عنوان : كم شدن فاصله طبقاتي - چارچوب آزادي بيان و قلم - شان فقيه در حكومت اسلامي
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 3 آبان 1358
تاریخ قمری : 3 ذي الحجه 1399
جلد : 10
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
ريشه مشكلات انقلاب
من اين چيزهايي كه شما خوانديد نه اينكه دفعه اول بوده است كه مي شنوم . ما از اول كه اين انقلاب بحمدالله به آن پيروزي نسبي رسيد، و سي و پنج ميليون جمعيت از حبسهابيرون آمدند و بيرون ريختند، و بعد از اينكه از آن جهت هجمه اي بيرون آمدند، به فكرخودشان افتادند و توجهشان از نهضت كم شد و به فكر گرفتاريها افتادند، تقريبا هر روزچندين مرتبه يا در كاغذها مي خوانيم يا در صحبتها مي شنويم . نه اين است كه ما غافل باشيم از اين مسائل ، اين مسائل معلوم است . و شما مي دانيد كه اقلا - وقتي صرفه نظر ازدوهزار و پانصد سال بكنيم - در اين پنجاه و چند سال ، برنامه اين بوده است كه وضعيت ايران را به آشوب بكشند، به تباهي بكشند؛ يعني همه چيز ما را از بين ببرند. كشاورزي راكه خود شماها مطلع بر آن هستيد مي بينيد كه چه به روزش درآوردند به اسم اصلاحات .و همه چيز را، همه جا را، عقب مانده نگه داشتند؛ كه الان از هر جا كه مي آيند هر گروهي كه مي آيند، مي گويند كه آنجايي كه ما هستيم از همه جا بدتر است ! از كردستان همين حرف را مي زنند، از بختياري همين حرف را مي زنند، از بلوچستان همين را مي گويند، ازخوزستان همين را مي گويند؛ و براي اين است كه در همه جا اين حرفها هست . اين عقب افتادگيها و نگه داشتن مردم در فقر و فاقه و بردن ذخاير ملت و دادن به دشمنهاي اسلام به طور رايگان ، تقريبا اين مسائل را پيش آورده است . و مسائل هم بيشتر ازاينهاست كه شما مي گوييد. شما يك مقدارش را البته گفتيد، لكن مي دانيد كه بيشتر ازاينهاست .
نيازمندي رفع مشكلات به زمان و آرامش
يك مملكتي كه اولا جمعيت سي و پنج ميليونيش يكدفعه از اختناق بيرون آمده وآزاد اين تقريبا بعد از آزادي ، همه براي خودشان حق قائل اند كه در همه مسائل دخالت كنند. و بايد هم بكنند. خوب ، مسائل مسائل خودشان است . لكن بايد فكر اين هم بكنندكه آيا اين مسائل كه ذكر مي شود همه اش قابل حل است به اين زوديها؟ اين خانه نداري مردم ، اين فقر و فلاكت مردم ، اين زاغه نشيني مردم ، اين عقب ماندگي اقتصاد، اين فاسدشدن رژيم ، كار كردن و - عرض مي كنم - كشاورزي ، و امثال ذلك ، اينها قابل اين است كه يك دولتي ، يك مثلا جمعي ، بتوانند اين را به اين زوديها به حال صحيح برگردانند؟ اين البته وقت لازم دارد. از آن طرف هم كه شما مي بينيد كه مهلت نمي دهند به دولت ، مهلت نمي دهند به ما كه بتوانيم با يك فراغي فكر، اين مسائل را درست بكنيم . آشوب بپامي كنند. خوب ، در يك كردستاني كه آشوب هست ، زد و خورد هست ، و دائما فتنه گري هست ، مي شود در آنجا حالا اسفالت بكنند؟ در نظر بگيرند اسفالتش بكنند؟ خوب ،جنگ است ؛ در يك حال جنگ نمي شود كه اسفالت كرد؛ نمي شود كه خانه سازي كرد؛نمي شود كه كارهاي عمراني كرد. در حالي كه دامن دارند مي زنند به اينكه مردم رامايوس كنند از اين مسائل . باز مردم را مي خواهند كنار بزنند، مايوس بكنند، تا اينكه آن قدرتي كه مي تواند كارها را انجام بدهد - و آن قدرت ملت است - متشتت بشود، ومايوس بشود و نتواند كار بكند. بايد همه اين امور را در نظر گرفت .
