صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - دعوت قرآن به وحدت بين مسلمين - مسئوليت خطير روحانيون - 22 دي 1360

عنوان : دعوت قرآن به وحدت بين مسلمين - مسئوليت خطير روحانيون
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 22 دي 1360
تاریخ قمری : 16 ربيع الاول 1402(1)
مکان : تهران ، حسينيه جماران
جلد : 15

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
تاكيد قرآن بر امر وحدت
از بركات اين انقلاب يكي هم اين است كه ما با آقايان روحانيون همه كشور تماس نزديك داريم الان . به گمان من اتفاق نيفتاده است كه اينطور مجلسي از علماي آن طرفهااتفاق بيفتد كه با هم بنشينيم صحبت بكنيم ، حالا الحمدلله اين بركت هست . در جاهاي ديگر هم همين طور آقايان علما و ائمه جمعه تشريف مي آورند اينجا با هم صحبت مي كنيم ، درد دل مي كنيم و اين يكي از بركات بزرگ است . شما يك قسمت از صحبتتان راجع به اين بود كه حضرت امير - سلام الله عليه - راجع به اسلام و راجع به جهاد تذكرفرمودند. اينكه مي خواهم عرض كنم اسلام همه چيز آورده است .
اين قضيه وحدت در قرآن پافشاري روي آن شده است و با تعبيرهاي مختلف اين مسئله گوشزد شده است (3) و آن چيزي كه مهم است اين است كه مسلمين به اسلام و به قرآن عمل كنند، اين ديگر تكليف ماست . اسلام مسائل را، همه مسائلي كه مربوط به زندگي بشر در اينجا و در آنجاست و مربوط به رشد انسان ، تربيت انسان ، ارزش انسان هست ، همه اينها در اسلام هست و در هيچ مكتبي از مكتبهايي كه الان رايج است ؛ مكتبهاي انحرافي ، اينطور عنايتي كه اسلام به مسائل دارد [آنها ندارند]. كه قبل از اينكه نكاح واقع بشود بين مرد و زن ، راجع به آداب نكاح ، راجع به آداب زمان حمل ، راجع به آداب بچه داري ، راجع به آداب تربيت بچه ، همه اينها در اسلام به طور وافي هست . ازاسلام هيچ نبايد ما بگوييم يك چيزي هست كه در اسلام نيست و ما حالا پيدايش كرديم .ما بايد اگر يكوقت ديديم كه نمي توانيم پيدا كنيم بايد بگرديم كه كجا هست و اين بلااشكال هست ، اشكال سر مسلمين است . اسلام همه چيز گفته ، ولي مسلمين بايددنبالش كنند. همين قضيه وحدت كه تذكر داديد و الان بحمدالله هفته وحدت است وولادت اين مولود سعيد - صلي الله عليه و آله و سلم - و فرزند بزرگوارش حضرت صادق ، سلام الله عليه .
دامن زدن دشمن به ايجاد اختلاف
بشر مي تواند به آمال خودش برسد، آمال اين دنيا و آن دنيا. اين وحدت چيزي است كه در قرآن به آن سفارش شده است ، دعوت شده است . ائمه مسلمين دعوت كرده اند به اين مسئله . دعوت به اسلام ، اصلش دعوت به وحدت است ؛ يعني ، همه در كلمه اسلام باهم مجتمع باشند و در آسايش . لكن همان طور كه مي دانيد نگذاشتند كه اين وحدت تحقق پيدا بكند، خصوصا در اين عصرهاي آخر زيادتر دامن زدند به اين اختلافات وعمده هم نظرشان به اين بود كه كارشناسهاي آنها فهميده بودند كه اگر اين اجتماع بزرگ اسلام يك وقتي به هم نزديك بشوند و پيوند كنند، ديگر هيچ قدرتي نمي تواند با اينهامقابله كند و هيچ قدرتي نمي تواند سلطه جويي پيدا كند نسبت به اينها. و آن راهي كه آنهاپيدا كردند براي مقاصد شوم خودشان ، همان بود كه بين همه گروهها تفرقه بيندازند. شمادر هر جا مي رويد مي بينيد، حتي در يك شهر تفرقه هست . حالا كمتر است ، ولي باز هم هست . در هر شهري ، در هر محله اي ، دستجات مختلفي با هم اختلاف داشتند.
