صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - رسالت مطبوعات در نظام اسلامي - بعد از ظهر 5 شهريور 1359

عنوان : رسالت مطبوعات در نظام اسلامي
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : بعد از ظهر 5 شهريور 1359
تاریخ قمری : 16 شوال 1400(1)
جلد : 13

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
تهذيب جامعه ، وظيفه مطبوعات
ما يكي از گرفتاريهاي بزرگمان در زمان طاغوت ، گرفتاري به دست مطبوعات بود.طاغوت مهره هايي كه در خدمت او بودند و در خدمت اجانب ، انتخاب مي كرد وزبده هاي آنها را انتخاب مي كرد براي اداره مطبوعات و براي تبليغات به ضد اسلام و به ضد كشور، لكن با آب و رنگ اسلامي و ملي . من نمي دانم كه صدمه اي كه كشور ما واسلام از مطبوعات در زمان طاغوت ديد بيشتر بود يا صدماتي كه از ساير ارگانهاي طاغوتي !
مطبوعات كه حامل پيام ملت و حامل پيام اسلام بايد باشد و مبلغ احكام اسلام ومجري احكام اسلام و مهذب جامعه بايد باشد و اخلاق را در جامعه بايد پخش بدهد- اخلاق الهي را - در زمان طاغوت ، درست برعكس همه اين معاني ، ماموريت داشتند كه كشور ما را با آن تبليغات دامنه دار اين رسانه هاي طاغوتي ، تمام مسائل اسلامي و تمام مسائل كشوري را به طرف منافع طاغوتي سوق دهند. صدمه اي كه اسلام از مطبوعات ورسانه هاي طاغوتي خورد از كمتر دستگاههايي خورد. آنقدر كه جوانهاي ما را اين مطبوعات فاسد و آن مجله هاي فاسدتر و آن راديو و تلويزيونهاي فاسدتر به فسادكشيدند معلوم نيست كه مراكز فساد آنقدر به فساد كشيده باشند. اين مجلات بود و اين مطبوعات و اين راديو و تلويزيون و تمام اين رسانه هاي گروهي بود كه جوانهاي ما را بهجاي اينكه به طرف دانشگاه بكشد، به طرف علم و ادب بكشد، به طرف فساد كشاند.
جوانها زود متاثر از امور مي شوند. جوانها يك نهال نورس هستند كه اين نهال نورس زود آسيب مي بيند و زود هم تربيت مي شود. همين جوانها در زمان طاغوت ، كه به هر جامي رفتند فساد را مي ديدند، مجله مي خريدند پر از فساد و پر از فحشا بود، روزنامه مي خريدند پر از تبليغات ضد انساني و اسلامي بود. هر جاي مملكت مي رفتند مراكزفساد پخش بود. نمي شد كه در يك همچو مركز فساد و در يك همچو كشوري ، كه همه چيزش رو به فساد رفته بود، اينها يك انسان صحيح بار بيايند.
آنهايي كه براي چاپيدن اين كشورها نقشه كشيدند، آنها استادها و متفكريني بودند كه مي دانستند چطور يك كشور را مي توانند به واسطه آن برنامه هايي كه دارند خواب كنندو جوانهاي ما را تهي كنند از آن انسانيت و اسلاميتي كه بايد داشته باشند تا راه را باز كنندبراي چاپيدن و براي بردن همه ذخاير كشور ما و كردند و آن كردند كه در ظرف - خصوصا - پنجاه و چند سال آخر، نگذاشتند كه تربيت صحيح در اين ملت تحقق پيدابكند. از دانشگاه ، كه مركز علم و ادب بايد باشد، تا مطبوعات ، كه بايد مربي جامعه باشد،تا راديو و تلويزيون ، كه بايد جامعه را تربيت بكند و تا ادارات ، كه بايد خودشان يك اشخاصي باشند و يك مراكزي باشند براي تربيت ، همه جا را اينها با آن نقشه هاي فاسدي كه داشتند، به فساد كشيدند. و جوانهاي تازه رس ما را، كه در يك همچو جامعه اي واردمي شدند، قهرا بايد به عقب برانند و منحرف كنند.
خداوند - تبارك و تعالي - به ما منت گذاشت و به اين ملت عزيز منت گذاشت و ما رااز آن لجنزاري كه سر تا ته مملكت را گرفته بود، نجات داد و روزنامه هاي ما كه يكي ازمراكز همان فحشا و همان چيزهايي كه شماها بهتر مي دانيد بود، متبدل كرد به يك مراكزي كه اميد است كه به واسطه اين تربيت هايي كه در آنجا و تبليغاتي كه در آنجامي شود، مملكت ما از آن چيزهايي كه در سابق بود، نجات پيدا بكند.