نفي اتهام ناروا
اين مسائلي كه گفتيد بسياريش در دست مطالعه است كه انجام بدهند. همين ديروز،كه بعضي از آقايان اينجا بودند، راجع به بعضي از مسائلي كه گفتيد با من صحبت كردند و- عرض مي كنم كه - بناست كه مطالعه كنند و عمل بكنند. شما خيال نكنيد كه ما به فكرنيستيم - ما - مي بينيد كه الان همه اينجا هستند و مسائل خودشان را مي گويند؛ و بعد از شماهم باز يك دسته ديگر هستند؛ بعد از آنها هم باز يك دسته ديگر هستند. و ما بايد بالاي پشت بام برويم با مردم تماس بگيريم ، پايين و اينجا، در عين حال مي بينيد كه آنهايي كه مي خواهند مفسده كنند مي گويند كه اصلا كسي با فلاني ملاقات نمي كند! الان شما كه اينجا هستيد، آنها نشسته اند با قلم خودشان مي گويند كه با فلاني اصلا كسي ملاقات نمي كند. يك كانال دارد، و آن هم مثلا بعض از اهل علم هست ! در صورتي كه من ازصبح كه پا مي شوم - كه شما مي دانيد خوب ، من سنم هشتاد سال است - از صبح كه پامي شوم تا ظهر - كه گاهي وقتها نماز ظهرم يك قدري عقب مي افتد - با مردم مختلف ، بااشخاص مختلف ، با زنها، با مردها، با اهل علم ، با غير اهل علم ، طوايف مختلف با من صحبت مي كنند و حرفهايشان را مي زنند. همين طور كه شما داريد مي گوييد، شماحرفهايتان را زديد. اينها كه مي گويند كه فلاني كسي با او ملاقات نمي كند، نظرشان اين است كه به مردم حالي كنند كه فلاني نمي تواند كار بكند، براي اينكه هيچ اطلاع از هيچ جا ندارد! آدمي كه هيچ اطلاع از جايي ندارد خوب ، نمي تواند يك كاري انجام بدهد.در صورتي كه من از همه جاها مطلعم . الان مسائلي كه آقا راجع به كردستان گفتند من مطلع بودم . آن مسائل را بيشترش را مطلع بوديم .
هشدار نسبت به فاصله طبقاتي
و مسائلي كه شما الان [مطرح ] كرديد مسائلي است كه مكرر صحبت شده است .عرض مي كنم كه در فكر هستيم ، و شما مطمئن باشيد كه اسلام براي مستضعفين است . من اشخاصي كه سرمايه دار بودند، اشخاصي كه عرض مي كنم كارخانه دار بودند، مكرراينجا جمعيتشان گاهي آمدند، من با آنها صحبت كردم گفتم به اينكه نمي شود اينطور كه يك دسته اي آنطور زندگي بكنند و حتي براي سگهايشان اتومبيل داشته باشند؛ و يك دسته ديگر توي اين زاغه ها باشند كه هر ده نفرشان توي سوراخي . اين اصلا قابل تحمل نيست .
و من اعلام خطر كردم به آنها، گفتم اگر خداي نخواسته يك وقت در متن اسلامانفجار پيدا بشود - يك وقت اين است كه در زمان طاغوت يك چيزي واقع مي شد،خوب ، مي گفتند طاغوت است ، و ماها هم به آنها مي گفتيم كه ان شاءالله اسلام اگر تحقق پيدا بكند، كارها ان شاءالله درست مي شود، و حالا هم همان معنا را مي گوييم ، يك وقت اين است كه در اسلام خداي نخواسته يك ياسي پيدا بشود، براي خاطر اينكه ما نتوانيم اين اشخاص فاسد را بكشيم يك قدري پايين ، و اين مستضعفين را يك قدري بالا و به هم نزديكشان بكنيم - اگر يك انفجاري پيدا بشود با ياس از اسلام ، هيچ قدرتي نمي تواندخاموشش كند. و اين خطري است براي اين طبقه اي كه به فكر نيستند. من به آنهانصيحت كردم . حالا هم به همه كساني كه داراي اموال زياد هستند نصيحت مي كنم كه شما فكر بكنيد، بدانيد كه اگر خداي نخواسته اين جمعيت مايوس بشوند، انفجار در آنهاپيدا بشود، همه شما و همه ما از بين خواهيم رفت . بايد فكري بنشينيد بكنيد خودتان ،خودتان فكر بكنيد، البته آنها فكر نكنند، ما فكر مي كنيم ، اينطور نيست كه ما فكر نكنيم .ما با وجوه شرعيه ، با ولايت الهيه با آنها عمل مي كنيم .
