشان كوتاه شد، حالا افتادند دنبال همين كه همين هيات هم نگذارند درست بشود. اصلا تمام اينها يك نقشه هاي حساب شده است . نه آن كسي كه در سرحدات و اينها به اسم مثلا كمونيستي و به اسم نمي دانم كذا شلوغ كاري مي كنند، اينطور است كه يك دسته اي خودشان همين طوري آمده اند مي كنند. نه اينكه هروئين و رواج هروئين در سرتاسر مملكت . . . همين طوري شده ، و من باب اتفاق شده است ؛ نه ، اينها همه روي نقشه است . تفكيك وظايف براي مبارزه با فسادها
نقشه كشيده اند اينها كه نگذارند اين نهضت به ثمر برسد، چه بكنند. از همه اطراف خرابكاري . يك خرابكاري هايشان همين است كه جوانها را نگذارند يك جوان صحيح بار بيايد. كه اگر يك نهضتي بشود، از اين نيروي جواني بايد استفاده بشود، نگذارندنيروي جواني به ثمر برسد.
بنابراين ، خوب مسئله اي است كه همه جوانب بايد جلوگيري بشود؛ و البته همه جوانب را هم همه كس نمي تواند. هر دسته اي بايد يك گوشه اش را بگيرند و درست بكنند. يك دسته مبارزه با مواد مخدره بكنند، يك دسته مبارزه با مشروبات بكنند، يك دسته مبارزه - عرض بكنم - با فسادهاي ديگر بكنند؛ و همين طور. تا ان شاءالله بلكه اين نهضت به ثمر برسد و دولت اسلامي آنطوري كه اسلام فرموده است ، نه آنطوري كه هواهاي نفساني بخواهد بكند آني كه اسلام فرموده است اگر ان شاءالله اين تحقق پيدابكند، سعادت براي اين ملت و ساير ملتها [است ]. ان شاءالله كشيده مي شود به ساير ملتها.
و من توفيق شما را در اين مجاهدت از خدا مي خواهم و البته هركس هم بتواند كمك كند به شما، كمك به امر خيري است . لكن اصل حالا تشكيلاتتان چه جور است و وضع چه جوري است ، اينها را ديگر من اطلاعي ندارم . همان كليات مطلب را من عرض كردم .
پانویس :
بزرگتر کوچکتر