عنوان : اهميت و ضرورت پاكسازي و سالم سازي دانشگاه
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 16 تير 1359
تاریخ قمری : 24 شعبان 1400
جلد : 13
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
اهميت و ضرورت پاكسازي و سالم سازي دانشگاه
البته اينها كه ذكر كرديد همه اش جهات خوبي است ؛ لكن يك نكته است كه بايد به آن توجه بشود و آن اينكه الان كه شما بخواهيد دانشگاه را براي پذيرفتن معلم ، پذيرفتن شاگرد، مهيا كنيد، يك عده زيادي چهره هايشان را از آني كه هستند بر مي گردانند به يك چهره هاي اسلامي ، و خودشان را در دانشگاه به عنوان معلم ، به عنوان - مثلا - شاگرد، جامي زنند. اين را بايد يك فكري برايش بكنيد. همه مسلمانند و همه متقي ، همه با اين نهضت اسلامي موافق ، لكن سوابقشان را بايد الان ملاحظه كرد؛ يعني ، بنابراين باشد كه يك گروههايي [باشند] براي رسيدگي به سوابق معلمها، به سوابق اينهايي كه مي خواهندمثلا وارد بشوند، تا دوباره اين مركز تجمع افرادي [نشود] كه آنجا بيايند و قضيه تحصيل نباشد و قضيه جهات سياسي باشد و اينطور چيزها. و يك جهت هم اينكه در دانشگاه اين مسائلي كه قبلا موجب شد دانشگاه به اين فسادي كه ديديد كشانده شود، اين را يك فكري بكنيد برايش كه مركز اشخاص يا گروههايي كه مي خواهند فعاليت گروهي بكنندنباشد. دانشگاه مركز تحصيل است و مركز آموزش است و آموختن است ؛ نه مركز اينكه يك گروهي بيايند براي خودشان يك كاري انجام بدهند. بعد از شش ماه ديگر باز همان مسائل برگردد؛ همان فساد در كار باشد. آن وقت هم باز بخواهيد از سر بگيريد،مشكلات زيادتري پيدا بشود. از اولي كه بناست دانشگاه باز بشود و بناست معلم پذيرفته بشود، مهم اين است اين معلم [هايي ] كه الان مي آيند و اظهار چه مي كنند و شهادتمي دهند و مي گويند ما مسلمان و چه و چه هستيم ، به اين اكتفا نشود؛ سوابق اين ديده بشود كه اين چطور آدمي بوده است ؛ چكاره بوده است ؛ در دانشگاه كه بوده چه مي كرده ، چه درس مي داده ؛ چه جور برخورد مي كرده با جوانها و چه توطئه ها داشته يانداشته . اين مسائل خيلي بايد بررسي بشود كه دانشگاه وقتي باز مي شود، يك دانشگاهي باشد كه حالا صد در صد نشد، [طوري ] باشد كه اشخاصش اشخاص صحيح باشند و بعدهم كه باز مي شود، يك بازرسيهايي لازم است به اينكه در همه جا حاضر باشند؛ براي اينكه معلمين با دانشجوها چه جور برخورد دارند و غير برنامه درسي شان چه حرفها آنجاهست ؛ چه چيزها آنجا مطرح مي كنند. اگر ديدند چيزهايي انحرافي است ، اطلاع بدهند.و يك سازماني باشد براي اينكه اگر هر يك از معلمين يك همچو كاري بخواهند بكنند،[بررسي ] بشود. اگر - مثلا - گروهها بخواهند در دانشگاه باز اين بساط را درست كنند،حاضر باشند يك اشخاصي براي اينكه مانع از اين امور بشوند. شما هر چه اصلاح بكنيد،وقتي افراد غير صالح آمدند اصلاحات را به هم مي زنند. اصلاحات در يك محيطي كه افراد غير سالم نباشند [. . . ] گروههايي نمي خواهند درس بخوانند؛ اصلا مي خواهند به هم بزنند. يك اشخاصي هستند كه واقعا مطلع بر مسائل نيستند؛ درست ملتفت به مصالح ومفاسد نيستند، اينها را وقتي آوردند براي تعليم و تربيت مي شود تربيت كرد. اما يك گروههايي هستند كه اصلا مصالحشان اينها نيست ؛ مصالحشان اين است كه دانشگاه را به يك صورتي در آورند كه هم آنهايي كه دانشجو هستند درست [كسب ] دانش نكنند ووارد بشوند در يك گروههاي انحرافي و به هم بزنند اوضاع را.
ضرورت تربيت اخلاقي در محيطهاي آموزشي
عمده اين است كه دانشگاه طوري بشود كه افرادش ، خصوصا معلمينش يك معلميني باشند كه متعهد باشند و آن وقت هم در سر كلاسها آن مقداري كه صلاح است اشخاصي ، معلميني ، باشند كه براي آنها صحبتهاي اخلاقي بكنند؛ صحبتهاي اسلامي بكنند كه اين جوان از حالا پرورش پيدا بكند. اين بيشتر در دبيرستانها بايد بشود؛ پرورشپيدا كند به يك پرورش صحيحي كه براي خودش باشد؛ نه بعد از اينكه پرورش شد،يكي براي روسها عمل كند، يكي براي انگليسها عمل كند، يكي براي امريكايي ها.