در قضيه عاشورا كه بايد مركز وحدت باشد همه شهرها، ما مي ديديم حتي درشهرهاي مقدس بين دستجات سينه زن ، دستجات عزادار با هم اختلاف مي افتاد و اينكاشف از اين بود كه اولا، ما خودمان رشد نداشتيم و نداريم و ثانيا، دستهايي كه در كاربوده است اينطور همه جا نفوذ كرده است كه حتي در دستجات سينه زني نفوذ كرده است كه دستجات سينه زني كه بايد همه زير بيرق امام حسين - سلام الله عليه - مجتمع باشند،جنگ و نزاع بكنند. يك دسته چه ، آن دسته چه ، و اختلافاتي بود كه تا آخر هم محلات با هم مختلف بودند. از آنجا كه مي گذشتي ، در سطح شهر، شهرهاي بزرگ ، اختلاف ايجاد كرده بودند. هم بين خود روحانيون با هم و هم بين مردم با هم . حزب درست مي كردند منشاء اختلاف بوده ؛ هر مسئله اي كه اينها ايجاد مي كردند، براي همين مسئله بودكه نگذارند اين مجتمع با هم اتحاد پيدا كنند و مع الاسف ، تاثير كرده بود حتي در بالاترين قشر روحاني و بالاترين قشر روشنفكر و حتي آنها هم تحت تاثير واقع شده بودند و آن اختلافاتي كه بايد اينجا جلويش را بگيرند خودشان هم داخل شده بودند. و من گمان مي كنم كه امروز روزي است كه همه ما مسائل را فهميده ايم ، مردم هم فهميده اند؛ يعني ،به بركت اين انقلاب اسلامي ديد سياسي رعيتها هم بالا رفته است ؛ الان ديد سياسي درآنها ، آنهايي كه اصلا داخل در اين مسائل نبودند، آنها الان داخل مسائل هستند و همه قشرهاي ملت مسائل را مي فهمند امروز، و رو به رشد هستند. زنها كه بكلي خارج بودنداز همه چيز جامعه ، هرگز حتي نمي توانستند راه پيدا بكنند، بحمدالله در اين سالهاي اخير، آنها هم وارد شدند و به طور شايسته با حفظ موازين شرعي وارد شدند و خودشان كلاسهايي دارند و - عرض كنم - تبليغات دارند، همه چيز حالا دارند.
اصلاح جامعه با اصلاح روحانيون
و اين روحانيون هستند كه بايد قدر اين مسائل را بدانند. روحاني اگر درست شد همه چيز درست مي شود و اگر - خداي نخواسته - فاسد شد، فسد العالم . (4) اين مسئله ، واقعيتي است . من در جواني در بعضي از بلاد گاهي در ايام تابستان مي رفتم و بعضي جاها رامي ديدم كه مردم همه خوبند. [شهر] محلات را - محلاتي كه نزديك خمين است -مي ديدم كه مردم چقدر متدين و خوبند. بعد وقتي كه انسان متوجه مي شد مي ديد كه عالم آنجا مرد خوبي است . يكي - دو تا عالم خوب بودند، مردم به تبع آنها خوب مي شدند.هر جا عالم خوب باشد اصلاح مي كند مسائل را، البته عالم عاقل متدين . و اگر - خداي نخواسته - انحرافي در اين قشر پيدا بشود، انحراف سرايت مي كند، مردم نظرشان به اين جمعيت است ، مي بينند چه مي كند.