ثروتمندان رباخوار
من در نجف هم كه بودم ، در مصاحبه اي كه از لوموند(1) آمدند كردند، گفتم به آنهاكه وضعمان چه جوري است . خودمان از اينهايي كه داراي كذا و كذا هستند حساب مي كشيم و حسابهايشان را رسيدگي مي كنيم . اسلام اينطور نيست كه همچو اجازه بدهدكه اين دسته آنطور، و آن دسته آنطور، ابدا اسلام همچو اجازه اي نداده . اينها بايدحسابهايشان كشيده بشود، اينها اصلا حساب نداشتند با اسلام . رباخوارها بايد حسابشان كشيده بشود در موقعش ، البته حالا هم مي كنند، اما بايد به طور صحيح بشود. در هرصورت ، شما متوجه باشيد به اينكه ما مي دانيم اين گرفتاريها را. و من مي دانم كه دربعضي از جاها [چه مي شود]. نويد وحدت رويه در دستگاه قضا
و اما راجع به اينكه گفتيد هماهنگ نيستند اين دادگاهها؛ در چند روز پيش از اين ، درقم ، يك اجتماعي از همه اينها شد، همه را دعوت كردند و يك وضع هماهنگي راپيشنهاد كردند، و ان شاءالله اين هم درست خواهد شد. و ما مي دانيم كه خوب ، بعضي ازاشخاص هستند، حتي بعضي از معممين هستند، كه درست عمل نمي كنند. و ما بايد البته باتدريج آنها را اصلاح بكنيم ، درست خواهد شد، مطمئن باشيد. شما بوديد كه با مشت خالي اين دولت قوي را، اين قدرت شيطاني را شكستيد و به جهنم فرستاديد؛ شما حالا ازچه مي ترسيد؟ از چهار تا دمكرات كه ترس ندارد و چهار تا دزد. اينها دزدهايي هستند كه من يادم هست ، شايد شما هيچ كدام يادتان نباشد، كه دزدها مي آمدند، حتي در خمين كه ما بوديم ، وقتي مي خواستند خمين را بگيرند، منتها مردم جلوگيري كردند. اينها هر روزسرگردنه ها بودند و دزدي مي كردند در يك مدتي دزديها همه متمركز شد در يك جا؛در پيش رضاخان و پسرش ! همه دزديها را متمركز كردند در يك جا؛ و جلو گرفتند ازساير دزدها، دزديها را خودشان كردند! حالا آنها رفتند و يك قدري برايشان آزادي پيداشده ، چهار تا دزد هم دزدي مي كند. از اين چهار تا دزد چه كسي بايد بترسد؟ هيچ كس از اين چهار تا دزد نمي ترسد. اينها اصلاح مي شود.
برتري انقلاب اسلامي ايران بر ساير انقلابها
شما اگر ملاحظه كنيد آن انقلاباتي كه در ساير جاها و كشورها پيدا شده ، انقلابي كه درشوروي پيدا شده است كه شصت و چند سال است بر آن مي گذرد، الان هم نابسامان است ؛ الان هم در آن فساد هست . ميليونها آدم را اينها مي كشتند در اين انقلابات ،ميليونها آدم ! الان يك انقلابهاي جزئي كه واقع مي شود، مي گويند دو ميليون جمعيت كشته شده . اين انقلاب ايران از باب اينكه انقلاب اسلامي بود، يك انقلابي بود كه وقتي آنها با انقلاب تسلط پيدا كردند، اعتقاد به اسلام داشتند، نمي ريختند بيخودي مردم راقتل عام بكنند. اين انقلاب بهترين انقلابهايي است كه تاكنون واقع شده است ، البته كشتارهم داشته است ؛ لكن كم بوده ، زياد نبوده . از آن طرف هم اشخاصي كه در مركز فسادبودند، اشخاصي كه چندين سال مردم را به آتش كشيدند، چندين سال قتل عام كردند،اينها هم به سزاي خودشان يك مقداري رسيدند؛ يك مقداري هم فرار كردند، ولكن ازهمه انقلابهايي كه در عالم پيدا شده است اين انقلاب اسلامي ايران ، براي خاطر اينكه اسلامي بوده ، از همه بهتر است و يك انقلاب صحيح است ؛ يك انقلاب اسلامي است .و لهذا بعد از انقلاب ، يك آزادي مطلقي به همه داده شد.