تحول ملت ، با امداد غيبي
خواهرها و برادرهاي ما بايد بدانند كه عهده دار چه خدمتي هستند. چنانچه مطبوعاتاصلاح بشود، رسانه هاي گروهي اصلاح بشود، يك جامعه اصلاح مي شود. اگرمطبوعات جوانها را نكشاند به طرف فحشا و ببرد طرف صراط مستقيم ، مراكز فحشا هم برچيده مي شود. آنهمه مراكز فحشايي كه در خصوص تهران ، كه بايد مركز همه خوبيها وهمه فعاليتهاي انساني باشد، ايجاد شده بود كه شماها مي دانيد كه چه خبر بود و چقدرمراكز فحشا بود و چقدر مراكزي بود كه جوانهاي ما را از هستي ساقط مي كرد و مغزهاي جوانهاي ما را به طرف فساد مي كشاند!
اگر مطبوعات متحول بشود - و ان شاءالله ، مي شود و شده است - متحول بشود به يك مراكزي كه بخواهند تقوا را در جامعه منتشر كنند، وقتي جوانها و بچه هاي تازه رس ماوارد مي شوند در ميدان فعاليت اجتماعي ، بروند دنبال روزنامه ، روزنامه مربي باشد،گوش كنند به راديو، راديو مربي باشد، نگاه كنند به تلويزيون ، تلويزيون مربي باشد، نگاه كنند به مجلات ، مجلات ، مجلاتي باشد كه تربيت بكند، اين جوان وقتي كه به هر جاتوجه كرد، ديد كه گوش و چشمش پر شده از تربيت ، اينطور بار مي آيد. اگر رها بشود،هرزه بار مي آيد. اگر بكشندش در طرف فساد، مي رود آن طرف و اگر بكشندش درطرف صلاح ، مي آيد اين طرف .
و ما در سالهاي طولاني ، همه جهاتي كه در ايران بود و اسباب را فراهم كرده بودند،همه جهات براي اين بود كه جوانهاي ما را بكشند طرف فساد. و نظر اصلي آنها اين بودكه يك جمعيتي در اينجا وجود داشته باشد كه هر چه سرش مي آورند توجه نداشته باشد؛ مملكتش به باد مي رود، او عيش و عشرتش باشد، اشكالي ندارد؛ مذهبش عقب مي رود، چون عيش و عشرتش به كار است ، مانعي ندارد؛ اختناق در مملكت هست ،اختناق در فحشا نيست ، اين اشكال ندارد؛ هر بساطي سرش درآورند، بي تفاوت باشد.يك همچو مملكتي كه آنها مي خواستند اين بود كه يك طايفه زيادي از اين جوانهاي مارا به هروئين بكشند، يك طايفه ديگر را به مسكرات بكشند، يك طايفه ديگري را به فحشا و مراكز فساد بكشند، گوش را به هرچه بدهد، يا تعليم فاسد است يا غنا و امثال اينهاكه مغز را فاسد مي كند، هر اجتماعي كه باشد، اجتماعي است كه گوينده اش گوينده اياست كه جوانها را مي كشد طرف فساد و مغزهاي اينها را فاسد مي كند.
اين يك مطلب اتفاقي نبود كه به طور اتفاق حاصل شده باشد، يك مطلبي بود كه باتمام توجه و نقشه ، اين امور شده بود و ديديد چطور بود. چه شد كه يكدفعه خداي تبارك و تعالي ، به اين ملت تفضل فرمود و يكدفعه متحول شد؟ اين جواني كه بنايش براين بود كه برود در مراكز فحشا، آمد در خيابان و مشغول جنگ شد. آن جوانهايي كه به حسب نقشه آنها، بايد آن مفسده ها را داشته باشند و آن مغزها را داشته باشند. يكدفعه متحول شد به يك مغزهاي نوراني انساني اسلامي . اگر نشده بود، نمي توانست اين ملت اين قدرت بزرگ را، اين قدرتهاي شيطاني را در هم بشكند. اول اين تحول در خودجمعيت پيدا شد، و به تدريج ، اين تحول كه در جمعيت پيدا شد، رشد پيدا كرد، آن هم نه رشدي كه به حسب موازين عادي باشد. به حسب موازين عادي ، اگر يك جواني آنطورتربيت شده است كه از دانشگاه گرفته تا همه جا، اين را به فساد كشيده بودند، بايد اقلابيست سال طول بكشد تا بشود آنرا از آن مغز غير انساني - غير اسلامي متحول كرد به يك مغز انساني . اين چه بود كه يك شبه كانه آن تحول را پيش آورد و كمتر از يك سال ، يك سال و نيم اين مملكت را يكدفعه كرد يك موجودهاي ديگري ؟ از اين موجوداتي كه همه توجه شان به عيش و عشرت بود و همه توجه شان به مفاسد بود و همه نظرشان باتبليغات بزرگي كه كرده بودند، به ضد اسلام و به ضد روحاني بود، يكدفعه برگشت ويك طور ديگري شد؟ اين با موازين عادي درست در نمي آيد. آن يك دست الهي بودپشت سر اين ملت و اين تحول باعث اين شد كه بايد همه بروند به شميرانات و بين تهران و شميران و آن بساط و آن عشرتكده ها، [اما] همه ترك كردند، آمدند در ميدانها دنبال جانفشاني . شهوتراني متبدل شد به جانفشاني در راه اسلام و راه كشور اسلامي .