از اين جهت ، الان يك مسئوليت بزرگي به دوش همه ماها هست ؛ همه ائمه جمعه ،همه ائمه جماعت و همه علماي بلاد؛ يعني ، خدا ديگر عذر را برداشته است . اگر ما درچند سال پيش از اين عذر داشتيم كه خوب با سرنيزه كه ما نمي توانيم مقابله كنيم ، يك كلمه بگوييم حبس است ، اينها خوب ، يك عذر بود. امروز ديگر تمام عذرها منقطع شده است ؛ يعني ، خدا حجت را بر ماها تمام كرده است . نمي توانيم بگوييم كه ما نكرديم چون نمي توانستيم . الان همه شما توانايي داريد كه هر كدام در محيط خودتان ، آن محيطرا اصلاح كنيد. به اصلاح خودتان ، و با تفاهم با مردم و تفاهم با مسئولين امور مي توانيداصلاح كنيد مسائل را.
از اين جهت ما همه مان موظف به اين معنا هستيم كه عملا وحدت را [حفظ كنيم ] بين اين محلهايي كه هستيم ؛ حالا هر كدام ، شهريها در شهرها و دهاتيها در دهات و روستاييهادر روستاها. اگر اينها همه با هم تفاهم كنند و تبليغ بشود به اينكه ما همه بايد با هم باشيم ،ما همه بايد با هم كار بكنيم - مثلا - مسائلي كه هست حل مي شود و بحمدالله مردم هم حاضرند. شما ملاحظه مي كنيد كه اگر پيشترها مي خواست يك كاري انجام بگيرد مردم مزاحم مي شدند خودشان ، از باب اينكه مي ديدند حكومت ، حكومت فاسد است . اگرآن هم مي خواست يك راهي درست بكند براي صلاح - فرض كنيد - به خيال خودش ،مردم هر مطلبي را كه آنها طرح مي كردند به او بدبين بودند. اگر اينها مي گفتند بگوييد لااله الا الله ، باز بدشان مي آمد؛ براي اينكه مي ديدند كه لا اله الا الله از حلقوم كسي درمي آيد كه خودش معتقد نيست . امروز آنطور است كه ملاحظه مي فرماييد، در همهسرتاسر كشور ما كه همه مردم دنبال اين هستند كه اين نهضت را پيش ببرند. اگر يك چندنفر يا يك عده اي پيدا بشود، خود اين مردمند كه دنبال هستند كه اين اختلاف را از بين ببرند.
مسئوليت مشكل و خطير ائمه جمعه
و آن چيزي كه از همه مهمتر است روحانيون است . اگر چنانچه روحانيون در هرمحلي كه هستند به وظايف روحانيت خودشان ، معنويت خودشان ، تبليغات معنوي خودشان ، عمل بكنند، مردم اصلاح مي شوند و مردم حاضرند الان براي پذيرفتن ، همه مردم . بنابراين ، هم اسلام همه مسائل را آورده است و هم شما مي توانيد همه مسائل راپياده كنيد، اسلام همه اش را آورده است . اما يك وقت بود كه نمي توانستيد، قدرت براين مطلب نداشتيد.