اينها يك مهماتي است كه بايد خيلي درش دقت كرد و البته بايد تحصيلات هم طوري باشد كه محدود نشوند. آنطوري كه در سابق بود، نمي گذاشتند جلو بروند، بايدآنطور نباشد. جهات اخلاقي هم خيلي ملاحظه بشود. معلمهايي كه مي توانند براي آنهاصحبت كنند و اخلاق بگويند و عقايد بگويند، اين كاري باشد كه مشغول باشند در ضمن تحصيلات . و تحصيلات هم ، همان طوري كه در اينجا طرح داديد، موافق با وضع مملكت ما باشد؛ نه اينكه - فرض كنيد - يك كلاس هم باز بشود براي - مثلا - هنرهاي زيباو كذا كه جز براي عقب ماندن ما و جز براي بهره برداري ديگران از آن نبوده ، يا - فرض كنيد - كه فلان موسيقي و چيزهايي كه در دانشگاه زياد شايد بوده ؛ من هم خيلي اطلاع ندارم . اينطور چيزهايي كه به درد يك كشوري نمي خورد، مثل كشور ما، اينها نباشد؛ آن چيزي كه احتياج داريم باشد. و دنبال اين هم باشيم كه ان شاءالله خودمان خودكفا باشيم ؛چنانچه ، خوب ، طرح شما هم همين طور است .
دانشگاه مورد نظر اجانب در ايجاد انحرافات
من اميدوارم كه موفق باشيد و همه گروهها با شما همراهي بكنند؛ از دولت گرفته تارئيس جمهور، تا دولتي كه بعد مي آيد، همه اينها، همراهي بكنند. اگر دانشگاه درست بشود، اين مملكت درست مي شود. مركز همه فسادها و صلاحها دانشگاههاست و لهذاآن چيزي [است ] كه مطمح نظر خارجيها بوده است هميشه . آنها حوزه هاي علميه رانتوانستند تا حالا منحرف كنند. اخيرا شايد يك خرده انحرافاتي پيدا شده ؛ اما در طول مدت نتوانستند منحرفشان كنند. دانشگاه را مركز تبليغات قرار داده بودند و انحرافات ؛مي كشيدند به آن طرف ، يا به اين طرف . مهم اين است در دانشگاه امروز. و البته درتحصيلات هم ، همان طور كه طرح داديد، بايد [طوري ] باشد كه ان شاءالله در آن چيزهايي كه ما احتياج داريم خودكفا بشويم ولو در يك مدت طولاني . و خداوندان شاءالله همه شما را حفظ كند و موفق براي اجراي يك همچو اموري .
فرض كنيد كه الان بخواهيد بازش كنيد، اين همان مسائل است بلا اشكال . اگردانشگاه قبل از اينكه يك اساسي برايش درست بشود باز بشود، همان گروهها مي ريزندو همان فساد را ايجاد مي كنند و همان سنگربنديها را مي كنند. تا اين ترتيب صحيحي پيدانكند كه بتواند دانشگاه باشد [. . . ] ما دانشگاه مي خواهيم ؛ نمي خواهيم كه يك مركزي باشد براي اجتماع امور انحرافي . اگر ما بخواهيم اسم دانشگاه داشته باشيم تويش هركاري هم بشود، آن وقت بايد زود باز بشود و باز همانها بريزند توي دانشگاه ، همان [بلا]را به سر دانشگاه بياورند. دانشگاه وقتي بايد باز بشود كه شما اطمينان پيدا كنيد به اينكه اين دانشگاه ، دانشگاه است ؛ دانشگاهي است كه براي كشور ما، براي اسلام ، مفيد است .اما يك دانشگاهي كه باز اطمينان به اين [نيست ] كه اين قابل است كه در آن به ترتيب صحيح عمل بشود معنايش اين است كه ما يك مركزي درست كنيم ، خرج زيادي بكنيم و باز همان بساط باشد؛ آنها هم كه بيايند فعاليتشان زيادتر است و كارهاي زيادتري مي كنند؛ همان سنگربنديها و همان بساط اعاده مي شود.
آن كس كه مي گويد حالا بايد باز بشود اين يا توجه ندارد، يا انحراف دارد؛ اين دلش مي خواهد اين جور بشود؛ به اينها نبايد اعتنا كرد. شماها بايد خودتان با اشخاصي كه تخصصاتي دارند بنشينيد مشورت بكنيد و يكوقتي دانشگاه باز بشود كه شما مطمئن باشيد كه حالا اينكه باز مي شود دانشگاه است ؛ جاي دانش است ؛ جاي پرورش است . ماكه نمي خواهيم يك صورتي درست كنيم و عرضه بداريم به دنيا و به غرب كه ما دانشگاه داريم . دانشگاه داشتيم ! سي سال دانشگاه داشتيم ! اين بود كه شد.