قلمي آزاد است كه توطئه گر نباشد
شما خيال مي كنيد در انقلابات ديگر آزادي مي دهند؟ آزادي به مردم نمي دادند. بعداز انقلاب تمام مطبوعات را جلويش مي گرفتند؛ تمام مجالس را جلويش مي گرفتند؛ تمام دستجات را جلويش مي گرفتند؛ همه را به طور اختناق جلويش مي گرفتند؛ به اسم اينكه انقلاب است ، در انقلاب بايد اين چيزها بشود لكن اين انقلاب اسلامي جلوي هيچ طايفه اي را نگرفت و جلوي هيچ قلمي را نگرفت تا چند ماه كه معلوم شد كه مي خواهندتوطئه كنند. توطئه گرهايي كه بر ضد اسلام مي خواستند توطئه بكنند يك چند نفر راجلويشان را گرفتند كه نه ، چه بكنيد. البته حالا هم يك قلمهاي فاسد باز مي گويند چراجلوي فلان مجله ، چرا فلان مجله . نمي دانند اينها كه خوب ، آن مجله ، روزنامه ، تمام چيزش از اسرائيل بوده است . اينها توقع اين را دارند كه اسرائيل هم كه در اينجامي خواهد توطئه كند نبايد جلويش را گرفت ! بايد آزاد كرد قلم را، قلم آزاد! قلمي آزاداست كه توطئه گر نباشد. قلمي آزاد است ، روزنامه اي آزاد است ، كه نخواهد اين ملت رابه عقب و به تباهي بكشد. اين قلمها، همان سرنيزه سابق است كه مي خواهند ملت را به تباهي بكشند، البته ملت تحمل نمي كند كه جوانهايش را داده ، حالا چهار نفر پشت ميزنشين و بالا نشين بنشينند و طرح بدهند و درست بكنند و بگويند كه قلمها آزاد نيست ؛ چه آزاد نيست ؟ كدام قلمها آزاد نيست ؟ قلمهاي فاسد نبايد آزاد باشد. الان هم فاسدهاشان خيليهايشان آزادند، من جمله همين قلمهايي كه مي گويند چرا آزاد نمي گذاريد. اينها همالان توطئه گر هستند.
در هر صورت ، شما مطمئن باشيد. با دل محكم ، با مشت گره كرده و محكم ، به جلوبرويد. و شما پيروزيد. اما شرط اين است كه آن نهضت به همان وضعي كه آمد، به همان قدرتي كه آمد، حفظش كنيد. حالا هي نرويد سراغ اينكه من چيزي ندارم ؛ توي اداره مثلا جاي من كمتر از كسي است . اينها چيزهاي بعد از انقلاب است ؛ يعني يك بيماري بعد از انقلاب است ، بيماريهاي بعد از انقلاب ؛ مضر است . و آن توجه كردن به اينكه حالامن چه بايد داشته باشم ندارم ؛ مثلا من بايد مقامم چه باشد نيست .