امروز قدرت داريد كه مردم را اصلاح كنيد و قدرت داريد كه - خداي نخواسته -برخلافش باشيد و هيچ عذري هم نداريد. نه من عذر دارم نه شما نه سايرين ، هيچ كدام عذر نداريم كه بگوييم نشد، نمي شد، نمي توانستيم . هر كسي توانايي تبليغ را دارد در هرجا و توانايي اينكه اگر در بين - مثلا فرض كنيد - يك گروهي با گروه ديگري اختلاف پيدا بشود اين توانايي براي آقايان هست كه آنها را آشتي بدهيد، به حسب نوع اينطوراست كه ائمه جماعت و ائمه جمعه خصوصا در بين مردم ، حالا اين است كه مردم دوست مي دارند و تبعيت مي كنند. و لهذا، ائمه جمعه الان تكليفشان از ائمه جماعت بيشتر است ؛براي اينكه آنها يك مركز حساسي را دارند و يك مطالب حساسي را ادا مي كنند، مردم هم حاضرند. از اين جهت ، ائمه جمعه الان تكليفشان از سايرين بيشتر است كه اگر -خداي نخواسته - يك وقت در گفتارشان ، در كردارشان ، يك خلافي واقع بشود اين خلاف سرايت مي كند. مردم مي فهمند و شايع نمي كنند. و اگر چنانچه ائمه جمعه در همه كشور با وحدت كلمه مردم را دعوت كنند به صلاح ، دعوت كنند به اسلام ، اين مردم كه همه قبول دارند ائمه جمعه خودشان را مردم مي روند دنبال اينها و كارها را انجام مي دهند. هر وقت دعوت كنند به اينكه بايد - مثلا فرض كنيد - راجع به اقتصاد كمككنيد مي كنند، راجع به فرهنگ كمك كنيد، مي كنند. اين يك صحبتي بود كه شمافرموديد.
مشكل بودن كار فرهنگي در شمال كشور
يك صحبت هم راجع به اوضاع خود منطقه شما، البته و همه مان مي دانيم كه آن منطقه ، در عين حالي كه يك منطقه زرخيزي است براي اين كشور، لكن مي خواستندنگذارند اين كارها بشود. خوب ، بهتر اين بود كه در منطقه اي كه بايد مبلغين بروند، بايداشخاص بروند و آن منطقه را تصحيحش كنند. عنايت داشتند به اينكه بفرستند در آنجاآن اشخاص فاسد را، و عامه مردم هم وقتي ديدند كه يك اشخاص فاسدي آمدند، يك اشخاصي بي بندوبار آمدند، همه كم كاري كردند. منطقه شما مشكلترين مناطق است براي اينكه شما بتوانيد در آن فعاليت كنيد، هيچ يك از مناطق اينطور نبوده است ؛ براي اينكه در زمان سابق اين منطقه ، منطقه اي است كه به فساد كشيده بودند، مركز فساد قرارداده بودند، هم از ناحيه خود دستگاه رضاخان و دنبالش اين پسرش بدتر از او و هم افرادي كه به آنجا مي آمدند و هم افرادي كه به دريا مي آمدند و افرادي كه براي تفريح به آنجا مي آمدند و آن بساط عيش و نوشي كه در آنجاها درست كرده بودند و جوانها را به فساد مي كشيدند. و لهذا، مشكل براي شما زيادتر از ديگران است . قم آسان است كه جوانهايش را - مثلا - اصلاح كنند، اما رشت مشكل است ، گيلان مشكل است ، مازندران مشكل است . همت مي خواهد.
علل كمبود روحاني
و قضيه كمبود روحاني اينطور نيست كه فقط شما كمبود داريد، سرتاسر كشور كمبوددارند. و عمده هم اين است كه در زمان اين دو تا، پدر و پسر حاصل همه چيزها را هم ازروحانيون گرفته بودند. مانده بود يك مسجدي ، آن هم يك مسجدي كه تحت نظر- فرض كنيد - يك نفر بازنشسته باشد و محدود بود، همه جا محدود بود.نمي توانستيد يك كلمه حرف بزنيد، نمي توانستيد يك جايي كه دلتان مي خواست حرف بزنيد. از همهروحانيون سلب همه جهات را كرده بودند. و لهذا، وقتي كه در يك جامعه اي روحانيونش نتوانند كاري بكنند و فاسدها بيايند و مشغول شوند، جايي باشد كه محل تفريح است براي افراد، فاسدها، جايي باشد كه ترغيب مي كنند فساد را در آنجا، آنهمه مناظر فحشا، آنهمه مساكن فحشا، آنهمه . . . اينها مطلبي است كه گذشته است در آنجا، ودر طرف شماها بيشتر بوده است ؛ اطراف همين دريا، جنگل و آن تفريحگاهها. بنابراين ،شما از ديگران زحمتتان بيشتر است و كمبود در آنجا بيشتر احساس مي شود؛ يعني ، اگريك جايي ، در يك ده ، يك روحاني بتواند فعاليت بكند در منطقه شما دو - سه نفر[روحاني فعاليت ] مي كند. و كمبود هم همه جا هست و علتش هم همين است كه عرض كردم كه همه جهات را از روحانيين گرفته بودند.