رعايت مصالح اسلام و كشور در اصلاح دانشگاهها
ما مي خواهيم يك چيزي درست كنيم كه خودمان باورمان بيايد كه ما دانشگاه داريم ؛غرب بپسندد اين را يا نپسندد، روشنفكر بپسندد اين را يا نپسندد. ما خودمان بايد براي خودمان كار بكنيم . فكر اين نباشيم كه يك كاري بكنيم كه يك گروهي بپسندد اين را، ياما را تاييد بكند؛ اين انحراف است . ما بايد براي خدا كار بكنيم ؛ بايد كاري بكنيم كه خدابپسندد و آن كاري است كه براي كشور ما مفيد باشد و براي ملت ضعيف ما مفيد باشد،براي مستضعفين اين ملت مفيد باشد، هر كه هر چه مي خواهد بگويد. ما دنبال اين نباشيم كه - فرض كنيد - براي من يك كسي هورا بكشد يا كف بزند. دنبال اين چيزها ما نبايدباشيم . دنبال اين باشيم كه اين دانشگاه را خوب درست كنيم ؛ ولي بعدش مورد اهانت هم [قرار بگيريم ] فحش هم بشنويم ، باشد. وقتي تكليفمان را ادا كرديم ، هر كس هر چه مي خواهد بگويد. دنبال اين نباشيم كه وجاهت پيدا بكنيم . بسياري از اشخاص را من مي بينم كه ولو عقيده شان به بعضي مسائل نباشد، لكن بر خلاف عقيده شان يك چيزي رامي گويند براي ايقاع (1) وجاهت بين طبقه روشن [فكر]؛ اين يك مسئله اي است ؛ يك اشتباه است . ما بايد فكر اين معنا باشيم كه چي برايمان مفيد است . براي اين ملت ضعيفي كه عقب مانده است ، كوشش كردند براي عقب ماندنش ، چي براي اين مفيد است . چه بايد كرد كه اين عقب ماندگي را جبران كرد. ما بخواهيم دانشگاه باز كنيم به همان جوري كه بوده است باز همين مسائل است و آخر هم خواهد بود؛ بلكه بدتر خواهد شد؛ براي اينكه دنبال كرديد، بعد مي گويند كه خودشان درست كردند همين را. تا دانشگاه نشده است بازكردنش خطاست و طرحهايي كه داده مي شود براي باز شدن طرحهايي است كه اشتباه است ؛ يا تحت تاثير واقع شده . همانهايي كه مي خواهند خرابكاري كنندمي خواهند حالا باز بشود و يا خودشان اعوجاج (2) دارند و مي خواهند همان مسائل پيش بيايد. نه البته آنطوري كه بماند چندين سال ؛ نه اينكه سر سال كه آمد، هر چه شد يك چيزناقصي را باز كنيد، كه بدتر از اولش بشود. بايد تمام بشود همه جهات ؛ آن طرحهايي كه داريد تمام بشود، درست بشود؛ بعد كه باز كنيد دانشگاه را، دانشگاه است ، اين كه مي آيد، براي تحصيل مي آيد، معلم هم كه مي آيد براي تعليم مي آيد، نه معلم مي آيدبراي انحراف ، و نه شاگرد مي آيد براي سنگرگيري ، اين نباشد، وقتي نباشد، آن وقتصحيح خواهد شد.
اختلاف سليقه ها را ما نبايد گوش بكنيم . ما بايد خودمان بفهميم كه چه داريم مي كنيم و براي اين ملت چه خدمتي بايد بكنيم . خودمان وقتي فهميديم يك چيزي هست ،گوشمان بسته باشد راجع به قلمها و راجع به . . . هر كاري بكنيد، آنهايي كه مي خواهندلطمه بزنند و آسيب بزنند كار خودشان را مي كنند. شما هر كاري انجام بدهيد، آنها كارخودشان را مي كنند. يكوقت يك كاري انجام مي دهيد كه تاييد آنهاست ، كه آنهامي توانند انجام بدهند. يكوقت يك كاري مي كنيد كه نه ، بر خلاف آنهاست ، آنها بازصدمه اي را كه دلشان مي خواهد مي زنند؛ لكن دستشان نمي رسد كه صدمه بزنند.
اميدوارم كه مويد و منصور باشيد در اين امر. . . . تشكر مي كنم . اظهار تشكر يك برادراست از برادر ديگر والا مطلب مال خودتان است . همه مان بايد تشكر كنيم كه خدا به مايك همچو مهلتي داده است كه بتوانيم در يك همچو كارهايي وارد بشويم .
پانویس :
1- به دست آوردن آبرو و وجهه .
2- كژي ، ناراستي .
بزرگتر کوچکتر