حل مشكلات با تحقق اسلام
و اين چيزهايي كه مي بينيد گفته مي شود، البته ما مي دانيم كه يك دسته اي هستند كه زاغه نشين اند. ما مي بينيم ؛ متاسفيم براي آنها؛ متاثريم براي اينها، لكن اينطور نيست كه به فكر اينها نباشند، به فكر اينها هستند، به تدريج دارد مي شود. همين الان كه اينهايي كه دربنياد مستضعفين بودند آمدند اينجا، نشان دادند كه ما اين قدر عمل كرده ايم ؛ اين قدرخانه درست كرده ايم . دارد مي شود، البته سي ميليون جمعيت كه بيشترشان - اگر نگوييم بسياريشان - بي خانمان اند و زندگي صحيح ندارند، يك همچو چيزي بايد با تدريج درست بشود. پهلويش بگذاريد اينكه اقتصاد ما را از بين بردند بكلي ؛ قرضها را گذاشتندبه دوش ملت ما و از بانكها قرض كردند، و هرچه كه داشتند برداشتند رفتند. همه اينهايي كه شما مي بينيد. فرض كنيد چيزهايي كه اينها داشتند گرو بانكهاست ، و پول از آن گرفته اند. اينها در چند ماه قبلش معلوم مي شود كه به فكر اين بودند كه از بين خواهندرفت ؛ دنبال اين بودند كه همه چيز را ببرند، و بردند همراه خودشان ؛ ولي خدا با ماست ، وخدا با شماست . و كسي كه براي خدا كار مي كند، قيام براي خدا مي كند، اين از هيچ چيزنبايد بترسد؛ يعني از اينكه شكست هم بخورد نبايد بترسد، اين شكست نيست . ما براي خدا كار مي كنيم . سيدالشهدا هم شكست خورد، اما براي خدا كار مي كرد و شكست داده . در عين حالي كه در صورت شكست خورد، شكست داد. شما هم ان شاءالله پيروزخواهيد شد. و ان شاءالله اميدواريم كه آنطور كه ما مي خواهيم اسلام تحقق پيدا بكند؛اسلام متحقق بشود. وقتي كه متحقق شد، همه چيزها درست خواهد شد.
تهمتهاي مخالفين به مجلس خبرگان
و از مجلس خبرگان گله نكنيد، آنها علما هستند، آنها در فكر همه چيز هستند، طرح دارند آنها. همين كسي كه از مجلس خبرگان و عضو آنها بود ديروز پيش من بود، طرح دارند اينها. خيال نكنيد كه اينها مي خواهند مستكبرين را دوباره سر كار بياورند. اصلامطرح نيست اين مسائل . نه در مجلس خبرگان مطرح است ؛ و نه پيش مسلمان و يك كسي كه مسلماني فكر مي كند مطرح است كه بخواهد دوباره [برگرداند] بساطغارتگرهاي سابق و رباخواريهاي سابق و نمي دانم سوار شدن به دوش كشاورزها و اينهاو آن بساطي كه خان ها [براي ] كشاورزها درست مي كردند؟ هيچ اين مطرح نيست ، هيچ خوف اينها را نداشته باشيد. گول اينهايي كه از مجلس خبرگان تكذيب مي كنند نخورند.اينها همانها هستند كه مي خواهند كه مجلس خبرگان نتواند كار بكند، و اين نهضت نتواندبه نتيجه برسد، و برگردد به آن حالي كه خودشان مي خواهند. آنهايي كه خوبهايشان هستند يك جمهوري دمكراتيك مي خواهند منهاي اسلام ، آنهايي كه وابسته هستند كه همان مسائل را مي خواهند.
در هر صورت ، ما بايد خودمان ، شما، همه ملتمان ، دست به دست هم بدهيم ، وهماني كه از اول فرياد مي كرديم كه آزادي ، استقلال ، جمهوري اسلامي ، همين را تعقيب كنيم . جمهوري اسلامي ؛ يعني احكام احكام اسلام . بايد احكام احكام اسلام باشد. اين حرفهايي كه مي زنند كه خير اگر چنانچه ولايت فقيه درست بشود ديكتاتوري مي شود،اينها از باب اين است كه ولايت فقيه را نمي فهمند چيست . ولايت فقيه نبايد بشود، براي اينكه بايد حكومت ملت باشد. اينها ولايت فقيه را اطلاع بر آن ندارند. مسائل اين حرفهانيست . ولايت فقيه مي خواهد جلوي ديكتاتوري را بگيرد؛ نه اينكه مي خواهدديكتاتوري كند. اينها از اين مي ترسند كه مبادا جلو گرفته بشود! جلوي دزديها رامي خواهد بگيرد. اگر رئيس جمهور با تصويب فقيه باشد، با تصويب يك نفري كه اسلام را بداند چيست ، درد براي اسلام داشته باشد، اگر درست بشود، نمي گذارد اين رئيس جمهور يك كار خطا بكند. و اينها اين را نمي خواهند. اينها اگر يك رئيس جمهور غربي باشد، همه اختيارات را دستش بدهند، هيچ مضايقه اي ندارند و اشكالي نمي كنند! اما اگريك فقيهي ، كه يك عمري را براي اسلام خدمت كرده ، علاقه به اسلام دارد، با آن شرايطي كه اسلام قرار داده است كه نمي تواند يك كلمه تخلف بكند [اشكال مي كنند].