و لهذا اگر بعضيها يادتان باشد، همه تان يادتان نيست ، يك وقتي "داور"(5) يك كلاسي باز كرد براي اينكه طلبه ها را بپذيرند. يك عده كثيري از اين طلبه هاي فاسد رفتندو اسم نويسي كردند و چه كردند و وارد شدند. اين يك راهي بود كه حوزه علميه قم راتضعيف كردند. از آن طرف فشار آوردند، از آن طرف درها را باز كردند كه بفرماييد، مابه شما شغل مي دهيم ! و لهذا، بعد از زمان مرحوم حاج شيخ - رحمه الله -(6) كه فوت شد،چهار صد نفر طلبه در قم بود، نه چهار صد نفري كه بتواند كاري بكند، چهار صد نفرمايوس ، چهار صد نفري كه همه اوضاع برخلاف آنها بود. چهار صد نفري كه - تقريبا -غريب بودند در اين مملكت . و خداي تبارك و تعالي خواست كه اينطور بشود، خواست كه دست آنها كوتاه بشود و آنها الان در اقليت هستند و غريب هستند و دست شمابحمدالله باز است ، لكن كمبود داريم . مي دانيم كمبود داريم و كمبودش هم همين است كه آن وقت چيزي نمي توانستيد بگوييد يا بخوانيد. آن روزها جوري بود كه - مثلا - كاري نبود بكنيد، يك بحث و يك نمازي مي خوانديد. امروزي كه مي توانيد همه كاري رابكنيد، افراد لازم است و بايد حوزه ها را ايجاد كنيد. حوزه ها بايد درش باز باشد. در هرجا حوزه باشد، در اطراف شما حوزه باشد، حوزه در آنجا باشد، براي اينكه اين روستاييها را بياوريد در آنجا تربيت كنيد، عالم كنيد براي آتيه . الان - مثلا فرض كنيد كه -مسئله قضاوت [محل ابتلا است ] يكي از مسائل مهم اسلام قضيه قضاوت است ، اين سرو كار دارد با نواميس مردم ، با جان مردم ، با مال مردم .
امروز ما كمبود قاضي داريم ؛ براي اينكه قضاوت دست اينها نبود تا تربيت كنند،اصلش كتاب قضا يك كتاب منسي بود. امروز كه آزاد شده است و قضاوت آمده است به اينطرف دست شما، افراد را تربيت كنيد.
پانویس :
1- در صحيفه نور ذيل تاريخ 23/10/60 درج گرديده است .
2- آقايان : احسانبخش "امام جمعه رشت "، شمس "امام جمعه لنگرود"، قرباني "امام جمعه لاهيجان "، يكتا "امام جمعه صومعه سرا"، قتيل زاده "امام جمعه بندر انزلي "، اجاق نژاد "امام جمعه آستارا"، صفوي "امام جمعه فومن "،قدس "امام جمعه كلاچاي "، شفيعي "امام جمعه چابكسر"، ناطقي "امام جمعه هشتپر".
3- مانند آيه 103 سوره آل عمران . 4- "اذا فسد العالم فسد العالم ". اگر عالم فاسد شود، جهان فاسد مي شود. اين معنا قابل اصطياد است از حديث منقول در كتاب خصال ، باب الاثنين ، ص 37. 5- علي اكبر داور، وزير دادگستري در زمان حكومت رضا خان .
6- آقاي عبدالكريم حائري يزدي ، موسس حوزه علميه قم .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,243,793