لزوم تصفيه عمومي در كشور
برادران عزيز، خواهران محترم كه در اين دستگاه مشغول خدمت هستيد و بحمدالله آن گردانندگان كذايي متبدل شدند به امثال آقاي دعايي و ديگر اشخاص سالم وخدمتگزار، توجه كنيد كه راه را درست برويد و مستقيم و متعهد باشيد و مصمم باشيد كهبراي كشور خودتان خدمت كنيد و نگذاريد ديگر دست آنهايي كه مي خواهند فسادايجاد كنند و باز كشور شما را برگردانند به حال سابق [باز شود. ] نگذاريد كه آن نقشه ها- نقشه هاي خائنانه - دوباره رشد پيدا بكند. هر ريشه اي را كه ديديد، با گفتار خودتان ، باقلم خودتان و با قدم خودتان ، با اقدام خودتان ، اين ريشه را قطع كنيد تا ان شاءالله ، مملكت شما تصفيه بشود؛ يك تصفيه عمومي ، نه تصفيه فقط اداري ، يك تصفيه عمومي ؛ تصفيه در همه جهات مملكت . بازار تصفيه بشود؛ تصفيه هاي روحي . بازار از آن بازار طاغوتي درآيد به يك بازاري كه موافق احكام اسلام است اداره بشود و ادارات و كارخانه ها وكشاورزها و همه اينها متبدل بشوند به يك مراكزي كه در هر جا وقتي كه برويد، آنجاخداست و تعليمات خدا.
اگر يك همچو مملكتي ايجاد كرديد و شما كه مسئوليد در - مثل - روزنامه اطلاعات وديگران كه در ساير روزنامه هاي مملكت و مطبوعات مملكت هستند، توجه بكنند به اين معنا كه بايد همه شان در اين راه باشند كه بخواهند كشور خودشان را از همه چيزهايي كه غيرانساني است تصفيه بكنند - همه به فكر تصفيه باشند، همه به فكر تهذيب باشند - اگراينطور بشود و اميد است كه باشند، مطمئن باشيد كه كشور شما ديگر آسيب نخواهد ديد.
يك كشوري وقتي آسيب مي بيند كه ملتش بي تفاوت باشد راجع به آسيبها. آن وقت كه مملكت شما را، آنها مي آمدند و همه آن كارهاي خلاف مصالح شما را مي كردند،براي اينكه ملت يك ملتي بود كه خوابش كرده بودند، مخمورش كرده بودند، تهي كرده بودند ملت را از خودش . خودش را، اصلش نمي شناخت . هر چه مي ديد غرب مي ديد،هر چه مي ديد مراكزي كه مراكز قدرت بود مي ديد، قدرت خودش را فراموش كرده بود.حالا كه شما خودتان را يافتيد و قدرت خودتان را فهميديد چي است ؛ قدرتي است كه درمقابل قدرتهاي بزرگ جهان ، يكسره قدرتهاي عالم ، اين قدرت غلبه كرد بر تمام قدرتهاي عالم و شما فهميديد كه خودتان قدرتمند هستيد و شما متكل به خدا هستيد وهر كس متكل به مركز قدرت باشد، قدرتمند است .
حفظ كنيد اين معنا را، اين الهيت را حفظ كنيد، در عمل حفظ كنيد و موافق با احكامخدا عمل كنيد. در اخلاق ، حفظ كنيد و مطابق اخلاق الهي حفظ كنيد و در عقايد هم حفظ كنيد و عقايد انساني را ياد بگيريد و توجه كنيد. اگر اينطور شد و همه جا اينطورشد، ان شاءالله ، شما مطمئن باشيد كه هيچ كس نمي تواند يك همچو كشوري را آسيب به آن برساند. نه اين گروههايي كه در خود ملت گاهي پيدا مي شود و با اسمهاي مختلف به شما مي خواهد صدمه بزند، نه اينها ديگر قابلند، نه آنهايي كه براي ما مي خواهند نقشه بكشند و توطئه ايجاد كنند. هيچ كدام از اينها ديگر نمي توانند كاري انجام بدهند. شماخودتان را درست كنيد، كشورتان درست مي شود و آسيبي هم نخواهد ديد.
من از خداي تبارك و تعالي سلامت همه افرادي كه براي اسلام مشغول خدمت هستند و سعادت همه را خواهان هستم و از شما آقاياني كه آمده ايد در اينجا و در اين وضع گرما و فشار هستيد، معذرت مي خواهم از شماها و اميدوارم كه خداي تبارك وتعالي همه شما را سعادتمند كند و همه شما در خدمت خدا باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- در صحيفه نور، ذيل تاريخ 4/6/59 درج شده است .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,246,579