شان فقيه در حكومت اسلامي
اسلام دين قانون است . پيغمبر هم خلاف قانون نمي توانست بكند، نمي كرد هم ، البته نمي توانست هم بكند. خدا به پيغمبر مي گويد كه اگر يك حرف خلاف بزني ، رگ و تينت را قطع مي كنم (2). حكم قانون است . غير از قانون الهي كسي حكومت ندارد. براي هيچ كس حكومت نيست ، نه فقيه ، و نه غير فقيه ، همه تحت قانون عمل مي كنند. مجري قانون هستند همه ، هم فقيه و هم غير فقيه همه مجري قانون اند. فقيه ناظر بر اين است كه اينها اجراي قانون بكنند؛ خلاف نكنند؛ نه اينكه مي خواهد خودش يك حكومتي بكند،بلكه مي خواهد نگذارد اين حكومتهايي كه اگر چند روز بر آنها بگذرد برمي گردند به طاغوتي و ديكتاتوري ، مي خواهد نگذارد بشود. زحمت براي اسلام كشيده شد،خونهاي جوانهاي شما در راه اسلام رفت ، حالا ما دوباره بگذاريم اساسي [را] كه اسلام مي خواهد درست بكند و زمان اميرالمومنين بوده و زمان رسول الله - صلي الله عليه وسلم - بوده ، بگذاريم اينها را براي خاطر چهار تا آدمي كه دور هم مي نشينند و پاهايشان را روي هم مي اندازند، و عرض مي كنم چاي و قهوه مي خورند و قلمفرسايي مي كنند؟مگر ما مي توانيم اينها را بگذاريم ؟ مگر ما مي توانيم ؟ جائز است براي كسي ، براي يك مسلماني كه تمام اين خونهايي كه ريخته شده هدر بدهد و اسلام را بگذارد كنار؟ بهجهت اينكه يك همچو ولايت فقيهي نداريم "! خوب ، شما نمي دانيد. شما فقيه را اطلاع بر آن نداريد كه مي گوييد ما ولايت فقيه نداريم . اينطور ولايت فقيه از روز اول تا حالابوده . زمان رسول الله تا حالا بوده . اين حرفها چه است كه مي زنند اينها؟ اين اشخاص غيرمطلع بر فقه ، غير مطلع بر مجاري امور، اين حرفها را مي زنند و اذهان را مشوب مي كنند. واشخاص خيال مي كنند كه خير، اينها نشسته اند اينجا براي سرمايه دارها! اين هم يك حرفي بود كه حالا، امروز، من شنيدم كه براي سرمايه دارها! آقا، مسئله اين حرفها نيست .اين مطالب تبليغات است . هيچ ابدا دنبال اين مطلب نباشيد كه اينها چي . اينها اشخاص صالح اند، دائما مشغول كار هستند. آنهايي كه از اسلام مي ترسند البته بايد به همه چيزاشكال بكنند، به همه چيز اشكال دارند. از آن طرف ، به هر فردي كه پيش مي آيد اشكال دارند، از آن ور هم به هر جمعي كه پيش مي آيد اشكال دارند. هر كه بگويد اسلام ، اينهابه او اشكال دارند!
ان شاءالله خداوند همه شما را تاييد كند؛ موفق باشيد. ما خدمتگزار همه شما هستيم . وما ان شاءالله اميدواريم كه به آن مقصدي كه همه مان داريم ، مال همه است ، اسلام مال همه است ، به آن مقصد ان شاءالله برسيم .
پانویس :
بزرگتر کوچکتر